سبک طراحی خودرو رترو یا کلاسیک چیست؟

۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ سبک طراحی خودرو رترو یا کلاسیک چیست؟

سبک طراحی رِترو یا Retrospective design که با نام سبک طراحی گذشته‌گرا نیز شناخته می‌شود، در حقیقت نوعی طراحی با المان‌های مدرن است که الهام‌گیری اصلی آن در حقیقت از طراحی‌های قدیمی و کلاسیک است. این سبک طراحی تنها به حوزه صنعت خودرو محدود نشده و در پوشاک و ساختمان‌سازی نیز به کار گرفته می‌رود.

به منظور درک بهتر سبک طراحی رترو باید از خودروهایی چون فورد ماستنگ، داج چلنجر و شورولت کامارو جدید در میان محصولات آمریکایی و فیات ۵۰۰ و مینی کوپر جدید در میان محصولات اروپایی نام برد. این خودروها در طراحی‌های مدرن و امروزی خود، همچنان از همان المان‌های طراحی قدیمی بهره گرفته و نمونه‌های مدرن و پیشرفته همان خودروهای قدیمی به حساب می‌آیند. از این رو به سبک طراحی آن‌ها رترو گفته می‌شود.

با آگاهی از مفهوم این سبک طراحی، به سادگی می‌توان دریافت که جای بسیاری از خودروهای دوران کلاسیک در میان محصولات امروزی بازار خودرو جهان خالی است. در ادامه به معرفی خودروهای ارزنده قدیمی می‌پردازیم که خلا حضور آن‌ها در بازار امروزی جهان خودرو احساس می‌شود.

غایبان سبک طراحی رترو

جیپ AMC Eagle

جیپ Amg ایگل

مدل ایگل (Eagle/به معنای عقاب) یکی از محصولات شرکت نسبتا کوچک اما تاثیر گذار امریکن موتورز (AMC) آمریکا، مالک برند جیپ در دوران کلاسیک بود که در دهه ۱۹۷۰ میلادی به بازار جهان معرفی شد. این خودرو در حقیقت همان مدل کونکورد بود که بر شاسی و سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل برند جیپ سوار شده بود. از این رو لقب اولین کراس‌اوور دنیا را به خود اختصاص داد.

مدل ایگل در سه نسخه کوپه، سدان و استیشن واگن به تولید رسید که همه آن‌ها ارتفاع قابل توجهی از سطح زمین داشتند و از پیشرانه‌های قدرتمند شش سیلندر خطی برند AMC و سیستم انتقال نیرو مشترک با جیپ بهره می‌گرفتند. ایگل رسما یک خودرو سواری سایز کوچک دارای سیستم دو دیفرانسیل و قابلیت عبور از بیراهه‌های سنگین بود. خودرویی که توان بیراهه نوردی آن در آن دوران به مراتب از کراس اوورهای امروزی بیشتر بود. امروزه همه خودروهای دو دیفرانسیل سبک شهری، تنها در دو سگمنت سواری‌های AWD یا کراس‌اوورهای AWD می‌گنجند که یا به منظور افزایش پایداری و فرمان‌پذیری به سیستم دو دیفرانسیل مجهز شده‌اند، یا برای ارائه فضای کابین بزرگ‌تر. در نتیجه هیچ محصول مناسبی در جهان وجود ندارد که خلا میان این دو کلاس را پر کند.

برند AMC در دهه ۱۹۸۰ از سوی شرکت بزرگ کرایسلر خریداری و در تنه این شرکت ادغام شد. در نتیجه امروزه خلا وجود یک خودروسواری شهری دو دیفرانسیل، اما دارای توان حرکتی و ویژگی‌های فنی مناسب برای عبور از بیراهه‌ها و آفرود واقعی به خوبی احساس می‌شود. اگرچه دهه‌های زیادی از غیبت برند AMC و نام ایگل می‌گذرد، اما این نام می‌تواند کاندید خوبی برای یک طرح رترو قدرتمند از سوی کرایسلر باشد.

