خودروهای وارداتی در بازار خودرو کشور ایران همواره جایگاه برتری در برابر با خودروهای تولید داخل داشته و دارند اما این موضوع به این معنا نیست که هر خودرو وارداتی شانس پیروزی در این بازار کم تنوع را مییابد. این مهم در زمینه خودروهای فرانسوی وارداتی؛ در مقایسه با وارداتیهای ژاپنی و مخصوصا کرهای به خوبی خود را عیان میکند.
خودروهای فرانسوی نظیر پژو و رنو به ذات در دسته خودروهای اقتصادی بازار جهانی قرار میگیرند. از این رو میتوان این برندهای اروپایی را با برند ژاپنی تویوتا در یک سطح برآورد کرد اما پیروزی واردات گسترده محصولات تویوتا در بازار ایران برای پژو و رنو با موفقیتی مشابه روبهرو نشد. این خودروهای فرانسوی (مخصوصا رنو) نیز بازار انحصاری و مخصوص به خود را در ایران کسب کردند اما هرگز موفق نشدند به اندازه تویوتا پیروز میدان باشند.
دو دلیل عمده میتوان برای این شکست تجاری در بازار کشور مطرح کرد. اول آن که خودروهای فرانسوی در طول تاریخ صنعت خودرو ایران همواره به عنوان خودروهای مونتاژی ارزان قیمت اقتصادی ایفای نقش کردند در حالی که تویوتا از ابتدا تاکنون تنها در نسخههای وارداتی به ایران راه یافت و برای مردم ایران ارج و قربی منحصر به فرد به همراه داشت. این ارزش معنوی از سوی مشتران ایرانی هرگز برای محصولات وارداتی فرانسوی در نظر گرفته نشد.
دلیل دوم آن است که برندهای فرانسوی، به ویژه پژو؛ هیچگاه به صورت عمده و حرفهای از سوی نماینده واردات انحصاری به بازار ایران وارد نشد چرا که پژو شریک تجاری دیرینه ایکو (ایران خودرو) در قالب محصولات مونتاژی تولید داخل بود و این خودروساز دولتی هرگز اجازه واردات در تیراژ بالا به بازار ایران را به شرکت پژو نداد و در عوض خود در برهه کوتاهی از زمان عهدهدار واردات آن شد. هدف ایکو از واردات پژو (مخصوصا مدلهای ۳۰۱ و ۵۰۸) در تیراژ نسبتا محدود؛ در حقیقت سنجش استقبال بازار کشور برای تولید داخلی و مونتاژ آن محصولات در آینده نزدیک از طریق شرکت جوینت ونچر پژو/ایکو تحت عنوان تجاری ایکاپ (IKAP) در دوران پسا برجام بود که البته محقق نشد. در نتیجه تیراژ واردات پژوهای وارداتی ایکو به اندازهای محدود ماند که امروزه از نادرترین محصولات پژو در بازار کشورمان به شمار میآیند.
در ادامه به بررسی دو سدان شهری سایز کوچک (کامپکت) فرانسوی، رنو فلوئنس و پژو۳۰۱ در بازار دست دوم میپردازیم که هر دو در حقیقت بر ساختار خودروهای هاچبک در نسخه نسخه سدان (چهار در صندوقدار) بنا شدهاند.
ریشه شناسی، از دل هاچ بک ها
رنو فلوئنس اولین بار در سال ۲۰۰۹ و بر اساس پلتفرم C رنو، مشترک با رنو مگان ۳ (در ایران معروف به اسکالا در نسخه وارداتی) روانه بازار جهانی شد. این خودرو را به نوعی میتوان نسخه سدان مدل هاچبک رنو اسکالا دانست که همانند سایر نسخههای وارداتی رنو، از سوی نماینده واردات رسمی این برند در ایران، یعنی شرکت نگین خودرو از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۷ (شامل نسخه فیس لیفت) به بازار کشور تزریق شد.
این خودرو در صورت مونتاژ داخلی میتوانست گزینه موفقی در قالب جانشین رنو مگان ۲ (سدان مونتاژی پارس خودرو) در بازار ایران باشد اما قرعه مونتاژ به نام این خودرو درنیامد و در این بازه زمانی، فلوئنس تنها به صورت وارداتی در دو فیس مختلف روانه بازار کشور شد. فلوئنس تنها در یک نسل روانه بازار جهانی شد که در پایان بازه تولید جای خود را به مگان ۴ داد تا نسخه سدان آن نیز همچنان با نام قدیمی مگان ۴ سدان به تولید برسد. مهم نیست چه دلایلی سقوط سریع و زود هنگام مدل فلوئنس را رقم زد. آنچه اهمیت دارد نشانهگیری اشتباه رنو در ارائه مدل فلوئنس در بازار جهانی بود که با معرفی نسل چهارم مگان، دستش از بازار وارداتی ایران نیز کوتاه ماند.
