جولان چینیها در بازار خودرویی ایران شاید چندین برابر خودروسازان خودمان باشد. سوال پیش میآید که خودروسازان داخلی در مقابل حجم تولید روزافزون چینیها در زمینه تولید انواع خودرو، دقیقا چه میکنند؟ رقابت با محصولات پرتیراژ و نسبتا پیشرفته امروزی خودروسازان چینی برای ما ایرانیها تقریبا غیر ممکن شده است. با این اوصاف جای شکر آن باقی است که حداقل چند چینی از چند شرکت خودروساز نامدار و خوب این کشور آسیای شرقی به ایران راه یافته است تا مردم ایران نیز تجربهای چند در زمینه خودروهای ارزانقیمت آپشندار را تجربه کنند، خودروهایی که تاکنون جز در نمونههای مونتاژی از سوی خودوسازان ما تجربه نشده است.
بسترن B30 که در ایران با نام آسا B30 از ابتدای سال 1396 از سوی گروه خودروسازی بهمن یا همان بهمن موتور به بازار ایران عرضه شد، از ساختههای شرکت نامدار FAW بود که در ایران به اشتباه فاو خطاب میشود. نام شرکت FAW که مخفف شده واژگان First Automobile Works است در حقیقت اولین خودروساز رسمی کشور چین و یکی از چهار خودروساز بزرگ این کشور درکنار دانگفنگ موتور، سایک موتور و چانگان اتوموبیل به حساب میآید. هرچند بهمن موتور تاکید زیادی بر نام آسا داشت اما نام بسترن برای ایرانیات بسیارآشناتر وجاافتادهتر بود. کشورمان پیشتر تجربه حضور بسترن B50 و B50F را داشت. خودرویی که بر پلتفرم قدیمی تویوتا کرولا شکل گرفته بود و با تکیه بر ویژگیهای فنی یک پلتفرم موفق، توانست به یکی از بهترین چینیهای بازار ایران بدل شود و برای خود تحت نام بسترن اسم و رسم و حتی کلوپ انحصاری راه بیاندازد. در نتیجه ورود محصول دیگری با نام B30 از سوی افایدبلیو (FAW) برای ایراننیان جای خوشحالی داشت.
ام جی یکی دیگر از نامهایی است که در ایران جز در نسخههای کلاسیک و قدیمی برای مردم آشنا نبود.خودرویی که حتی در دوران حکومت پهلوی هم واردات قابل توجهی به ایران نداشت چرا که در حقیقت از برندهای خودروساز نسبتا اقتصادی و کوچک بریتانیا به حساب میآمد و بازار خودرویی ایران در آن دوران کاملا آمریکایی و بزرگ بود و جای چندان زیادی برای ام جیهای جمع و جور نداشت. اما ام جی چند سالی است که در تملک گروه خودروسازی سایک موتور چین درآمده است. محصولات ام جی در ایران از سوی شرکت نوظهور آذویکو یا گروه صنعت خودرو آذربایجان مونتاژ شد و همانند B30 از ابتدای ال 1396 کم کم روانه خیابانهای کشور شد تا به نوعی جانشین مدل 350 در بازار ایران باشد.
