سال ۱۹۶۴ میلادی، شرکت فورد با آرزوی فروش سالی ۱۰۰ هزار دستگاه، خودرویی اسپرت کوپه/کانورتیبل را روانه بازار کرد که سرانجام ماستنگ (Mustang/با تلفظ اشتباه موستانگ در ایران) نام گرفت و رکورد فروشی خیرهکننده از خود بر جای گذاشت که از حد تصور فورد نیز فراتر بود.
موفقیت این خودرو افسانهای از کلاس پونی کار (Pony Car) به جهان ثابت کرد که این کلاس نوظهور تا چه اندازه محبوب و خواستنی است و همین موضوع هم باعث پیدایش سایر پونیها از سایر خودروسازان آمریکایی شد.
ماستنگ امروز ۶۸ ساله شد و پس از فورد مدل A، دومین خودرو موفق تاریخ شرکت فورد است.
تفاوت پونی و ماسل
تا پیش از پیدایش کلاس پونی از سوی شرکت فورد، خودروهای اسپرت کوپه/کانورتیبل آمریکایی تنها در کلاسی تحت نام ماسل کار (Muscle Car/خودروهای عضلانی) به فروش میرسیدند. خودروهایی که با ابعاد بدنه بزرگ، ساختار بدنه جدا از شاسی، وزن زیاد و پیشرانههای غول پیکر شناخته میشدند.
پونی دقیقا همان ماسل است با این تفاوت که ابعاد خارجی بدنه در مقایسه با ماسل کوچکتر است، وزن کمتری دارد و معمولا از ساختار پلتفرم دو بخشی مونوکوک/نیم شاسی بهره میگیرد. از دیدگاه انتخاب پیشرانه، کلاس پونی معمولا با کلاس ماسل مشترک است اما در گذر زمان این دست خودروها از پیشرانههای کوچکتری نیز بهره گرفتند که معمولا در کلاس ماسل عرضه نمیشد.
ناگفته نماند که با وجود عرضه پیشرانههای شش سیلندر برای خودورهای کلاس پونی و ماسل، مهمترین نقطه مشترک میان این دو کلاس مشابه اما متفاوت، همچنان ارائه پیشرانههای V8 حجیم و پرقدرت بود که تا به امروز ادامه دارد.
همچنین لازم به ذکر است که در گذر زمان و یکسان شدن تقریبی استانداردهای ابعادی و پیشرانههای میان دو کلاس پونی و ماسل بخصوص در دوران مدرنیته امروزی، کسی این دو کلاس را از یکدیگر جدا نکرده و همه خودروهای مشابه این کلاس را تنها با نام ماسل کار خطاب میکند.
انقلاب دهه ۶۰ میلادی
ماستنگ در ابتدا قرار بود پاندا (نام نوعی خرس بانمک دو رنگ و در حال انقراض) نام بگیرد اما در دقیقه ۹۰، این نام با ماستنگ که نوعی اسب سرکش و رام نشدنی آمریکایی است جایگزین شد. این خودرو با ورود در میانه سال ۱۹۶۴، در سال اول رکورد فروش نزدیک به ۴۰۰ هزار دستگاه و در حدود دو سال اول، رکورد یک میلیون دستگاه را به ثبت رساند که به مراتب فراتر از تصور شرکت فورد بود.
اگرچه ماستنگ اولین خودرو کلاس پونی در آن دوران بود اما این تکروی ادامهدار نبود. موفقیت ماستنگ جنرال موتورز و کرایسلر را به رقابت وا داشت و از این رو در سال ۱۹۶۷ دو پونی شورولت کامارو و پونتیاک فایربِرد از سوی جنرال موتورز و در سال ۱۹۷۰ دو پونی پلیموث باراکودا و داج چلنجر از سوی کرایسلر به تولید رسید.
حتی کمپانی نسبتا کوچک امریکن موتورز (AMC) نیز با مدل جولین (Javelin) در سال ۱۹۶۷ به این جرگه پیوست. با وجود بالا گرفتن رقابت میان این پونیهای محبوب، فورد ماستنگ نسل اول (۱۹۶۴ تا ۱۹۷۳)، یکی از محبوبترین و پرفروشترینهای این جمع باقی ماند.
