خودروسازان همواره تلاش دارند تا ضمن تولید یک محصول جذاب و توانمند، رکورد فروش خوبی نیز از خود بر جای بگذارند، چرا که اول و آخر این حجم فروش در بازار است که سود شرکت خودروساز و هزینههای مورد نیاز برای تحقیق و توسعه فرایند تولید سایر محصولات را تامین میکند.
اما در این میان بارها دیده شده است که خودرویی بخصوص با تواناییهای فنی و کیفیت بالا به تولید رسیده است اما بنا به دلایلی بخصوص از سوی جامعه مشتریان مورد استقبال قرار نگرفته و خودرو مورد نظر از نظر تیراژ فروش با شکست مواجه شده است.
در این مقاله به معرفی ۱۰ خودرو محبوب اما کم فروش بازار خودرو جهان میپردازیم که شکست در فروش و عدم استقبال از آنها حتی برای کارشناسان نیز غیر قابل تصور بود.
هولدن کومودور VF/ شورولت SS
کومودور یکی از مشهورترین خودروهای تولیدی در صنعت خودروسازی استرالیا تحت نظر جنرال موتورز آمریکا بود. این مدل از سال ۱۹۷۸ تا ۲۰۲۰ در پنج نسل مجزا بر خط تولید قرار داشت. VF در حقیقت نسل چهارم خانواده کومودور شرکت هولدن بود که از سوی بخش پرفورمنس این خودروساز استرالیایی، یعنی HSV، در سه ساختار عملکرد محور سدان (کومودور کالای)، وانت اسپرت (هولدن یوت) و استیشن پنج در (هولدن ایووک اسپرت واگن) به تولید رسید. از آنجایی که این خودرو بر پلتفرم زتا (Zeta) جنرال موتورز (مشترک با کامارو ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵) طراحی شده بود، جای تعجب نداشت که بر اساس سنت قدیمی میان هولدن و جنرال موتورز، این محصول عملکرد محور در بازار آمریکا نیز به تولید برسد.
نسخه عملکرد محور پیشین کومودور (VE/نسل چهارم-۲۰۰۶ تا ۲۰۱۳) در آمریکای شمالی تحت عنوان پونتیاک G8 (صادرات به بریتانیا تحت برند و نام واکسال VXR8) به تولید رسیده بود اما نسخه دوم نسل چهارم با کد VF (۲۰۱۳-۲۰۱۷) به دلیل توقف تولید برند پونتیاک در سال ۲۰۰۹، از برند شورولت و با نام شورولت SS در آمریکای شمالی تولید شد.
کومودور VF/شورولت SS به پیشرانه قدرتمند ۴۰۸ اسب بخاری ۵۷۰ نیوتون.متری LS3 V8 (مشترک با شورولت کوروت و کامارو) مجهز بودند که ضمن به همراه داشتن توان حرکتی بسیار عالی، از دیدگاه فرمانپذیری نیز بسیار تیز و بز و با سطح قابل توجهی از آپشنها رفاهی و ایمنی همراه بودند.
اما آغاز قیمت ۴۲ هزار دلاری برای محصولی از هولدن یا شورولت (و نه پونتیاک) برای مشتریان چندان منطقی و مطلوب نبود. همچنین بروز چند فراخوان جزئی بر این محصول آن هم در دوران بازیابی اقتصادی آمریکای شمالی، باعث شد هولدن کومودور VF/شورولت SS آن استقبالی که لیاقتش را داشت هرگز تجربه نکند.
آلفا رومئو جولیا
نام نوین جولیا در میان محصولات شرکت پرآوازه ایتالیایی آلفارومئو در حقیقت قدمتی بسیار طولانی دارد که به سالهای آغازین دهه ۱۹۶۰ میلادی باز میگردد. اما جولیا جدید که در سال ۲۰۱۵ رونمایی شد، یک محصول کاملا متمایز با هر آن چیزی بود که آلفا تا آن سالها به طراحی و تولید آن مشهور بود.
جولیا در حقیقت یک اثر هنری جدید از این خودروساز ایتالیایی بود که آن زمان در زیر سایه فیات-کرایسلر (FCA) فعالیت میکرد. محصولی کاملا متفاوت با کیفیت بالا و توان فنی خیره کننده، مجموعهای را به مشتری ارائه میکرد که هر کسی توان باور آن را نداشت.
