در کلاس خودروهای پریمیوم (کلاس ابتدایی سگمنت لوکس) و حتی لوکس نیز ابعاد خودرو همچنان اهمیت بسیار زیادی دارد. تملک خودرو لوکس بدون شک تحمل ترافیک را برای مالک و سرنشینان سادهتر میکند اما در ذات فشرده ترافیکهای شهری تغییری ایجاد نمیکند. اینجا است که خودروهای پریمیوم به عنوان رده ابتدایی آغازگر سگمنت خودروهای لوکس نیز در کلاس بندیهای ابعادی متفاوتی عرضه میشوند تا با ارائه پکیجی لوکس در ابعادی جمع و جور، لذت سواری را دوچندان کنند.
بازار خودرویی ایران خوشبختانه شانس این را داشت که تا پیش از منع ورود خودروهای مجهز به پیشرانههای حجیمتر از ۲.۵ لیتر در سال ۲۰۱۳ و منع کامل واردات خودرو در چند سال اخیر، تعداد قابل قبولی از خودروهای کلاس پریمیوم از ساختههای کشورهای مختلف را تجربه کند. در میان این گزینهها، خودروهایی چون لکسوس IS نسل سوم با کد شناسایی EX30 و بی ام و سری ۳ نسل ششم با کد شناسایی F30 دو رقیب هم کلاس از دو قاره و دو جهان تفاوت هستند که در بازار ایران رو در روی هم قرار گرفتند.
هر دو خودرو از سگمنت خودروهای پریمیوم سایز کوچک یا کامپکت هستند که IS از سوی نماینده رسمی محصولات تویوتا و لکسوس در ایران یعنی شرکت ایرتویا و سری ۳ از سوی نماینده محصولات بی ام و در کشور یعنی شرکت پرشیا خودرو به بازار کشور عرضه شدند. هر دو خودرو با وجود عرضه نسبتا محدود به بازار خودرویی کشور از محبوبترین سدانهای کلاس پریمیوم/لوکس بازار کشور به حساب میآیند.
طراحی: زاده دو فرهنگ متفاوت
بی ام و سری ۳ نسل ششم از حدود سال ۲۰۱۱ روانه بازار جهانی شد و نسل سوم IS لکسوس نیز در حدود سال ۲۰۱۳ حضور در بازار جهانی را تجربه کرد. از این رو از دیدگاه زمان طراحی و عرضه به بازار این دو رقیب تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند. اما نکته جالب آن است که سری ۳ نسل ششم در مدلهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ روانه بازار ایران شد اما IS نسل سوم در حقیقت در مدلهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ به ایران راه یافت. اهمیت موضوع در آن است که F30 بی ام و در میانههای فرایند تولید خود بود که پایش به بازار ایران باز شد اما IS مورد بررسی زمانی به بازار ایران آمد که نسل پیشین آن با کد شناسایی EX20 (نسل دوم) نیز در بازار ایران وجود داشت و حضور نسل سوم آن به معنای ارائه نسخه کاملا جدید با ظاهر و زبان طراحی کاملا متفاوت و به روز شده بود.
این مهم کار رقابت را برای سری ۳ بسیار سخت کرد چراکه با وجود محبوبیت بی ام و در ایران، F30 الزاما خودرو زیبایی نبود. زبان طراحی بی ام و برای نسل ششم سری سه، با وجود سابقه طراحی که به دهه ۱۹۷۰ میلادی بازمیگشت، زبانی عجیب بود و بعضا برای بسیاری بیمربازان (بی ام و بازان) مطلوب و دلپذیر نبود.
شاید در نمای عقب F30 اختلاف چندانی با نسل پیشینش مشاهده نمیشد و تنها برخی بهبودهای گرافیکی طراحی در نگاه اول به چشم میآمد، اما در نمای جلو چسبیدن چراغها به جلوپنجره یکی از مهمترین تغییرات تاریخی بود که بی ام و بر سری 3، به عنوان یکی از محصولات پرفروش این برند پیاده شده بود. چراغ جلو و عقب کشیده شده و باریکتر شده بودند و حالا طراحی محصولات این برند باواریایی بیش از پیش به سطح افق نزدیکتر شده بود.