پژو 301 بر پلتفرم PF1 پژو/سیتروئن (مشترک با پژو ۲۰۷ و پژو ۲۰۸، سیتروئن C3 و DS3) بنا شد که اولین بار در سال ۲۰۱۲ به بازار جهانی معرفی شد. این خودرو را میتوان به نوعی محصول جایگزین سدانهای مجبوب پژو/سیتروئن یعنی ۲۰۶ سدان و ۲۰۷ سدان دانست که تا کنون تنها نسل اول تولید خود در بازار جهانی را تجربه میکند.
قرار بود این سدان کوچک شهری به عنوان خودرو مونتاژ داخلی (نسخهای موازی با محصولات سدان مشابه چون ۲۰۶ و 207 صندوقدار) در ایران از سوی شرکت ایکو در قالب محصولات پسا برجامی ایکاپ در کشور به تولید برسد. در نتیجه تیراژ محدودی از این خودرو بین سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ از سوی ایکو (به موازات مدل ۵۰۸) روانه بازار ایران شد اما با بروز مشکلات بسیار در معاهده برجام و اعمال تحریمهای شدید بر صنعت خودروسازی کشور و خروج شرکتهای فرانسوی (و کرهای) از بازار مونتاژی ایران، این مهم محقق نشد.
طراحی ظاهری پژو ۳۰۱ و فلوئنس
این خودرو با ورود به بازار در سال ۲۰۱۲، از زبان طراحی جدید پژو بهره میگیرد که در آن دوران به تازگی رواج یافته بود. این زبان طراحی مستقیما بر مدل ۲۰۰۸ نیز به کار گرفته شد که حضور موفق این هاچبک/کراس اوور در بازار ایران نیز باعث شناخت بهتر و بیشتر مشتریان ایرانی با این زبان طراحی متفاوت پژو شد.
با این حال این زبان طراحی چندان نوین و سنت شکن همانند طراحیهای امروزی پژو نیست اما بدون شک سمبلی است از دوران گذار پژو از زبان طراحی پیش از ۲۰۱۰ به دوران نوین طراحی که امروزه از سوی این شرکت استفاده میشود. در نتیجه ظاهر 301 بسیار شسته رفته و نرم و در بهترین تشبیه، همانند یک گربه ملوس دوست داشتنی است. بنا بر آن بود که نسخه معمولی ۳۰۱ به صورت وارداتی به فروش رسیده و سپس نسخه فیس لیفت آن وارد فاز تولید داخلی و مونتاژ شود. اما این مهم با آغاز خارج شدن شرکتهای خودروسازی خارجی از بازار ایران موجب شد نسخه فیس لیفت ۳۰۱ جز در نمونه نمایشی در معرض دید عموم قرار نگیرد.
در نتیجه نسخه پیش از فیس لیفت ۳۰۱ از چراغهای سادهتری در جلو بهره میبرد. خوشبختانه طراحی خطوط همگرا روی کاپوت، جلوپنجره متوازن مزین به نشان نوشتاری تجاری برند پژو؛ در ترکیب با زیرسپر ساده اما زیبا، جلوهای به واقع دوست داشتنی برای این خودرو به همراه دارد. نسخه فیس لیفت ۳۰۱ نیز در جلو از چهره مشابهی الهام میگیرد با این تفاوت که نسخه فیس لیفت تنها اندکی خشنتر و جسورتر به نظر میرسد.
نمای جانبی پژو 301 خط شانهای کشیده شده از گلگیرهای جلو بهره برده که با امتداد تا بخش انتهایی خودرو با گرافیک چراغهای عقب به زیبایی ادغام میشود اما گویی این خط نه در چراغها بلکه بر لب صندوق عقب به یکدیگر میرسند تا نمای پشتی این خودرو را تکمیل کنند. گرافیک چراغهای عقب در نسخه قبل از فیس لیفت کمی عجیب اما در نسخه پس از فیس لیفت (که به ایران وارد نشد) مشابه و مشترک با المانهای تمامی محصولات نوین و مدرن پژو است که در ۵۰۸ و پژو 2008 نیز دیده میشود. نمای خارجی پژو301 را به صورت خلاصه میتوان در قالب همان طراحی منحنیوار و فاقد زوایای تند و تیز قدیم پژو توصیف کرد که با المانهای مدرن روز ترکیب شده است و تناسبات هندسی میانهرو اما زیبا را از تمامی زاویهها به نمایش میگذارد.