برترین ماستنگ
ماستنک از همان ابتدا در تریمهای مختلفی روانه بازار شد که نسخه GT نمونه پایه آنها است. اما بدون تردید برترین نسخههای تاریخ ماستنگ تریمهایی چون Mach-1 (مک وان با تلفظ صحیح ماک وان)، سری باس (Boss 302 و Boss 429)، سری کبرا (کبرا و کبرا جت) و سری شلبی (تولید فورد با ارتقا فنی شرکت شلبی موتورز آمریکا) است.
نسخههای مک وان در دو سال ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ به تولید رسید و از فراوانترین نسخههای برتر تولید شده ماستنگ است اما همچنان بسیار توانمند و ارزشمند به شمار میآید. دو سری برتر خانواده باس نیز به عنوان نسخههای هومولوگ شده (Homologation یا Omologato/نسخههای فروش عمومی خودروهای مسابقهای) ویژه مسابقات اتومبیلرانی ترنس امریکن (Trans AM) در سالهای مشابه با مک وان به تولید رسیدند اما به دلیل داشتن تیراژ محدودتر و توان فنی بالاتر، ارزش مادی و معنوی بیشتری دارند. سری کبرا و کبرا جت نیز به دلیل بهرهگیری از قدرتمندترین پیشرانه V8 و تریم ظاهری متفاوت، شرایطی نظیر مک وان و سری باس دارند.
در این میان نسخههای تولیدی شلبی موتورز آمریکا که معمولا تولید محدودترین و قدرتمندترین نسخههای جانبی هستند را نیز نباید از یاد برد. معروفترین نسخه سری شلبی نمونه GT500 مدل ۱۹۶۷ معروف به اِلِنور (Eleanor) است که در نسخه دوم فیلم سرقت در ۶۰ ثانیه نیز به نمایش درآمد.
بازگشت به اوج
پس از پایان تولید نسل اول ماستنگ در سال ۱۹۷۳، نسل دوم با افول بسیار شدیدی در طراحی و توان فنی همراه شد که از دشواریهای صنعت بیمه و بحران سوخت سال ۱۹۷۳ نشات گرفت و این موضوع که همه خودروسازان آمریکایی را درگیر خود کرد، بر ماستنگ و چلنجر بیشترین تاثیر را گذاشت. با این حال نسل چهارم با تولید بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴، با بهبودهای فراوان همراه شد اما بازگشت دوباره ماستنگ به دوران اوج، در حقیقت در سال ۲۰۰۵ و با تولید نسل پنجم (۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴) با طراحی گذشتهگرا یا رترو (Retrospective) ممکن شد.
سبک طراحی رترو یا گذشتهگرا نوع به خصوصی از زبان طراحی است که المانهای اصلی آن مستقیما از محصولات گذشته الهام گرفته شده است. در نتیجه نسل پنجم ماستنگ با وجود مدرن بودن، طراحی درست مطابق با محصولات نسل اول داشت که شامل دو یا چهار چراغ در جلو و دو چراغ سه بخشی مجزا در بخش عقب بود.
البته این سبک از طراحی مستقیما به سایر خودروسازان آمریکایی نیز راه یافت و کرایسلر نسل سوم داج چلنجر را در سال ۲۰۰۸ و جنرال موتورز نسل پنجم شورولت کامارو را در سال ۲۰۱۰ بر اساس همین سبک طراحی، روانه بازار کردند. دقیقا به همین دلیل است که میانههای ۲۰۰۰ با عنوان “دوران بازگشت به اوج” خودروسازان آمریکایی در کلاس پونی و ماسل شناخته میشود.
اروپایی ترین آمریکایی
در میان خودروسازان مثلث دیترویتی (فورد، جنرال موتورز و کرایسلر)، فورد اولین خودروساز آمریکایی بود که علاقه بسیار شدیدی به حضور در بازار اروپا از خود نشان داد. به همین دلیل همکاری فورد با خودروسازان اروپایی چون لوتس و کازورث از همان دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز شد و تا به امروز ادامه دارد.