 شلبی کبرا

شلبی کبرا کلاسیک

شلبی کبرا، یک خودرو افسانه‌ای قدرتمند و یکی از بی‌مانندترین و هیولاترین خودروهای اسپرت کوپه تاریخ است که از سوی شرکت شلبی امریکن آمریکا، در دهه ۱۹۶۰ میلادی به تولید رسید. این خودرو بر شاسی و بدنه ارتقا یافته AC Ace انگلستان و با سیستم انتقال نیرو بسیار قدرتمند V8 شرکت فورد و به دستان توانمند شخص کارول شلبی بنا شده بود و به دلیل استفاده از پیشرانه‌های بسیار غول‌پیکر و تایرهای پهن، از دیدگاه عملکرد فنی و فرمان‌پذیری، همچنان یکی از ناب‌ترین خودروهای اسپرت کوپه جهان شناخته می‌شود.

شهرت و محبوبیت این خودرو به اندازه‌ای زیاد بود که امروزه شرکت‌های بسیاری اقدام به ارائه نسخه دست‌ساز، کیت کار (Kit Car) یا رپلیکا (Replica/نمونه‌های شبیه به اصل) این خودرو می‌کنند. در پایان دهه ۱۹۸۰، مهندسان شرکت کرایسلر و شخص لی آکوکا (مدیر عامل وقت)، به خوبی خلا حضور خودرویی افسانه‌ای شبیه به شلبی کبرا را احساس می‌کردند. در نتیجه بار دیگر با همکاری شخص کارول شلبی، خودرویی بر اساس استانداردهای قدیمی شلبی کبرا، اما با استانداردهای روز و این بار از سوی کرایسلر به تولید رسید که داج وایپر نام گرفت.

با خروج وایپر از خط تولید در سال ۲۰۱۷، حالا خلا حضور خودرویی بر اساس طراحی رترو، کاملا شبیه به نسخه‌های واقعی دهه ۱۹۶۰ شلبی کبرا بیشتر احساس می‌شود. خودرویی که نه تنها از دیدگاه نمای ظاهری، بلکه در بخش فنی نیز ویژگی‌هایی همانند شلبی کبرا واقعی به همراه داشته باشد. مشکل اصلی آن جایی است که استانداردهای ایمنی امروزی صنعت خودروسازی جهان، امکان پیدایش دوباره چنین خودرویی را فراهم نمی‌آورد.

 جگوار XJ

جگوار Xj کلاسیک

غیر ممکن است نام برند خودروسازی انگلیسی جگوار به میان آید و کسی یاد دو مدل مشهور XJ و E-Type (تیپ E) افسانه‌ای نکند. آنچه از دیدگاه طراحی سبک رترو در ظاهر و باطن این دو خودرو مشهور مطرح است، به کارگیری دوباره سبک و المان‌های انحصاری طراحی برند جگوار است که در چهار چراغ گرد، جلوپنجره تمام کرومی و اتاق تخم‌ مرغی سری کلاسیک XJ (سری یک، دو و سه) به کار گرفته شد.

خوشبختانه برند جگوار هنوز در قالب گروه خودروسازی جگوار/لندروور و در سایه شرکت تاتا موتورز هند زنده است و محصولات قابل قبول، لوکس، زیبا و قدرتمندی به تولید می‌رساند، اما پس از توقف تولید مدل S-Type (تیپ S) در سال ۲۰۰۷، جگوار زبان طراحی محصولات خود را به صورت کلی تغییر داد و دیگر محصولی بر اساس زبان طراحی کلاسیک خود تولید نکرد.

امروزه حضور یک مدل جگوار با طراحی کاملا قدیمی بر اساس سبک طراحی رترو کاملا در سبد محصولات این شرکت احساس می‌شود. یک خودرو اسپرت کوپه تخم مرغی از کلاس GT (گرند تورر) با چهار چراغ گرد و تزئینات کرومی.

 شورولت بلیزر

شورولت بلیرز کلاسیک

پس از زنده شدن دوباره نام بلیزر در سال ۲۰۱۹، تصور خودرو دوستان آن بود که شاسی بلند غول پیکر و توانمند شورولت که با همین نام بین سال‌های ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۴ (و بعد از آن به اسم تاهو) در سگمنت شاسی بلندهای فول سایز به تولید می‌رسید، بار دیگر به میدان بازگشته است. اما همه اشتباه می‌کردند.

