بازار خودرو ایران در دوران پس از انقلاب به واسطه قطع همکاری با خودروسازان آمریکایی، به سرعت با فقدان خودروهای کار (انواع وانت کاربردی) مواجه شد. کشوری که در آن دوران خود را در عصر سازندگی میدید حالا با فقدان خودروهای کار و ترابری مواجه شده بود و نیاز به جایگزینی محصولات قدیمی را در آستانه دهه ۱۳۷۰ به شدت احساس کرد.
متاسفانه جز ژاپن جایگزین دیگری در بازار ایران یافت نشد. قرار نیست به داستان ورود ژاپنیها و جایگزینی خودروهای نسبتا قدیمی آمریکایی با ژاپنیهای نه چندان مناسب بپردازیم چرا که خود روایتی مفصل و پیچیده است، اما همین اندازه اشاره کنیم که نیاز بازار ایران فراتر از نیسان جونیور (نیسان آبی/ نیسان زامیاد) بود. جونیور هر چقدر به عنوان خودرویی توانمند، مهندسی معکوس شده و ارتقا یافته، بار سنگینی از دوش ترابری مورد نیاز کشور برداشت اما نیاز اصلی بازار را درمان نکرد. تاریخچه حضور جونیور به میانههای دهه ۱۹۵۰ میلادی باز میگشت. آن مدلی که در ایران به تولید رسید نسل سوم (تیپ ۱۴۰) این خودرو، زاده سال ۱۹۷۰ از برندی ژاپنی بود که که در آن دوران همانند سایر خودروسازان دیگر ژاپنی، به تولید خودروهای ضعیف، کم توان و کوچک شهرت داشت. خودرویی ضعیف و کم توان و غیر استاندارد که تنها به واسطه حضور پررنگ نیسان با مدلهای پاترول (تیپ ۱۶۰) در ایران و البته افزایش توان باربری از طریق مهندسی معکوس، توجیه منطقی برای تولید یافت.
با ورود به دهه ۱۳۹۰ شمسی، نیسان جونیور به بخشی از تاریخ صنعت خودرو ژاپن و ایران تبدیل شده بود که میتوان آن را موزه متحرک صنعت خودرو دانست. خودرویی که با دشواری بسیار زیاد و مخصوصا به دلیل نداشتن جایگزین مناسب (درست مانند پیکان و پراید) همچنان بر خط تولید باقی ماند و حضورش به اوضاع نه چندان مطلوب اقتصادی کشور وابسته بود.
اما چند سال پیش، زمانی که هنوز اوضاع اقتصاد کشور تا این اندازه خراب و ویران نبود، چند خودرو کار قابل قبول روانه بازار کشور شد که توانست تا حدود قابل قبولی وضعیت خودروهای کار در بازار ایران را به بازار جهانی شبیه کند. خودروهایی چون نیسان پیکاپ، وانت ریچ و وینگل، وانتهای آمیکو و البته ایسوزو دیمکس (D-Max) و فوتون تانلند (نسخه دیزل).
دو خودرو ایسوزو دیمکس و فوتون تانلند از کلاس وانتهای کوچک (کامپکت) به واسطه استفاده از پیشرانههای توربو دیزل و سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل (از نوع 4WD) به دو رقیب منحصر به فرد در بازار کشور تبدیل شدند که به هنگام عرضه با وجود قیمت قابل توجهی که داشتند، همچنان دست یافتنی بودند. متاسفانه بخت با این دو خودرو یار نبود و دلایل مختلفی از جمله استانداردهای ۸۵ گانه صنعت خودرو و تحریمهای متعدد، از ادامه تولید این دو خودرو جلوگیری کرد.
ریشه شناسی، فوتون چین در برابر ایسوزو ژاپنی/آمریکایی
تانلند (با تلفظ اشتباه تونلند در ایران) وانت شرکت مشهور چینی فوتون موتور است که دست طولانی در طراحی و تولید خودروهای تجاری دارد. تانلند از سال ۲۰۱۱ روانه بازار جهانی شد و همچنان هم بر خط تولید قرار دارد. این خودرو با استفاده از طراحی و مهندسی مجموعه فنی آمریکایی نظیر پیشرانه کامینز ((Cummins، گیربکس گِترَگ (Getrag)، گیربکس کمک بورگ وارنر (Borg Warner) و محورهای دانا (Dana)، به سادگی توانست به بازار استرالیا، آمریکای لاتین و کشورهای درحال توسعه راه پیدا کند.