جولیا یک سدان لوکس مجهز به دو پیشرانه عملکرد محور بنزینی چهار سیلندر ۲.۰ لیتری توربو یا ۲.۹ لیتری V6 توئین توربو بود. پیشرانه بحث برانگیز 690T V6 آلفا رومئو در حقیقت از طراحی پیشرانههای V8 خانواده F154 فراری الهام گرفت بود. به عبارت دیگر، این پیشرانه، نسخه V6 شده پیشرانه V8 فراری بود. در نتیجه ارائه توان بیش از ۵۳۰ اسب بخار و گشتاوری فراتر از ۶۰۰ نیوتون.متر در ترکیب با گیربکس هشت سرعت اتوماتیک و قابلیت سفارش نسخه دو دیفرانسیل (AWD) با شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت ۳.۶ ثانیه، از جولیا خودرویی ساخت که برای رقابت، تنها رقبای مجهز به پیشرانههای V8 را طلب میکرد.
اما این ایتالیایی کارکشته با عنوانهای جهانی متعدد از دیدگاه طراحی، عملکرد فنی و کیفیت ساخت، باز هم دستخوش برخی باورهای قدیمی اشتباه نظیر عدم داشتن کیفیت کافی شد. از آنجایی که خودروسازان قدیمی ایتالیایی به ساخت خودروهای پرتوان اما کم کیفیت شهور بودند، این آوازه همانند یک طلسم سیاه همچنان به دنبال آنها میرود. این در حالی است که جولیا آزمونهای ایمنی و تصادف اروپا و آمریکا را با نمرات درخشان پاس کرده و کیفیت ساخت آن بسیار بالا است.
با این حال تا پایان سال ۲۰۲۰ در مجموع تنها تعداد نزدیک به ۷۰ هزار و ۶۰۰ دستگاه از این خودرو به فروش رسید که برای خودرویی از این رده کیفی و توان فنی، رقمی بسیار پایین است. البته نباید قیمت قابل توجه حدود ۷۵ هزار دلاری این غول خوش پوش ایتالیایی را نیز به عنوان یکی از اصلترین دلایل فروش پایین از یاد ببریم.
لکسوس IS (نسل دوم/XE20)
لکسوس در ایران به عنوان یکی از خدایان خودروسازی لوکس تصور میشود. گویا مردم ایران فراموش کردهاند که برندهایی چون مرسدس بنز، بی ام و، آئودی کادیلاک، لینکلن (با تلفظ صحیح لینکِن)، یا فراتر از آنها، برندهایی چون بنتلی، رولزرویس و میباخ نیز وجود خارجی دارند.
لکسوس زیر مجموعه نسبتا نوظهور و نوین تویوتا است که از دهه ۱۹۸۰ میلادی به عرصه لوکسسازان جهان پیوست. برندی که در برابر سابقه و تاریخچه بیش از ۱۰۰ سال کادیلاک و مرسدس بنز حتی به چشم نمیآید. اما باید اعتراف کرد که این برند تا به امروز بسیار عالی پیش رفته است. مشکل لکسوس وابستگی بسیار زیاد آن به شرکت مادر و شباهت بینظیر به طراحیهای ابتدایی تویوتا است. به همین دلیل بسیاری از کارشناسان لکسوس را تحت عنوان “Glorified Toyota” یا “تویوتای بزک شده” توصیف میکنند.
لکسوس IS نسل دوم در سال ۲۰۰۶ معرفی شد، این محصول بر پلتفرم N تویوتا شکل گرفته بود که با خودروهایی چون تویوتا کراون، لکسوس GS و LS نیز مشترک بود. این خودرو به عنوان یک سدان و یک کوپه سقف تاهشو به تولید رسید که از دیدگاه طراحی جلوه بصری چندان منحصر به فرد و لوکسی به همراه نداشت. پیشرانه به کار رفته در فول ترین نسخه این مدل یک نمونه V8 به حجم ۵.۰ لیتر بود که در نسخه تجاری با کد IS-F شناخته میشد. کد F در محصولات لکسوس نشانگر سری عملکرد محور و اسپرت این برند لوکسساز است.