طراحی: چینیهای باکلاس
FAW در سالهای اخیر همانند بیشتر خودروسازان دیگر چین، دست به دامان تکنولوژیهای نسبتا قدیمیتر خودروسازان برتر شد تا خلا تکنولوژی را در محصولات خود با سرعت بیشتری جبران کند. در نتیجه این خودروساز از پلتفرم تویوتا کرولا در مدل B50 به سراغ پلتفرم فولکسواگن بورا آلمان رفت تا B30 جدید را بر اساس آن روانه بازار کند. در نگاه اول B30 کلاس و زیبایی نسبی ارائه میدهد که در زمان ارائه آن در بازار جهانی چندان بین خودروسازان چینی رایج نبود. اما استفاده از جلو پنجره کرومی بزرگ در تناسب و تماس با چراغهای جلو خنجر مانند و زیر سپر یکپارچه، نمای زیبا و قابل قبولی به B30 میبخشد که همانند B50 زیبا و دلربا بود. خط شانه در این خودرو با زیبایی قابل توجهی که در هیچ چینی دیگر دیده نمیشد، از چراغهای جلو آغاز شده و با طی کردن طول خودرو در نزدیکی تایرهای عقب با قوسی زیبا به سمت بالا ادامه مییابد تا به چراغهای عقب برسد. طراحی بخش انتهایی خودرو هرچند بسیار مینیمالتر اما به زیبایی انجام شد و تناسب رعایت شده در طراحی B30 بدون شک نقطه قوت این خودرو به حساب میآید. تنها ضعف طراحی B30 در نمای خارجی عرض نسبتا کم آن است که در مقایسه با ارتفاع خودرو کمی در ذوق میزند. جالب آنکه B30 در مقایسه با B50 کوچکتر به نظر میآید اما این درحالی است که جز در فاصله محورها، این خودرو اندکی از B50 بزرگتر است.
با توجه به تیراژ بسیار بالا و تنوع بسیار زیاد سواریهای سایز کوچک در کشور چین، چندان عجیب نیست که خودروهای این کلاس شباهت زیادی به یکدیگر داشته باشند. ام جی 360 در نمای جلو ظاهری تیزتر و جسورتری دارد. جلوپنجره کرومی آن بسیار باریک و در تناسب نسبی با چراغهای جلو است اما آن پیوستگی طراحی میان اجزا همانند B30 در آن دیده نمیشود. 360 در نمای جانبی نیز بسیار مینیمال و سادهتر از B30 طراحی شده و هیچ پیچیدگی طراحی به همراه ندارد. نمای انتهایی آن چراغهای زیبا عقب را به نمایش میگذارد که شباهت بسیار زیادی با شورولت ملیبو نسل نهم دارد که در بازار چین نیز موجود است. هرچند تناسب طراحی در اجزا بدنه 360 به خوبی رعایت شده است اما در مواجهه با B30 بیش از حد ساده و محافظ کار به نظر میرسد.
مقایسه ابعاد خارجی دو خودرو نشان میدهد که B30 به اندازه 46 میلیمتر کشیدهتر، 14 میلیمتر باریکتر و معادل 10 میلیمتر مرتفعتر است. در عین حال فاصله محورهای B30 به اندازه 30 میلیمتر از 360 کوتاهتر است. با این اوصاف اگرچه B30 طراحی زیبا و جذابتری دارد اما در عمل از دیدگاه ظاهر ایستایی، تناسبات 360 به مراتب بهتر از B30 است. اگر بسترن B30 اندگی پهنتر و کوتاهتر بود بدون شک در جذابیت نمای خارجی 360 را همچون آب خوردن کنار میزد. با وجود اختلافات اندک ابعاد خارجی، همچنان ابعاد این دو خودرو را میتوان تقریبا برابر با یکدیگر تصور کرد.
نمای داخلی: شانه به شانه
میانهروی از خصوصیات بارز خودروهای چینی این کلاس است. در نتیجه از نمای داخلی این دو خودرو نباید انتظار چندانی داشت. با کمی کاهش در سطح انتظارات در مییابیم که نمای داخلی هر دو خودرو نه تنها بد نیست، بلکه بسیار طراحی گیرا و قابل قبولی دارد. B30 برخلاف سبک طراحی نمای خارجی خود در نمای داخلی زیادی میانهرو حرکت کرده است داشبرد طراحی افقی مسطح و معمولی دارد که در ترکیب با کنسول میانی عمودی و البته برجستگی که به نشانگرهای دوار پشت فرمان اختصاص داده شده است، ترکیب میشود. استفاده از تریم پلاستیکی رنگ متمایز نقرهای بر روی داشبرد و رودرها و تریم جزئی کرومی بر دریچههای سیستم تهویه، پیوستگی طراحی نمای داخلی را حفظ میکند. کیفیت متریال و پلاستیک به کار رفته درنمای داخلی قابل قبول و همچنین مونتاژ با دقت کافی انجام گرفته است.