موفقیت تانلند بدون شک در گرو استفاده از مجموعه فنی پرتوانی بود که نام برندهای پرآوازه آمریکایی را یدک میکشید. هر چند که کیفیت نهایی این محصول از رقبای واقعا آمریکایی خود کمتر بود اما اتصال آن به نامهای مشهور آمریکایی در زمینه طراحی و تولید مجموعههای فنی مخصوص به خودروهای شاسی بلند و وانتهای باری، مسیر را برای ورود برند فوتون به بازارهای مطرح جهانی پر رقیبی چون استرالیا هموار کرد.
فوتون تانلند از سوی شرکت ایکو (ایران خودرو) در سال ۱۳۹۳ در دو نسخه توربو دیزل (با پیشرانه کامینز) و بنزینی (با پیشرانه میتسوبیشی) به بازار کشور روانه شد. این خودرو همچنین در سال ۱۳۹۸ با ظاهری فیس لیفت شده روانه بازار شد که از دیدگاه زیبایی و سطح آپشنهای ارائه شده برتری قابل توجهی نسبت به نمونههای قدیمیتر داشت. متاسفانه به دلیل مشکلاتی که ایران با سوخت دیزل (گازوئیل) دارد، بیشترین نمونههای تولید شده تانلند را نمونه های بنزینی ۲.۴ لیتری تشکیل میدهند که با گیربکس آیسین (Aisin) در بازار ایران یافت میشوند.
ایسوزو دیمکس نیز ارتباط مشابهی همچون فوتون با برندهای مطرح آمریکایی دارد با این تفاوت که اتصال این برند ژاپنی با خودروسازان آمریکایی به مراتب قویتر است. ایسوزو یکی از بزرگترین و مشهورترین برندهای ژاپنی است که تخصصش را در عرصه خودروهای تجاری به اثبات رسانده است. این برند ژاپنی در سال ۱۹۹۸ از سوی جنرال موتورز آمریکا خریداری شد و با سرمایهگذاری مشترک در قالب جوینت ونچر، توانست از طریق ایسوزو به تیراژ تولید بالای پیشرانههای دیزل دست پیدا کند.
دیمکس بر اساس این جوینت ونچر بر پلتفرم مشترک ایسوزو دیمکس با شورولت کلورادو در سال ۲۰۰۲ روانه بازار جهانی شد و از این رو با نام شورولت دیمکس یا شورولت سری T نیز در برخی از کشورهای دنیا شناخته میشود. نسل دوم این خودرو در سال ۲۰۱۲ روانه بازار جهانی شد که تا کنون همچنان بر خط تولید قرار دارد اما آن نسخهای که در ایران از سوی شرکت بهمن دیزل، شرکت زیرمجموعه گروه خودروسازی بهمن، روانه بازار ایران شد در حقیقت نسخه نسل اول این خودرو است. دیمکس در سال ۱۳۹۴ به بازار کشور راه یافت اما با وجود بهرهوری از پیشرانه قدرتمندتر و البته قیمت بالاتر، استقبال کمتری را در مقایسه با تانلند به همراه داشت. این مهم یکی از تاثیرگذارترین عوامل توقف تولید دیمکس در بازار ایران بود.
طراحی، جدال چین و آمریکا
با طراحی به مراتب جدیدتر از دیمکس، فوتون تانلند از المانهای برجسته زیادی در نمای خارجی خود بهره میگیرد. ابعاد خارجی و داخلی بزرگتر از تویوتا هایلوکس که در ایران به عنوان وانت بسیار محبوب شناخته میشود، باعث شد تا تانلند از دیدگاه ابعادی با جثهای بزرگتر از هایلوکس به سادگی بین طرفداران کلاس پیکاپ در ایران جا باز کند.
با جلوپنجرهای بزرگ به همراه تزئینات کرومی و چراغهایی ادغام شده در آن، زیرسپری بزرگ مزین به دو مهشکن، الزاما نمیتوان تانلند را خودروی زیبایی خواند اما باید اعتراف کرد که گلگیرهای برجسته و بیرون زده این خودرو در جلو و عقب در کنار برقراری تناسبات هندسی در جای جای بدنه، تانلند انصافا به عنوان پیکاپی خوش اندام جلوه میکند که باعث میشود از چهره نه چندان زیبایش چشمپوشی کنیم.
تایرهای بزرگ، گلگیرهایی بزرگتر و ارتفاع بسیار زیاد کف اتاق از سطح زمین باعث میشود تانلند به عنوان یک پیکاپ آفرود با پتانسیل ارتقا فنی ویژه سفرهای طبیعتگردی عرض اندام کند. بیهوده نیست که نسخه دیزلی دو کابین تانلند در ایران از بازار دست دوم بسیار داغی برخوردار است.