این پیشرانه تنفس طبیعی قادر به تولید ۴۱۷ اسب بخار قدرت و ۵۰۵ نیوتون.متر گشتاور بود که شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ۵.۲ ثانیهای برای این سدان اسپرت به همراه میآورد. اعداد و ارقام خروجی نسخه IS-F این لکسوس هرچند نسبتا قابل احترام بود، اما رقم فروش ابتدایی ۶۰ هزار دلاری آن باعث میشد بسیاری از مشتریان برندهای پریمیوم/لاکچری اروپایی، نظیر مرسدس بنز و آئودی را به لکسوس IS ترجیح دهند. این دقیقا همان اتفاقی بود که در بازار ایران میان سری IS و محصولات بی ام و اتاق افتاد.
آلفا رومئو 4C
یکی از شوکهای بزرگی که آلفا رومئو در دهه گذشته به بازار صنعت خودرو جهان وارد آورد ارائه مدلی تحت عنوان 4C بود. البته برای جامعه جهانی که در سال ۲۰۰۸ با سوپر اسپرت کوپه آلفا تحت عنوان 8C آشنا شده بود، شنیدن نام 4C چندان عجیب و تازه جلوه نمیکرد. اما این خودرو ویژگیهای بسیار خاصی در چنته داشت.
آلفا 4C به عنوان یک خودرو دو نفره اسپرت کوپه عملکرد محور با شاسی تمام کربنی به تولید رسیده بود که به نوعی در رقابت با محصولاتی چون لوتس الیس، پورشه کیمن و باکستر و آئودی TTS بود. اما تمایز بارز میان 4C و رقبای نام برده، در قیمت فروش نهایی این خودرو بود که در سال معرفی (۲۰۱۳) برابر با رقم ۴۵ هزار دلار بود. با تجهیز به یک پیشرانه کوچک اما بسیار قدرتمند ۱.۷۵ لیتری چهار سیلندر توربوشارژر به قدرت ۲۳۷ اسب بخار و گشتاور ۳۵۰ نیوتون.متر در اتصال با یک کیربکس اتوماتیک دو کلاچ خشک شش سرعت، این اسپرت کوپه بسیار سبک یک تنی قادر بود تنها در ۴.۵ ثانیه از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد.
اما این عملکرد برای مالک قیمتی به همراه داشت که با پورشه باکستر کمتر از پنج هزار دلار و با شورولت کوروت C6 پایه کمتر از هفت هزار دلار فاصله داشت. این در حالی است که 4C تنها یک خودرو اسپرت کوچه است که از ویژگیهای لوکس نیز بهره نمیگیرد.
ناگفته نماند که قیمت نهای این خودرو در نسخههای خاصتر و مدل بالاتر، رقم ۷۰ هزار دلار را نیز پشت سر میگذارد. در نتیجه جای تعجب ندارد که کمتر کسی به فکر خرید یک خودرو اسپرت با حداقل آسایش سواری و کاربرد روزمره با چنین قیمت نجومی میرود. مجموع آمار فروش 4C در بازار آمریکای شمالی تا پایان ۲۰۲۱، تنها برابر با ۲۵۳۰ دستگاه بوده است.
مزدا ۳ (BM/ نسل سوم)
اگر قرار باشد برند مزدا را طی دو دهه گذشته تنها با چند کلمه کوتاه توصیف کنیم باید از صفاتی چون زیباتر، قویتر، لوکستر، باکیفیتتر و بادوامتر استفاده کنیم. این برند ژاپنی اقتصادی به اندازهای قوی عملکرده است که حتی تویوتا و هوندا نیز نمیتوانند از دیدگاه کیفیت و دوام با محصولات مزدا رقابت کنند.
سری ۳ مزدا اولین بار در سال ۲۰۰۳ به عنوان جانشین سری ۳۲۳ و فامیلیا به بازار جهان معرفی شد و دو نسل ابتدایی آن، یعنی BK و BL نیز در ایران از سوی بهمن موتور، مونتاژ و به عنوان یکی از باکیفیتترین و محبوبترین محصولات مونتاژی تاریخ خودروسازی کشور به بازار عرضه شد. نسل سوم این خودرو اما در بازار جهانی نتوانست محبوبیت دو نسل گذشته را تکرار کند.
اشتباه نکنید، مزدا ۳ نسل سوم با کد شناسایی BM/BN از هر نظر با پیشرفت مواجه بوده است اما بزرگترین مشکل این خودرو تغییر در سلیقه مردم و میل بازار جهانی به کلاس خودروهای کراس اوور بجای سواری است. در نتیجه جای تعجب ندارد که آمار فروش مزدا ۳ رو به کاهش و در عوض فروش نسخه کراس اوور هم کلاس آن، یعنی مدل CX-5 رو به افزایش گذاشته باشد.