خودروی جدیدی که شورولت نامش را بلیزر گذاشت یک کراس‌اوور سایز متوسط، سوار بر پلتفرم C1XX جنرال موتورز بود که برای خودروهای دارای ساختار موتور جلو/متحرک جلو (ساختار FF) در نظر گرفته شده است. یک خودرو نسبتا بی‌خاصیت که برای پر کردن خلا میان دو خودرو شورولت ایکوئیناکس و شورولت تراورس در بازار داغ کراس اوورهای شهری طراحی شد. بلیزر جدید که تنها نام بلیزرهای قدیمی را با خود یدک می‌کشد، هیچ ارتباطی به آن شاسی بلندهای توانمند V8 دارای اتاقک قابل برداشتن (از جنس فایبرگلس) ندارد.

برای شاسی بلند دوستان امروزی، مخصوصا با مد نظر قرار دادن تولید مجدد خودروهایی چون جیپ واگونییر و فورد برانکو بر اساس سبک طراحی رترو و جایگاه حقیقی نام آن‌ها، جای خالی یک بلیزر با ابعاد بزرگ و توان آفرود واقعی، مجهز به پیشرانه V8 به خوبی احساس می‌شود. انتخاب نام بلیزر برای این کراس‌اوور سایز متوسط شهری از سوی شورولت، یک اشتباح فاحش بود که با انتقادات بسار زیاد منتقدان صنعت خودرو جهان همراه شد.

ترکیب ایتالیایی- آمریکایی

خودروهای ترکیبی ایتالیا و آمریکا

در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آمریکا، خودروسازان ایتالیایی به جز برندهای بزرگ و مشهوری چون فیات، آلفا رومئو، فراری، لامبورگینی، لانچا (در پارسی معروف به لانچیا) و مازراتی، سایر خودروسازان در اصل طراح و اتاق‌ساز (یا کوچ بیلدر/Coachbuilder) به حساب می‌آمدند. شرکت‌هایی که معمولا مرحله طراحی یا ساخت اتاق خودرو برای خودروسازان ایتالیایی و خارجی را بر عهده داشتند و خود به تنهایی خودروساز به حساب نمی‌آمدند.

در نتیجه این طراحان و اتاق‌سازان در صورت ورود به صنعت خودروسازی، بخش طراحی و اتاق‌سازی را انجام داده و سیستم انتقال نیرو (پیشرانه، گیربکس و محورها) را از خودروسازان آمریکایی خریداری می‌کردند. نتیجه کار تولید تعدادی از بی‌نظیرترین، زیباترین، توانمندترین و گران قیمت‌ترین خودروهای کلاسیک ایتالیایی-آمریکایی بود که در صدر آن‌ها باید از جواهراتی چون بیتزارینی 3500GT استرادا، دیتوماسو پَنتِرا، دیتوماسو مَنگوستا، ایزو گریفو، اسکایلیتی کوروت، مزراتی-کرایسلر TC و کادیلاک آلانته نام برد.

اگرچه مثال‌های دیگری نظیر مونته‌وردی Hai 450 SS از کشور آلمان و جنسن اینترسپتر از کشور بریتانیا نیز در این لیست می‌گنجند، اما امروزه به واقع خودرویی مدرن با طراحی مشترک میان آمریکایی‌ها و ایتالیایی‌ها وجود ندارد که یادبود این جواهرات ارزشمند کلاسیک را پاس دارد. تنها خودرویی که با طراحی حقیقی رترو و تحت ساختار مدرن روز به تولید رسید، زاگاتو آلفا رومئو TZ3 است که در سال ۲۰۱۰ و به مناسبت گرامی‌داشت ۱۰۰ امین سالگرد برند آلفا رومئو و با همکاری مستقیم شرکت طراحی زاگاتو ایتالیا، به تولید رسید. طراحی این خودرو دقیقا منطبق بر طراحی قدیمی سری TZ شرکت آلفا رومئو است با این تفاوت که سوار بر شاسی و سیستم انتقال نیرو داج وایپر ACR نسل چهارم است. تیراژ تولید این رترو خاص تنها به ۱۰ دستگاه محدود شد.