همچنین با معرفی نسل ششم سری ۳ (F30)، سری جدید ۴ در سال ۲۰۱۳ به خط تولید و سبد محصولات بیمر اضافه شده بود که در حقیقت نسخههای کوپه و کانورتیبل (سقف تاهشو) سری ۳ را شامل میشد.
به همین دلیل سری ۳ از آن پس به خودروی سدان پریمیوم/اسپرت بی ام و بدل شد و آن ذات اسپرت کوپه خود را به سری ۴ منتقل کرد. طراحی سری ۳ نسل ششم در کنار سایر محصولات آن دوران بیمر از سوی سرطراح این برند، کریستوفر وِیل انجام شد و F30 در فرمتهای مختلف تا سال ۲۰۱۹ و تا زمان جانشینی از سوی نسل هفتم (G20) همچنان بر خط تولید قرار داشت.
نسل سوم IS لکسوس همانطور که از نامش پیداست، در برابر تاریخ دور و دراز سری ۳ بیمر حرفی برای گفتن ندارد چراکه نسل اول آن سال ۱۹۹۸ روانه بازار شد و در حقیقت همانند تمامی نسخههای برند لکسس در آغاز کار، نسخه بهبود یافته محصولی از کمپانی مادر یعنی تویوتا بودند و این مدل در خود ژاپن نیز با نام تویوتا آلتزا شناخته میشد. اما با ورود نسل دوم و آغاز انحصار طلبی برند لکسوس در بازار خودورهای پریمیوم و لوکس، IS رنگ و لعاب متفاوتی به خود گرفت که با ورود به نسل سوم، حاصل این بلوغ یک طراحی تماما ژاپنی و چند سر و گردن انحصاریتر از نام برند تویوتا بود که لکسوس به تنهایی آن را به دست آورد.
تلاش طراحان ژاپنی لکسوس در سومی نسل IS ترکیب اغراق شدهای از خطوط و زوایای تیز فضایی بود که عدم وجود نمونه مشابه آن در سایر خودورهای تولید انبوه آن دوران، به IS ظاهری اگزاتیک (Exotic/عجیب و غریب) و البته منحصر به فرد میداد. استفاده از گرافیک بسیار خاص و متفاوت در طراحی چراغهای جلو و عقب، استفاده از برجستگیهای زیرپوستی اما محسوس و صد البته بهرهگیری از سیستم روشنایی در روز شبیه به شکل لوگو برند نایکی (Nike) در زیر چراغهای جلو که از همان زمان به زبان طراحی جدید و انحصاری لکسوس تبدیل شد، از IS خودرویی به مراتب محبوبتر و جسورتر از گذشته ساخت که حالا توان رقابت بیشتری با سری ۳ بیمر داشت.
در مقایسه ابعاد خارجی دو خودرو با یکدیگر شاهد طول ۴۲ میلیمتری بیشتر،عرض و ارتفاع برابر اما فاصله محورهای ۱۱ میلیمتری کوتاهتر لکسوس IS در مقابل F30 هستیم. در نتیجه از دیدگاه ابعاد خارجی و حجم کلی بدنه میتوان ادعا کرد که با دو خودرو کاملا برابر و به وضوح از یک کلاس رقابتی مواجه هستیم.