دیمکس روایتی مشابه با تانلند دارد. از دیدگاه طراحی نمای خارجی باید این حق را بدهیم که این خودرو قدیمی و از مد افتاده جلوه کند چراکه طراحی آن متعلق به دو دهه پیش است. با این حال استفاده از تناسبات هندسی بسیار عالی و میانهروی در طراحی، دیمکس به عنوان خودرویی از کلاس خودروهای کار اقتصادی از دیدگاه زیبایی نمای خارجی نمره قابل قبول و در حد و اندازه تانلند دریافت میکند.
جلوپنجره و زیرسپر به خوبی با یکدیگر ادغام شده و در یک راستا قرار میگیرند. از سوی دیگر برجستگی گوشه سپرهای مزین به دو مهشکن هم به خوبی با طراحی چراغهای جلو و بخش بیرون زده و برجسته گلگیرها ترکیب شده و ظاهر قابل قبول دیمکس را شکل میدهد.
بخش انتهایی هر دو خودرو طراحی بسیار ساده و مشابه به همکلاسیها دارد که معمولا در این بخش انتظار چندانی از دسته خودروهای وانت نمیرود. اما آنچه در مقایسه دو خودرو غیر قابل انکار است، جثه و ابعاد خارجی و ظاهر پف کرده تانلند در برابر ابعاد جمع و جور تر دیمکس است.
مقایسه ابعاد خارجی هر دو خودرو نشان میدهد که تانلند در طول برابر با ۲۷۵ میلیتر کشیدهتر، در عرض ۸۰ میلیمتر پهنتر و در ارتفاع ۱۳۵ میلیمتر بلندتر از دیمکس است. این تمایز در ابعاد خارجی خصوصا در کنار فاصله محورهای کشیدهتر ۵۵ میلیمتری تانلند غیر قابل چشم پوشی است.
نمای داخلی، قدمت دیمکس در برابر میانه روی تانلند
نمای داخلی تانلند بسیار ساده، میانهرو و البته اقتصادی است. با وجود ارائه به بازار در سال ۲۰۱۲، فوتون فرصت بسیار خوبی برای بهبود نمای داخلی تانلند داشت اما ترجیح داد متناسب با کلاس و درخور قیمت نهایی این خودرو را طراحی کند.
در نتیجه فضای داخلی تانلند سراسر پوشیده از پلاستیک فشرده ارزان قیمت است که تنها با اندک مقدار تریم طرح چوب و تریم نقرهای مات از حالت خسته کننده و قدیمی خود خارج میشود. کنسول مرکزی در زاویهای تقریبا عمودی با داشبرد ساده خودرو تماس پیدا میکند که تمام ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و سیستم صوتی را در دل خود جای داده است.
غربیلک فرمان از نوع سه شاخه است اما به هیچ عنوان ظاهر اسپرتی به همراه ندارد. نشانگرهای پشت فرمان نیز متشکل از دو دایره ساده به همراه یک کامپیوتر سفری وسط آنها است که هیچ جلوهای از خودرویی تولید شده در دهه ۲۰۱۰ را به همراه ندارد. نشانگرهای پشت فرمان و اهرم دنده کاملا با هرور (نسخه دیزلی پاژن) از شرکت مرتب خودرو یکسان است. دلیل این مهم استفاده کاملا مشترک از سیستم انتقال نیرو و برخی تزئینات بین این دو خودرو است که در حقیقت از سوی ایران خودرو برای تولید محدود هرور به مرتب خودرو فروخته شد.
مهمترین کلید پیروزی تانلند در نمای داخلی بدون شک فضای بسیار جادار و باز مخصوصا در ردیف دوم است که حتی از تویوتا هایلوکس و سایر رقبای موجود در بازار ایران بزرگتر است. این مهم تانلند را به گزینهای دوست داشتنی بین بیراههنوردان و طبیعتگردان تبدیل کرده است.
دیمکس نسل اول با توجه به ارائه در سال ۲۰۰۲ حق دارد که همانند تانلند ساده و میانهرو باشد. به عبارت بهتر اگر سال تولید این خودرو را در نظر بگیریم باید اعتراف کنیم که طراحی کابین دیمکس چندان بد و دور از سطح توقع نیست. فضای داخلی همانند تانلند مملو از پلاستیک فشرده است و مرکز داشبرد دربر گیرنده ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و سیستم صوتی در راستای قائم به کنسول میانی متصل شده است و استفاده از تریمهای تزئیناتی نقرهای مات نیز بسیار کم و در قالبی بسیار ساده انجام شده است.