جی ام تی سییرا (GMT800)
وانت سییرا دِنالی (Sierra Denali) از برند GMC، سوار بر پلتفرم GMT800 جنرال موتورز، در کنار برادرش یعنی شورولت سیلورادو در تیراژ میلیونی به فروش رسیدند. این موضوع جای تعجب ندارد چرا که پلتفرم وانتهای جنرال موتورز در کنار فورد و داج (RAM)، همواره یکی از سه وانت برتر جهان بوده است. اما مشکل بر سر نسخه مجهز به سیستم چهارچرخ فرمانپذیر یا کوآدرا استییر (Quadrasteer/کوآدرا استی-یِر) جیامسی سییرا دنالی است.
برای این دست وانتها که یکی از بزرگترین برگ برنده قیمت نهایی منطقی و معقول آنها است، استفاده از آپشنهای گران قیمت معمولا مورد پذیرش مشتریان قرار نمیگیرد. آپشن چهارچرخ فرمانپذیر با وجود همه کاربرد و انتقال حس سواری بسیار سادهتر با این وانتهای شش متری، در سال ۲۰۰۲ قیمتی برابر با ۵۶۰۰ دلار داشت که رقمی بسیار قال توجه است. با درنظر گرفتن این که هیچ خریداری این آپشن را سفارش نداد، جنرال موتورز قیمت آن را به ترتیب به دو هزار و سپس هزار دلار کاهش داد. اما با این وجود نیز تنها ۱۷ درصد از مشتریان این وانت این آپشن بسیار خاص و دوست داشتنی و کاربردی را انتخاب کردند. در نتیجه جنرال موتورز در سال ۲۰۰۵ از ارائه این آپشن بسیار کاربردی بر نسخه کوآدرا استییر دست کشید.
مرکیوری مارودر (نسل آخر)
مرکیوری (Mercury) یکی از زیرمجموعههای شرکت فورد بود که محصولات تولیدی آن در دسته خودروهای پریمیوم، جایی میان فورد و لینکلن (لینکِن) قرار میگرفت. این خودروساز باسابقه بیش از ۸۰ سال، اگرچه در سال ۲۰۱۱ برای همیشه بسته شد اما یکی از شاهکارهای به جای مانده از نام مرکیوری را در سال ۲۰۰۳ روانه بازار جهانی کرد.
مارودر (Marauder) به معنای غارتگر، نام یک سری از پیشرانههای عملکرد محور تولید فورد در دهه ۱۹۶۰ میلادی بود. اما این نام در سال ۲۰۰۳ با تولید نسخه سدان ارتقا یافته مرکیوری گرند مارکی (Grand Marquise) تحت نام مرکیوری مارودر دوباره زنده شد.
مارودر را میتوان به نوعی تعبیر شرکت فورد از شورولت ایمپالا SS مدل ۱۹۹۴-۱۹۹۶ جنرال موتورز دانست. یک سدان ارتقا یافته و تقویت شده فول سایز. خودرویی که شاید در ظاهر خود خشم چندانی را به نمایش نگذارد اما در زیر پوسته فلزی خود چنان ستاپ فنی به همراه دارد که میتواند بسیاری از اسپرت کوپههای آن دوران را شرمنده خود کند.
مرکیوری مارودر در حقیقت همان مدل کراون ویکتوریا فورد بود که با تجهیز به برخی آپشنهای لوکستر از سوی برند مرکیوری و از سوی دیگر با استفاده از آپشنهای فنی نسخه اینترسپتر ویژه نیروهای پلیس آمریکا، تحت عنوان مارودر، به عنوان یک سدان اسپرت پریمیوم روانه خط تولید شد.
در نتیجه این خودرو از پیشرنه ۴.۶ لیتری DOHC V8 فورد ماستنگ Mach-1 نسل چهارم به قدرت ۳۰۲ اسب بهره میگرفت اما زیربندی، سیستم ترمز، دیفرانسیل لغزش محدود (LSD) و میل گاردان آلومینیومی آن از ماشینهای پلیس (کراون اینترسپتر) قرض گرفته شده بود. این خودرو همچنین از خود کارخانه به سیستم اگزوز دوآل (دوبل) مجهز شده بود. ویژگیهای ظاهری و تمایزهای مارودر با نسخه معمولی گرند مارکی بسیار کم بود اما با کمی آگاهی میتوان تمایز آن را از ریمهای کرومی بسیار بزرگ ۱۸ اینچی، سر اگزوزهای قطور کرومی دوبل، چراغهای عقب با کاور مشکی رنگ مات و جلوپنجره مشکی رنگ (بجای کروم) تشخیص داد.