ولوو کلاسیک

ولوو کلاسیک

محصولات امروزی خودروساز سوئدی ولوو، همگی در دو سگمنت لوکس یا اسپرت تقسیم بندی می‌شوند. آنچه ایرانیان از برند ولوو می‌شناسند، تعداد محدودی از کراس‌اوورها و سواری‌های لوکس این برند است که چند سال پیش به بازار کشور راه پیدا کردند. خودروهایی چون XC60، XC90 و C30.

اما ولوو زمانی یکی از اقتصادی‌ترین خودروسازان اروپا به حساب می‌آمد. اقتصادی اما به شدت ایمن. در حقیقت ترکیب دو المان ایمنی بسیار بالا و قیمت نهایی نسبتا ارزان به دلیل عدم استفاده از آپشن‌های بیهوده و دهان پرکن، از مهم‌ترین مشخصات و دلیل شهرت برند ولوو در جهان بود. سبک و زبان طراحی ولوو برای سالیان طولانی استفاده از ساختار مکعبی قوطی مانند با جلو پنجره بزرگ و چراغ‌های گرد بود. با تمرکزی که ولوو بر ایمنی محصولاتش داشت، نمای داخلی آن‌ها فاقد شیشه‌ها یا صندلی‌های برقی و آپشن‌های رفاهی قابل توجه و همانند یک خودرو آپشن پایه بود تا قیمت نهایی محصولات را افزایش ندهد.

محصولات ولوو امروزه هرچند ظاهر بسیار زیبایی دارند، اما قیمت نهایی آن‌ها با قرارگیری در سگمنت خودروهای لوکس، از دسترس بسیاری از افراد خارج است و دیگر آن برند اقتصادی قدیمی به حساب نمی‌آید. جا داشت تا ولوو حداقل یک محصول را با همان ذهنیت قدیمی اقتصادی اما ایمن، روانه بازار می‌کرد تا همچنان مشتریان طبقه متوسط رو به پایین اجتماع نیز بتوانند از ویژگی‌های یک خودرو ایمن، با پرستیژ اما ارزان قیمت بهره ببرند.

خودروسازی به نام TVR

خودرو محصول TVR

با وجود قدمت تاسیس که به سال ۱۹۴۶ میلادی (پس از جنگ جهانی دوم) باز می‌گردد، برند TVR انگلستان یک خودروساز ناشناخته است. این خودروساز گمنام همواره بر تولید خودروهای اسپرت کوپه تمرکز داشت و در این مسیر نیز بسیار موفق بود. دوران شکوفایی و اوج شهرت برند TVR را باید به دهه‌های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ نسبت داد. یعنی دورانی که برترین محصولات تاریخ این خودروساز نظیر ساگاریس، سِربِرا، گریفیث، کایمرا، توسکان و البته هیولای مفهومی سربرا Speed 12 (مجهز به پیشرانه V12 به حجم ۷.۷ لیتر) را به تولید رساند.

TVR یک برند خودروساز تولید محدود اما با بینشی بلند بود که بدون تردید گوشه‌ای از سریع‌ترین و پرشتاب‌ترین خودروهای تاریخ بریتانیا را به تولید رساند. این خودروساز که از سال‌های پس از ۲۰۰۰ بسیار کم کار شد، در سال ۲۰۱۸ نسل دوم مدل گریفیث (Griffith) را رونمایی کرد که بر اساس پیشرانه ۵.۰ لیتری V8 سری کایوتی شرکت فورد شکل گرفته است. پیشرانه‌ای که با همکاری شرکت نامی بریتانیایی کازورث (Cosworth) مورد ارتقا فنی قرار گرفت.