اما در عین حال با استفاده از طراحی دایرهای دریچههای خروجی سیستم تهویه مطبوع در ترکیب با فرمان چهار شاخه و مجموعه نشانگرهای دایرهای سه قلو در پشت آن، انسجام و پیوستگی بیشتر طراحی را به نمایش میگذارد که از سوی برند نام آشنای ایسوزو انتظار میرود. فضای داخلی این خودرو اگرچه به اندازه تانلند فراخ و باز نیست اما نمره قبولی را به سادگی دریافت میکند.
مشخصات فنی، چشم در برابر چشم
دو خودرو مورد بررسی، نسخههای توربو دیزلی دو کابین موجود در ایران هستند. در نتیجه هر دو گزینه از پیشرانه ۴ سیلندر ۱۶ سوپاپ توربو دیزل مجهز به سیستم خنک کننده اینترکولر بهره میگیرند. نکته جالب اینجا است که پیشرانه دیمکس حجمی برابر با ۳.۰ لیتر و پیشرانه تانلند تنها برابر با ۲.۸ لیتر حجم دارد اما توان خروجی هر دو پیشرانه برابر با ۱۶۴ اسب بخار در دور ۳۶۰۰ و گشتاور آنها معادل با ۳۶۰ نیوتون.متر است. تمایز دیگر در دور موتور تولیدی این گشتاور یکسان است که برای دیمکس به دلیل داشتن دو سیلندر بیشتر، این گشتاور در دور بسیار پایین ۱۸۰۰ تا ۲۸۰۰ به دست میآید در حالی که پیشرانه تانلند برای رسیدن به این رقم به دور موتور ۳۰۰۰ نیاز دارد.
خوشبختانه هر دو خودرو به سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل موقت انتخابی 4WD (یا همان 4×4) مجهز هستند و از دیدگاه پتانسیل ارتقا فنی و توان حرکتی، برای کاربریهای خاص بیرون جادهای و طبیعتگردی بسیار مناسب عمل میکنند.
با داشتن بازه وزنی نزدیک به دو تن برای هر دو خودرو، توان دستیابی به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برای آنها تقریبا یکسان و در حدود ۱۳.۵ ثانیه است. این در حالی است که مصرف سوخت متوسط آنها (با اختلافی جزئی به نفع تانلند) برابر با حدود ۱۰ لیتر در هر صد کیلومتر است. در نتیجه انتخاب نهایی میان این دو گزینه بسیار مشابه در بازار دست دوم به فاکتورهای بسیار مهمتری نظیر قیمت نهایی، حرارت بازار دست دوم، خدمات پس از فروش، فضا داخلی، توان کاربردی و فراوانی تیراژ تولید باز میگردد که از این زاویه احتمالا تانلند خودرو معقولتری برای مالک نهایی خواهد بود.
سخن نهایی
تانلند دیزلی و دیمکس هر دو از توانمندترین و پرتوانترین وانتهای کار بازار ایران به شمار میآیند که از دیدگاه خروجی پیشرانه به واقع با یک پیشرانه بنزینی V6 حجیمتر از ۳.۵ لیتر برابری میکنند. اما مشکل اصلی آنها استفاده از سوخت گازوئیل برای کسب این توان در خور توجه است.
زیرساختهای کشور در راستای دستیابی به سوخت پاک دیزل در ایران همانند خارج از کشور پیشرفته نیست و در نتیجه گازوئیل تولیدی ایران الزاما پاک و تمیز نیست. از آن گذشته جایگاههای سوخت دیزل در ایران در بیرون از شهرها و در فواصل بسیار دور قرار دارند و در صورت دسترسی به آنها، سوختی تحویل خواهید گرفت که به دلیل کیفیت پالایش بسیار پایین نه تنها بسیار آلاینده است بلکه بسیاری از سیستمهای فنی خودرو از جمله مجموعه فیلترهای آبگیر خودروهای دیزلی را در مدت زمان کوتاهی با آسیب مواجه میکند.
از سوی دیگر مشکلات کسب استانداردهای ۸۵ گانه در نهایت به ریشه تیراژ تولید پایین دیمکس و تانلند دیزلی تیشه زد و باعث شد این دو خودرو پرتوان که از نظر حرکتی با پیشرانه ۴.۰ لیتری 1GR V6 بنزینی تویوتا رقابت میکنند، با توقف تولید مواجه شوند. امروزه تنها نسخه دست دوم این دو خودرو (و نسخه صفر کیلومتر بنزینی ۲.۴ لیتری تانلند بنزینی) در بازار ایران یافت میشوند. با توجه به تیراژ تولید بالاتر و خدمات پس از فروش احتمالا بهتر تانلند از سوی ایکو، این خودرو با داشتن قیمت پایینتر در بازار دست دوم محبوبیت بیشتری به همراه دارد.
نویسنده: شهاب انیسی