مرکیوری تصور میکرد که بتواند سالانه تعداد ۱۸ هزار دستگاه از این خودرو را به فروش برساند اما تیراژ فروش در بازه دو ساله تولید تنها اندکی بیشتر از ۱۱ هزار دستگاه بود. مشکل آنجا بود که ارائه این حجم از ویژگیهای رفاهی و فنی در یک سدان نیمه لوکس برای مشتریان توجیح منطقی نداشت. در نتیجه در سال ۲۰۰۴، فورد دوشاخه پروژه مارودر را از برق کشید.
کادیلاک ELR
کادیلاک ELR نسخه لوکس شورولت ولت هیبرید بود که با نشان و طراحی انحصاری کادیلاک روانه بازار شد. این خودرو سوپر لوکس کوپه از کلاس کوپه کامپکت در حقیقت برداشت کادیلاک از یک خودرو اسپرت کوپه هیبرید (بنزینی/الکتریکی) بود که با الهام از طراحی مفهومی کادیلاک کانورج (Converj) و استفاده از سیستم انتقال نیرو شورولت ولت به اجرا در آمد.
سیستم انتقال نیرو این خودرو از یک پیشرانه درونسوز چهار سیلندر ۱.۴ لیتری توربوشارژر و یک موتور برقی مجهز به پک باتری ۱۶.۵ تا ۱۷.۱17.1 کیلووات.ساعت تشکیل شده بود که برد مفید الکتریکی آن برابر با حدود ۶۰ کیلومتر و توان دستیابی به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت از حالت سکون برابر با رقم احترام برانگیز ۷.۸ ثانیه بود.
ایده استفاده از پلتفرم یک خودرو از پیش تولید شده هیبرید بر اتاق و طراحی نوین یک خودرو لوکس با آپشنهای رفاهی و ایمنی فراوان و طراحی منحصر به فردی که مستقیما از یک خودرو مفهومی الهام گرفته بود، بسیار جذاب به نظر میرسید اما رقم نهایی فروش ELR برابر با ۷۶ هزار دلار بود که به هیچ عنوان با هیچ منطقی جور در نمیآمد. کادیلاک از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ تیراژ کمتر از سه هزار دستگاه ELR به تولید رساند که به هیچ عنوان توجیح منطقی به همراه نداشت و در نتیجه تولید آن با توقف مواجه شد.
پونتیاک سولستیس
سَتِرن اِسکای، اپل GT و دوو اسپیدستر، همگی در حقیقت نسخههای الهامگرفته شده تولید برندهای زیرمجموعه جنرال موتورز از خودرو پونتیاک سولستیس (Solstice) هستند. خودرویی اسپرت کوپه سقف تاشو دو نفره با ساختار پیشرانه جلو و متحرک عقب که در اصل به عنوان جانشین جدید مدل قدیمی مشهور پونتیاک فییِرو (Fiero/فی-یِرو) در سال ۲۰۰۵ معرفی شد.
این خودرو به طراحی فِرَنز وُن هولزهاوزن، سرطراح برند تسلا و دوست نزدیک ایلان ماسک طراحی شد. سولستیس نه تنها در ظاهر، بلکه در باطن الهام بسیار زیادی از مهندسی برتر شورولت کوروت C6 گرفته بود. به این ترتیب که طراحی شاسی سولستیس به اندازهای به طراحی شاسی کوروت C6 نزدیک بود که حتی در صورت قرار دادن شاسی لخت دو خودرو در کنار یکدیگر، به سختی میتوان تشخیص داد که کدام شاسی متعلق به سولستیس و کدام متعلق به کوروت است.
این خودرو در برترین نسخه به پیشرانه ۲.۰ لیتری سوپرشارژر سری اِکوتِک (EcoTec) جنرال موتورز، از برترین پیشرانههای چهار سیلندر جهان، به قدرت ۲۶۰ اسب بخار و گشتاور ۳۵۳ نیوتون.متر و گیربکس پنج سرعت دستی یا اتوماتیک مجهز بود. با وجود داشتن وزنی در حدود ۱.۳۵ تن، سولستیس شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعتی برابر با ۵.۲ ثانیه داشت.