نشانگرهای پشت فرمان ظاهری بسیار معاصر اما کاملا خوانا دارند و نمایشگر لمسی وسط داشبرد تنها المانی است که این طراحی را از یکنواخت بودن خارج میکند.
طراحی کلی نمای داشبورد ام جی 360 شباهت بسیار زیادی به داج چارجر نسل هفتم دارد. داشبرد در بخش نشانگرها و نمایشگر سیستم صوتی همانند دوج چارجر برجسته و دربرگیرنده است. البته چنین سطح از کپی برداری و تقلید در چینیها جای تعجب ندارد اما خوشبختانه تاثیر جلوه بصری آن بر نمای داخلی 360 قابل توجه بوده است. مجموعه نشانگرهای پشت فرمان طراحی منحصر به فردی در 360 دارد که در مرکز با یک نشانگر سرعت مربع و دو نشانگر دیجیتالی تکمیل میشود. نمای داخلی 360 نیز با استفاده از تریم رنگ متمایز بر روی داشبرد و رودریها، انسجام طراحی در سرتاسر نمای داخلی را حفظ میکند.
هر دوخودرو در بازار چین با تریم داخلی دو رنگ متمایز به بازار عرضه شدند. اما از آنجای که حذف تریم دو رنگ در ایران معمولا یکی از رایجترین اقدامات مونتاژ کنندهها است، این حق انتخاب نیز از خریداران ایرانی سلب شده است. شخصا ذهنیتی از هزینه سرباری که تریم دو رنگ نمای داخلی بر روی دست شرکت مونتاژ کننده میگذارد، ندارم اما به خوبی میدانم که دو رنگ بودن تریم داخلی یکی از مهمترین المانهای جذابسازی نمای داخلی خودروها مخصوصا خودروهای اقتصادی و ارزانقیمت است که متاسفانه در ایران ارائه نمیشود.
با وجود تفاوتهای جزئی ابعادی میان دو خودرو مورد مقایسه، حجم صندوق عقب هر دو برابر با رقم حدودی 480 لیتر برآورد میشود که برای خودرویی در این سایز و ابعاد رضایت بخش و مناسب است. فضای سرنشینان ردیف عقب نه چنان فضایی اما برای جای دادن یک خانواده متوسط در مسافرتهای بین شهری قابل قبول است.
مشخصات فنی: حق انتخاب
بسترن B30 از سوی بهمن موتور با پیشرانه 4 سیلندر بنزینی 1.6 لیتری تنفس طبیعی عرضه شد که با ساختاری تنفس طبیعی (فاقد سیستم پرخوران) قادر به تولید 107 اسب بخار قدرت در دور 5500 و گشتار 155 نیوتون.متر در دور 3600 است. این پیشرانه در B30 به یک گیربکس اتوماتیک 6 سرعت اتوماتیک سنتی متصل شد تا وزن 1270 کیلوگرمی B30 را در حدود 12.6 ثانیه به تندی 100 کیلومتر بر ساعت برساند. عملکرد B30 با توجه به داشتن بیش از 200 کیلوگرم وزن بیشتر از پژو 206 اما پیشرانهای در حد و اندازه آن، چندان تند و تیز نیست و البته این رویهای است که تقریبا همه خودروسازان چینی در این کلاس از خودروهای تولیدی خود پیش گرفتهاند و تقریبا همه آنها در همین سطح قرار دارند.