نمای داخلی: امضای شخص
آنچه خودروسازان جهانی در اجرای آن بسیار قوی عمل کردهاند، زبان طراحی انحصاری آنها است. تقریبا غیر ممکن است حتی یکی خودرو دوست غیرحرفهای نمای داخلی بیمر را ببینید و متوجه نشود با چه برندی رو به رو است. نمای داخلی F30 نیز از این مهم مستثنی نیست اما به عقیده نگارنده برخلاف تغییرات فاحش بسیاری که در سالهای اخیر بر نمای خارجی این برند آلمانی پیاده سازی شده است، نمای داخلی آن بیش از حد معاصر است. در مقایسه با بسیاری از خودروسازان دیگر از جمله مرسدس بنز و آئودی، نمای داخلی سری ۳ نسل ششم را میتوان ساده توصیف کرد. ترکیب متریال نمای داخلی سری ۳ بیشتر از جنس پلاستیک فشرده بسیار مرغوب، تریم آلومینیومی به همراه روکش چرمی دو رنگ است که این تریم آلومینیومی در برخی مدلها با چوب نیز جایگزین میشود که بر جنبه لوکسگرایی این خودرو افزوده و البته بر جنبه اسپرت آن میکاهد. البته انتخاب میان این دو نوع تریم پوشش در ایران کاملا محدود به سلیقه مشتری و گزینههای موجود در بازار دست دوم است. ادوات کنترلی میان داشبرد به صورت فشرده و افقی نصب شدهاند و کنسول میانی با داشتن کمی زاویه به سمت راننده، اندکی طراحی به اصطلاح راننده محور دارد. نمایشگرهای پشت فرمان با حفظ سنت دیرینه و چندین و چند ساله بیمر، شامل چهار دایره ساده با اعداد کاملا خوانا و نورپردازی همیشگی قرمز رنگ است که بدون شک بر ذات اسپرت این سری بیشتر از جنبه پریمیوم آن تاکید دارد. در برخی مدلهای اخیر بیمر از جمله سری ۳ های مدل بالاتر، فرمان خودرو از نوع سه شاخه با طراحی مرکزی دایره است که از دیدگاه زیبایی و اسپرتگرایی، جلوه بصری بسیار قویتری نسبت به نمونههای مثلثی شکل قدیمی دارد.
باید اعتراف کرد که بر خلاف گذشته، لکسوسهای امروزی نمای داخلی منحصر به خود را دارند و شباهت میان آنها با تویوتاهای هم دوره خود به صفر میل میکند. نمای داخلی IS نیز با تکیه بر زبان طراحی نمای خارجی، کاملا به خطو تیز و شکسته وابسته است. طراحی کلی داشبرد همانند بیمر کاملا افقی و ساده است اما با بهرهگیری از اندکی پیچیدگی در طراحی، چشمان سرنشینان را شاید حتی بیشتر سری ۳ با خود درگیر میکند. ترکیب پلاستیک فشرده مرغوب با تریم آلومینیومی در نمای داخلی و البته پوشش چرم دو رنگ در سرتاسر نمای داخلی همانند بی ام و، کنسول میانی و ادوات کنترلی افقی ادغام شده در یکدیگر و نمایشگری که بر خلاف بیمر در عمق ساختار داشبرد مخفی شده است، جلوه بصری کاملا ژاپنی به همراه دارد که باعث میشود انتخاب میان این دو گزینه برای خریدار کاملا منوط به سلیقه وی باشد.
نمایشگرها و فرمان IS نیز طراحی نیمه اسپرت و سادهای دارند که بازهم تاکید بر ذات پریمیوم این خودرو دارد چراکه لکسوس IS هرگز ادعای اسپرت بودن نداشته است. هچنین باید تاکید کرد که کیفیت مونتاژ یکی از نقاط قوت این دو خودرو در این سمگمنت رقابتی است.
با وجود مدنظر داشتن سگمنت کوچک این دو سدان پریمیوم باید توجه داشت که فضای داخلی برای نشیمن ۴ سرنشین بالغ به خوبی طراحی شده است و حتی با اضافه شدن سرنشین پنجم نیز فضای داخلی به هیچ عنوان تنگ به نظر نمیآید که نشان از استفاده حداکثری از فضای مفید در دسترس طراحان دارد. فضای صندوق عقب بیمر سری ۳ F30 برابر با ۳۶۸ لیتر و صندوق بار IS معادل ۳۹۰ لیتر حجم دارد. ضمن کم بودن اختلاف حجم صندوق بار این دو خودرو با یکدیگر باید در نظر داشت که کم بودن فضای صندوق این دو خودرو به معنای جادارتر بودن فضای نشیمت سرنشینان ردیف عقب مخصوصا از دیدگاه فضای پا است که در چنین خودرویی از این کلاس به مراتب مهمتر از حجم صندوق بار است.