بسیار تلاش شده است تا المان‌های طراحی سنتی TVR در مدل جدید گریفیث تزریق شود اما همچنان جای خالی محصولاتی ساده همچون ساگاریس (Sagaris) و سربرا (Cerbera) در سبد محصولات بسیار کوچک این شرکت قدیمی احساس می‌شود. خودرویی که فاقد شیشه بالابر و صندلی برقی، سیستم تهویه مطبوع، سیستم صوتی و آپشن‌های رفاهی بی‌استفاده است و تنها با تمرکز بر اصل سبک بودن و ارائه حداکثر پایداری و فرمان‌پذیری تحت بیشترین فشار و قدرت ممکن، با ظاهری کاملا اگزاتیک (Exotic/عجیب و غریب) درست همانند مدل ساگاریس ساخته شده باشد.

پانوز انگلیس

خودرو پانوز انگلیس

اگر TVR برند خودروساز پرتوان اما گمنام بریتانیایی است، پس پانوز (Panoz) هم برند توانمند اما ناشناخته آمریکایی است که از دیدگاه فعالیت‌های شرکتی، شباهت بسیار زیادی به TVR دارد. شرکت پانوز در سال ۱۹۸۹ و از سوی شخصی به نام دَن پانوز تاسیس شد که عمده فعالیت‌های او در زمینه داروسازی و شرکت‌های وابسته به آن بوده است.

شرکت پانوز با TVR یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه تولیدات این شرکت آمریکایی بیشتر بر محصولات ویژه مسابقات اتومبیلرانی متمرکز است تا خودروهای تولید انبوه شهری. با این حال به لطف وجود قانونی بانام قانون همسان‌سازی یا هومولوگیشن (Homologation) یا اومولگاتو، تعدادی از محصولات برتر پانوز هرچند در تیراژ محدود، پا به خیابان‌های آمریکا گذاشتند.

قانون همسان‌سازی سازمان اتومبیلرانی جهانی (FIA) اجبار می‌دارد که در صورت تمایل خودروسازن به حضور در برخی از مسابقات بین المللی، آن خودروساز موظف است خودرو مسابقه‌ای مورد نظر را در تیراژی مشخص، اما ویژه استفاده‌های درون شهری (نسخه‌های غیر مسابقه‌ای) به منظور فروش  به عموم مردم، به تولید برساند تا مجوز ورود به آن کلاس بخصوص از مسابقات را کسب کند.

این قانون باعث شد پانوز خودروهایی چون رودستر، اسپرانته، اسپرانته GTR، اَبروتزی (Abruzzi) و اَوِزانو (Avezzano) را در تیراژ تولید بسیار محدود روانه خیابان‌ها کند. خودروهای تولیدی پانوز از پیشرانه‌های ارتقا یافته V8 ساخت جنرال موتورز بهره می‌گرفتند و در سه نمونه اسپرانته GTR، ابروتزی و اوزانو، قدرتی فرارت از 600 اسب بخار به همراه دارند.

برند پانوز در سال 2012 به سازمان مسابقات نسکار (NASCAR) آمریکا فروخته شد تا از تکنولوژی این شرکت در راستای اراتقا محصولات تولیدی مسابقه‌ای بهره گرفته شود. برای برندی کم‌ کار اما دارای سابق درخشان در مسابقات اتومبیلرانی مشهوری چون ۲۴ ساعته استقامت لومان (Le Mans)، لومان آمریکایی (ALMS)، ۲۴ ساعته استقامت سیبرینگ و مسابقات ایندی‌ (Indy 500)، بسیار جای تاسف دارد که نتواند یک خودرو نوظهور جاده‌ای بر اساس ویژگی‌های قدیمی محصولات خود، فاقد تجهیزات رفاهی و آپشن‌های بیهوده و متمرکز بر عملکرد فنی و خاص‌گرایی ارائه کند.

مدل اسپرانته GTR می‌توانست گزینه بسیار خوبی برای ارائه در ساختار رترو باشد، اما تغییر در فعالیت‌های شرکت پانوز از سال ۲۰۱۲ به بعد، این مهم را غیر ممکن ساخته است.

فروش آنلاین خودرو

نویسنده: شهاب انیسی