رنو فلوئنس توانست در دو نسخه قبل و پس از فیس لیفت به ایران راه یابد. در نتیجه مشتریان ایرانی میتوانند بخاطر تغییرات ظاهری مثبت پیاده شده بر نسخه فیس لیفت سپاسگذار رنو باشند چرا که نسخه پیش از فیس لیفت بیش از حد ساده و خسته کننده بود. نمای جلو در نسخه فیس لیفت در بخش هندسه چراغها تغییر مهمی به همراه نداشته است اما از جلوپنجره کاملا نوین رنو و سپر با ورودیهای سه تکه به همراه مهشکن و سیستم روشنایی در روز LED بهره میبرد که در مقایسه با نسخه بسیار ساده پیش از فیس لیفت برای خود حرکتی انقلابی به حساب میآید.
نمای جانبی فلوئنس از ۳۰۱ نیز سادهتر و درست همانند محصولات خسته کننده تویوتا در آن دوران طراحی شده و در نمای پشت جز گرافیک و هندسه چراغهای عقب که با چراغهای جلو هماهنگ است، نکته بارز دیگری مشاهده نمیشود. انتخاب میان این دو گزینه بر اساس المانهای ظاهری بدون شک به سلیقه مالک بازمیگردد اما این خودرو به نظر ظاهری زیباتر و مدرنتر با خود به همراه دارد که معرفی دیرتر آن به بازار در این مهم بیتاثیر نیست.
مقایسه ابعاد خارجی دو خودرو با یکدیگر نشان میدهد که فلوئنس در طول به اندازه ۲۲۰ میلیتر کشیدهتر، در عرض به اندازه ۸۱ میلیمتر پهنتر و در ارتفاع معادل ۳۲ میلیمتر بلندتر است. همچنین فاصله محورهای این خودرو برابر با ۵۳ میلیمتر کشیدهتر از ۳۰۱ است. در نتیجه جای تعجب ندارد که حالت ایستا فلوئنس کمی پویاتر از ۳۰۱ باشد.
نمای داخلی، برتری ۳۰۱ بر فلوئنس
فلوئنس با داشتن سابقه حضور زودتر در بازار از دیدگاه زیبایی و پیچیدگی طراحی داخلی کمی عقبتر از ۳۰۱ قرار میگیرد. نسخه فیس لیفت این خودرو در نمای داخلی بیشترین تغییر را در بخش نشانگرهای پشت فرمان به خود دیده است که شامل جایگزینی نشانگر سرعت لحظهای از نوع آنالوگ با نوع مدرنتر دیجیتال است. خطوط تشکیل دهنده داشبرد به صورت عرضی است و ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و سیستم مولتی مدیا از بالا تا پایین به صورت پلکانی در ترکیب با دریچههای مرکزی سیستم تهویه مطبوع در طراحی شبیه به محصولات بی ام و بر روی یکدیگر قرار گرفتهاند. غربیلک فرمان خودرو نیز از نوع سه شاخه است اما آنچنان که باید ظاهر اسپرتی به همراه ندارد که البته از این نظر با نمای خارجی و سایر بخشهای داخلی خودرو در تناسب است.
خودروی پژو ۳۰۱ از طراحی مدرنتری بهره میگیرد که این طراحی خوشبختانه در نمای داخلی آن نیز به چشم میآید. داشبرد ظاهری کاملا غیر قرینه دارد و تمامی ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و سیستم مولتی مدیا (در صورت تجهیز) در قابی از جنس تریم مشکی رنگ پیانویی به صورت شیبدار و بیرون زده در کنار یکدیگر گنجانده شدهاند. فرمان خودرو از نوع سه شاخه با طراحی برش خورده D شکل با تریم تزئیناتی مشکی رنگ پیانویی در بخش پایینی (و رودریها و کنسول میانی) است که جلوه اسپرتتری در مقایسه با فرمان فلوئنس دارد اما در عوض نشانگرهای پشت آن از نوع آنالوگ با طراحی بسیار ساده است. خوشبختانه کل مجموعه نشانگرهای پشت فرمان ۳۰۱ در طراحی فراگیر با مجموعه ادوات کنترلی وسط داشبرد ادغام شده است و از این رو پیچیدگی ظاهری بیشتری را به سرنشینان القا میکند.