این اسپرت کوچک جذاب و خوش فرمان در بازه تولید پنج ساله خود تا سال ۲۰۱۰ تیراژ فروش بیش از ۶۵ هزار دستگاه از خود برجای گذاشت. لازم به ذکر است که این آمار شامل تیراژ فروش سَتِرن اسکای، اپل GT و دوو اسپیدستر نمیشود.
هیچ یک از اطلاعات بیان شده در این متن بر نقطه ضعف سولستیش اشاره ندارد. این خودرو نه تنها نقطه ضعفی با خود به همراه نداشت بلکه دقیقا برعکس، داستان توقف تولید این خودرو و برادران مشابهش در حقیقت خوبی بیش از حد آن بود. سولستیس از نظر قیمت نهایی، توانایی فنی، ابعاد و کاربرد، فاصله میان دو خودرو محبوب اسپرت دو نفره سقف تاشو بازار آمریکا، یعنی مزدا میاتا (MX-5) و شورولت C6 کوروت را پر میکرد.
این اتفاق باعث شد بازار انحصاری شورولت کوروت C6 با خطر مواجه شود. همانطور که از تاریخ رقابت میان محصولات اسپرت پونتیاک با شورولت کوروت مشخص است، هر خودرویی که در رقابت تیراژ فروش بازار به شورولت کوروت نزدیک شود یا بازار آن را با خطر مواجه کند، از گردانه تولید خارج خواهد شد. در نتیجه سولستیس نیز از این قانون مستثنی نبود. تنها دلیل توقف تولید سولستیس، صدور دستور توقف از مقامات بالاتر جنرال موتورز و ورشکستگی برند پونتیاک در سال ۲۰۰۹ بود. در غیر این صورت سولستیس تنها خودرو این لیست است که در صورت ادامه تولید میتوانست رقم فروش خیره کنندهای از خود برجای بگذارد.
تویوتا لندکروزر J200 (نسل ششم)
تویوتا لندکروزر یکی از مشهورترین و پرفروشترین محصولات تولیدی تاریخ تویوتا ژاپن است. این خودرو که سرآغاز خود را مدیون کپیبرداری مستقیم از ویلیز MBهای جنگ جهانی دوم است، طی سالیان دراز توانست خود را به عنوان یکی از محبوبترین شاسی بلندهای جهان در کنار برندهای برتری چون جیپ و لندروور مطرح کند.
نسل ششم این خودرو در سال ۲۰۰۷ با کد شناسایی J200 روانه خط تولید شد و استقبال خوبی را شاهد بود. اما سلیقه بازار جهانی از ابتدای دهه ۲۰۱۰ با سرعت و شدت بسیار زیادی به سمت و سوی کراس اوورها زاویه گرفت. در این مسیر خطای بزرگ تویوتا عدم ارتقا پلتفرم بسیار قدیمی این خودرو و تنها تکیه بر ارائه فیس لیفتهای متعدد دربازه تولید ۱۳ ساله سری ۲۰۰ بود. نتیجه آن شد که آمار فروش سری ۲۰۰ در بازار آمریکای شمالی با سقوط نه چندان مثبت مواجه شد. به این ترتیب که آمار فروش تویوتا J200 در سال ۲۰۲۰ تنها برابر با ۳۱۴۷ دستگاه بود. این رقم فروش از سال ۲۰۱۳ نتوانسته بود حتی به عدد چهار هزار دستگاه نزدیک شود.
افت فروش خیر کننده این سری باعث شد تا سالها پیش از پایان تولید سری ۲۰۰ در سال ۲۰۲۰، تویوتا اعلام کند که احتمالا خبری از نسل هفتم لندکروزر نخواهد بود و این مدل برای همیشه با خط تولید خداحافظی میکند. خوشبختانه با معرفی سری J300 (نسل هفتم) در سال ۲۰۲۱، تویوتا پلتفرم لندکروزر را کاملا نو کرد اما اعلام کرد که به دلیل فروش بسیار پایین و عدم استقبال آمریکاییها از سری ۲۰۰، سری ۳۰۰ را در بازار آمریکای شمالی عرضه نخواهد کرد.
نویسنده: شهاب انیسی