در مقابل 360 اما در سه ستاپ متنوع به بازار کشور عرضه شد که همین ابتدای کار از دیدگاه حق انتخاب و تنوع در مقایسه با B30 پیروز است. نسخه معمولی 360 با پیشرانه 1.5 لیتری چهار سیلندر تنفس طبیعی به قدرت 110 اسب بخار در دور 5500 و 135 نیوتون.متر در 4500 با دو گیربکس متفات 5 سرعت دستی یا 4 سرعت اتوماتیک قابل انتخاب بود. این ستاپ در نسخه اتوماتیک میتوانست در 13.9 ثانیه وزن تقریبا مشابه 1280 کیلوگرمی 360 را به تندی 100 کیلومتر بر ساعت برساند. با وجود اینکه 360 تنها اندکی از B30 قدرتمندتر است اما در عمل بسیار ضعیفتر عمل میکند. مهمترین دلیل این اتفاق استفاده B30 از گیربکس اتوماتیک 6 سرعت در مقابل گیربکس 4 سرعت 360 است که باعث میشود این خودرو در شتابگیری به مراتب بهتر از 360 عمل کند. طبیعتا همانطور که انتظار میرود نسخه دنده دستی 5 سرعت 360 با توان دستیابی به سرعت 100 کیلومتر برساعت در حدود 11 ثانیه، از B30 اتوماتیک بهتر عمل میکند. مصرف سوخت متوسط نسخه اتواتیک هر دو خودرو بسیار نزدیک به هم درحدود 6.5 لیتر در هر صد کیلومتر برآورد میشود.
اما برگ برنده آذویکو در ام جی 360 ارائه این خودرو با پیشرانه 1.5 لیتری توربو بود که توانی در حدود 130 اسب بخار در دور 5500 و گشتاوری برابر با 210 نیوتون.متر دردور 2000 به تولید میرساند. این مدل تنها با گیربکس اتوماتیک 6 سرعت به بازار عرضه شد که میتوانست در 9.7 ثانیه به تندی 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد. نسخهای که نه تنها از پیشرانه قدرتمندتر بلکه از گیربکس بهتری نیز بهره میبرد. هر خودرویی از کلاس مشابه که در کمتر از 10 ثانیه به تندی 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد، عموما به عنوان خودرویی تند و تیز مورد ارزیابی قرار میگیرد و این برای 360 یک برگ برنده است. تنها ضعف قابل چشم پوشی آن افزایش مصرف سوخت به حدود 7 لیتر در هر صد کیلومتر است که به هیچ عنوان محسوس نیست.
سخن نهایی
بسترن B30 خودرویی است از برندی نامآشنا و ارائه شده از سوی بهمن موتور که در تاریخ خودروسازان داخلی ایران سابقه درخشانی در عرضه خودروهای باکیفیت و ارائه خدمات مناسب دارد. در نتیجه خرید B30 تنها خرید یک خودرو چینی خوشنام نیست بلکه دریافت خدمات از شرکتی است که از دیدگاه ارائه خدمات پس از فروش همواره در رتبههای بالا ایستاده است. از سوی دیگر نام برند ام جی نیز سابقه درخشانی در تاریخ بازار جهانی دارد اما باید در ذهن داشت که محصولات وارداتی این برند از دیدگاه قیمت و کیفیت با نسخههای مونتاژی آن تفاوتهای بسیاری دارد و نسخهای مونتاژی بیشتر در زمره خودروهای اقتصادی و ارزان قیمت قرار میگیرند. همچنین نباید از یاد برد که عملکرد گروه خودروسازی بهمن در زمینه خدمات پس از فروش وسرعت تزریق محصول به بازار بسیار قدرتمندتر از آذویکو نوپا است که باعث میشود خریداران میل بیشتری به بهمن موتور پیدا کنند. اما حق انتخاب دو نوع گیربکس و دو مدل پیشرانه برای ام جی 360 نیز یکی از مهمترین مزیتهای رقابتی این خودرو است که B30 از آن بیبهره است.
نویسنده: شهاب انیسی