فلونس با داشتن ابعاد خارجی بزرگتر، حجم صندوق عقبی برابر با رقم قابل توجه ۵۳۰ لیتر به همراه دارد که این رقم برای ۳۰۱ تنها برابر با ۵۰۶ لیتر است. با وجود اختلاف نه چندان چشمگیر میان حجم صندوق عقب دو خودرو نباید از فضای نشیمن ردیف دوم ۳۰۱ انتظار ابعادی بزرگتر از خانواده سدانهای ۲۰۶، ۲۰۷ یا رانا داشت. از این نظر فلوئنس بدون شک برنده میدان خواهد بود.
مشخصات فنی، فلوئنس جلوتر از ۳۰۱
فلوئنس در سه تریم متمایز به بازار کشور وارد شد که دو تریم با گیربکس اتوماتیک ضریب متغییر (CVT) با سطح آپشنهای متفاوت و نسخه کم آپشن با گیربکس ۶ سرعت دستی را شامل میشد. تمام تریمهای فلوئنس از پیشرانه ۲.۰ لیتری چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ از نوع تنفس طبیعی به قدرت ۱۴۳ اسب بخار در دور ۶۰۰۰ و گشتاور ۱۹۶ نیوتون.متر در دور ۳۷۵۰ بهره میگرفتند که دو نسخه اتوماتیک به گیربکس CVT مجهز هستند. جای تردید نیست که نسخه شش سرعت دستی مدل پایه (کم آپشن) توان فنی بهتری در برابر نسخههای اتوماتیک CVT به نمایش میگذارند اما نسخه اتوماتیک فول آپشن فلوئنس با گیربکس ضریب متغییر با داشتن وزنی در حدود 1.4 تن میتواند در مدت زمان تقریبی ۱۰ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد و مصرف سوخت متوسطی برابر با حدود ۸ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر از خود بر جای گذارد.
۳۰۱ اما از پیشرانه چهار سیلندر ۱۶ سوپاپ به حجم ۱.۶ لیتر از نوع تنفس طبیعی به قدرت ۱۱۴ اسب بخار در دور ۶۰۵۰ و گشتاور ۱۵۰ نیوتون.متر در دور ۴۰۰۰ بهره میگیرد که تنها در یک تریم، مجهز به گیربکس شش سرعت اتوماتیک سنتی به ایران وارد شد. با داشتن وزنی در حدود ۱.۲ تن (کمی بیش از ۲۰۰ کیلو سبکتر از فلوئنس)، این خودرو میتواند در حدود ۱۲ ثانیه به تندی ۱۰۰ کلومتر بر ساعت دست یابد و مصرف سوخت متوسطی برابر با حدود ۶.۶ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر از خود بر جای بگذارد.
با وجود داشتن وزن کمتر و البته مصرف سوخت بهتر، فلوئنس به دلیل داشتن پیشرانهای پرتوانتر و استفاده از سیستم کمکی فرمان الکتریکی، تمام گشتاور تولیدی را در اختیار محور جلو خودرو قرار میدهد و در نتیجه با وجود استفاده از گیربکس اتوماتیک ضریب متغییر (CVT) در عمل واکنشی بهتر از ۳۰۱ از خود به نمایش میگذارد. اما این تمایز با مصرف سوخت کمتر در ۳۰۱ پوشانده میشود و انتخاب میان این دو گزینه در بازار دست دوم برای مالک بیشتر در بازه قیمت نهایی، ابعاد داخلی خودرو و خدمات پس از فروش خلاصه میشود.
سخن نهایی
هر دو خودرو با داشتن تیراژ واردات کم و قیمتهایی نچندان دلچسب، بازار دست دوم نامناسبی در ایران دارند. همچنین درست همانند محصولات تویوتا در برابر رقبای کرهای؛ ارزش خرید بالایی به همراه ندارند و داشتن بازار واردات کوچک آنها میتواند برای مالک امروزی آنها در نسخههای دست دوم کمی دردسر برانگیز باشد.
با این وجود رنو فلوئنس با داشتن تیراژ واردات بیشتر و داشتن خدمات پس از فروش یک شرکت خصوصی وارد کننده، در برابر پژو ۳۰۱ بازار دست دوم قویتری به مالک احتمالی هدیه میکند. این مهم در ترکیب با فضای داخلی بزرگتر و توان فنی بیشتر در مقایسه با ۳۰۱، باعث میشود که فلوئنس خودرو برتری به حساب آید.
نویسنده: شهاب انیسی