تاثیر همکاری زیاد میان فورد و خودروسازان اروپایی، این شرکت را برآن داشت تا میل بیشتری در استفاده از تکنولوژی روز اروپایی از خود نشان داده و محبوبیت خود را در قاره سبز افزایش دهد. از این رو فورد اولین خودروساز آمریکایی بود که بجای استفاده از سیستم سنتی و قدیمیتر (اما بادوامتر) سوپاپ بندی OHV یا همان پوش راد (دو سوپاپ در هر سیلندر)، به ساختارهای SOHC یا تک میل سوپاپ و بعدها DOHC یا دو میل سوپاپ (چهار سوپاپ در هر سیلندر) روی آورد.
اگرچه این ساختار توان خروجی بالاتر در حجم کمتر و بهبود عملکرد کلی پیشرانه را به همراه دارد، اما همانند همتایان اروپایی، هزینه تمام شده بالاتری دارد، سنگینتر و نیازمند رسیدگی و سرویسهای دورهای بیشتر است. ماستنگ نیز از این تکنولوژیها مستثنی نشد.
از این رو فورد را باید اروپاییترین برند خودروساز آمریکایی دانست که نه تنها در بخش طراحی فنی، بلکه در بخش طراحی نمای خارجی نیز پیرو سبک اروپایی است. این موضوع بارها از سوی خبرنگاران صنعت خودرو و مشتریان وفادار فورد مورد انتقاد قرار گرفت چرا که امروز ماستنگ نسل ششم (۲۰۱۵ تا امروز)، با وجود حفظ برخی المانهای ظاهری قدیمی، شباهت بسیار زیادی به خودروهای اروپایی پیدا کرده است.
ماستنگ Mach-E
در سال ۲۰۲۰، فورد خودروی کاملا جدید و تمام الکتریکی (EV) از سگمنت کراس اوورهای کوچک روانه بازار کرد که هدفش رقابت مستقیم با تسلا مدل Y (و شاید تسلا مدل X) بود. این خودرو ماستنگ Mach-E نام گرفت و باعث جنجال فراوان در خانواده طرفداران پر و پا قرص ماستنگ شد.
در درجه اول این خودرو با تعلق به سگمنت کراس اوور، هیچ جایی در میان خودروهای اسپرت کوپه/کانورتیبل ندارد. از جهت دیگر، این خودرو فاقد پیشرانه سوخت فسیلی است و به همین دو دلیل، بسیاری از افراد نامگذاری این محصول با اسم ماستنگ را به هیچ عنوان مناسب ندانستند و آن را مستقیما به خانواده اصلی ماستنگ منتسب نمیدانند. اما فورد به مسیر خود ادامه داد و Mach-E امروز یک کراس اوور تمام الکتریکی مطرح در بازار آمریکای شمالی است.
رقبای ماستنگ
رقابت میان فورد از همان ابتدا با خودروهای ساخت شرکتهای هموطن بود و امروز هم مهمترین رقبای این خودرو همچنان دو اسپرت/کوپه بسیار قدرتمند، یعنی داج چلنجر و شورولت کامارو هستند اما به دلیل ارائه طیف مختلفی از پیشرانههای چهار، شش و هشت سیلندر، در سالهای اخیر برخی از اروپاییها و ژاپنیها با قرارگیری در سگمنت مشابه ماستنگ، اعلام رقابت کردهاند.
مهمترین برگ برنده این ماشین در این رقابت، توان فنی درخور توجه، قیمتنهایی پایینتر و هزینههای نگهداری منطقیتر (مخصوصا در مقایسه با رقبای اروپایی) است.
سخن نهایی
فورد ماستنگ آغازگر نسل جدیدی از خودروهای اسپرت کوپه/کانورتیبل در جهان با نام پونی کار است. این خودرو با وجود نظاره کردن طیف گستردهای از تغییرات و پستی بلندیهای غیر ممکن، همچنان در صدر جدول سه ماسل کار برتر تاریخ صنعت خودروسازی جهان در کنار چلنجر و کامارو قرار دارد و بدون تردید یکی از قدرتمندترین رقبای کلاس خود در سگمنت جهانی به شمار میآید که به عمر ۶۸ ساله و تولید پیوسته خود مینازد.
نویسنده: شهاب انیسی