با وجود ممنوعیت واردات خودرو، هنوز هم برخی افراد به دنبال خرید خودروهای خارجی و فروش آن هستند تا سودی از آن خود کنند؛ درست مثل همان چیزی که در سریال بوتیمار به نمایش درآمده است.
سالهاست وضعیت تورم به گونهای شده که انگار مردم همیشه یک پله از آن عقب هستند. گاهی با نرخ خط فقر شوخی میکنیم و گاهی خود فقر است که شوخیهایش با ما جدی میشود. انگار تنها شیوهای که در این میان آموختهایم، حرکت با سرعت سرسامآور تورم است تا شاید قدری خود را به پایش برسانیم. بازار خودرو هم در این میان به مدد مردم آمده و به گونهای شده که مشتریان این بازار به جای فکر کردن به خرید طلا و سکه، ترجیح میدهند به سمت خرید و فروش خودرو بروند. چرا؟ چون بازار خودرو به اشتباه تبدیل به یک بازار سرمایهای شده و رقابت بر سر قیمت جای رقابت بر سر کیفیت را گرفته است.
همین بیخ گوش خودمان را هم که نگاه کنیم، دست کم یکی دو مورد پیدا میکنیم که تلاش میکنند با شرکت در پیشفروش خودرو و معامله خودرویی که به دست آوردهاند به نان و نوایی برسند. البته که نمیتوان مردم را مقصر این وضعیت دانست چرا که وقتی یک بازار از حالت رقابتی به وضعیت زیانده امروزی میرسد، مردم هم برای بازنماندن از اوضاعی که هر روز وخیمتر میشود، از آب گلآلود ماهی میگیرند.
ماجرای کارمند ساده و واردات خودرو
حالا همین مساله دستمایه سریالی تلویزیونی به نام بوتیمار شده تا وضعیت وخیم بازار خودرو و کلاهبراریهایی را به نمایش بکشد که در سالهای قبل شاهد آن بودیم. ماجرای اصلی این سریال درباره کارمندی است که برای دریافت ۶ خودروی وارداتی ثبتنام میکند اما در ادامه مشخص میشود که شرکت مربوطه شرکتی شبیه به لیزینگ بوده و اصلا واردات انجام نخواهد شد. فردی از او درخواست پول مازاد میکند تا این کارمند ساده بتواند به خودروهایش برسد. پول پرداخت و در نهایت فرد مقابل متواری میشود. کاری به بقیه داستان نداریم اما چند قسمت اول که رویاپردازی خانواده این کارمند از ماجرای خرید خودروهای لوکس خارجی و فروش آنهاست، بسیار قابل توجه است. این مساله تازهای نیست که خیلیهایمان تصمیم میگیریم حتی با خرید خودروهای داخلی و فروش آن پولی بیشتر به دست آوریم و به نوعی، تورم را دور بزنیم.
از ثبتنام تا تحویل خودرو در قرعه کشیهای خودروسازان
اما حقیقت این بازار چیز دیگری است. دست کم آمارهایی که خود مسئولان دولتی از وضعیت زیانده بودن خودروسازان داخلی منتشر میکنند این مساله را ثابت کرده که بازار خودرو در داخل کشور خیلی وقت است که به بیراهه رفته است. نشانهاش همین رفتار مصرفکنندگان است که به این بازار به شکل بازاری سرمایهای نگاه میکنند. یعنی اگر از بسیاری از افراد بپرسید که بهترین بازاری که در این چند سال برایشان سودده بوده را معرفی کنند، احتمالا اشارهشان به خودروی پارک شده در پارکینگ باشد!
جمع بندی؛ بازار خودرو از سرگردانی رها می شود؟
نمیتوان نقش دلالان را در گرم کردن این بازار مکاره دست کم گرفت. بازاری که هر روز از هدف خود دورتر شده و بدون سیاستهای مشخص و مدون، نگاهش را به مذاکرات و دیگر اتفاقهای سیاسی دوخته، به طور قطع در سالهای آینده بیشتر از قبل گمراه خواهد شد. البته سیاست گذاران تلاش کردهاند با اجرای برخی سیاستها مانند محدودیت فروش خودروهای ثبتنامی، جلوی برخی از این سوءاستفادهها را بگیرند اما به نظر میرسد که این مساله هم نتوانسته علاج بازار خودرو باشد و بیشتر از قبل لزوم اتخاذ یک سیاست جامع احساس میشود.
نویسنده: سپیده اشرفی