مشخصات فنی: شانه به شانه
با توجه به واردات دو خودرو پس از وضع قانون منع واردات خودروهای مجهز به پیشرانههای حجیمتر از ۲.۵ لیتر در سال ۲۰۱۳، هر دو خودرو با پیشرانههای کمحجمتر از ۲.۵ لیتر به بازار ایران وارد شدند. با این تفاوت که لکسوس IS250 بر خلاف نسل پیشین خود، با پیشرانه V6 به حجم ۲.۵ لیتر تنفس طبیعی و بیمر با دو مدل پیشرانه ۴ سیلندر ۲.۰ لیتری توربو به کشور راه یافتند. در نتیجه توان تولیدی IS250 حتی در نسخه اسپرتتر F-Sport (معدل با سری M بیمر)، قادر به تولید ۲۰۷ اسب بخار و گشتاور ۲۵۰ نیوتون.متر است که با استفاده از گیربکس ۶ سرعت اتوماتیک نیرو تولیدی را به محور عقب منتقل میکند. با وجود داشتن وزن ۱۵۵۵ کیلوگرمی، IS250 میتواند در زمان قابل احترام ۸.۱ ثانیه به تندی صد کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند در حالی که مصرف سوخت بسیار منطقی حدود ۷ لیتر در هر صد کیلومتر را از خود برجای میگذارد.
این در حالی است که نسخه ضعیفتر سری ۳ با کد تجاری 320i قادر به تولید ۱۸۴ اسب بخار و ۲۷۰ نیوتون.متر گشتاور است و میتواند با تکیه بر گیربکس ۸ سرعت مدرنتر، وزن ۱۴۹۵ کیلوگرمی خود را در مدت زمان بهتر حدود ۷.۵ ثانیه به تندی صد کیلومتر بر ساعت برساند در حالی که مصرف سوخت آن برابر با ۶ لیتر در هر صد کیلومتر است. این مشخصات برای نمونه قدرتمندتر و البته نادرتر 328i با گیربکس مشترک، به ترتیب برابر با ۲۴۵ اسب بخار و ۳۵۰ نیوتون.متر است که با شتاب حدودی ۶.۹ ثانیهای و اندک مصرف بیشتر ۶.۵ لیتری در هر صد کیلومتر، در بازه قیاس با IS250 نمیگنجد. در ذهن داشته باشید که دلیل توان کمتر و گشتاور بیشتر 320i در مقایسه با IS250، در حجم کمتر پیشرانه اما استفاده از سیستم پرخوران توربو آن است.
سخن نهایی
اگرچه هیچ یکی از این دو سدان پریمیوم چندان بر ماهیت اسپرت خود تمرکز نمیکنند اما باید پذیرفت هردو آنها در زیر پوست نسبتا لوکس خود ذاتی اسپرت دارند که آن را تنها در عمل به نمایش میگذارند. شاید بی ام و در این مقایسه با تکیه بر توان ارتقا یافته و مدرنتر خود در کنار اعتبار دائمی برند باواریاییاش اندکی برتر جلوه کند اما هزینه تملک، نگهداری و مخصوصا تعمیرات آن به مراتب از لکسوس IS250 ژاپنی که به سادگی و دوام شهرت دارد، بالاتر است. در نتیجه پیش از انتخاب بیمر سری ۳ نسل ششم عمق جیبهای خود را به خوبی اندازه بگیرید چراکه این خودرو حتی در نسخه صفر کیلومتر نیز به شنا در جیبهای پرپول مالکان خود مشهور است.
نویسنده: شهاب انیسی