اصطلاحات خودرویی و معنی آنها

۴ بهمن ۱۴۰۳ اصطلاحات خودرویی و معنی آنها

بدون تردید با مراجعه به تعمیرگاه، بارها با اصطلاحات تخصصی حوزه خودرو مواجه شده‌اید که شاید معنا یا تلفظ صحیح آن‌ها را ندانید. به مراتب دیده می‌شود که حتی بسیاری از اساتید قدیمی و تعمیرکاران تخصصی خودرو نیز به صورت عمیق با نام و مفهوم این واژگان آشنا نیستند.

برای درک بهتر و صحیح‌تر از اصطلاحات خودرویی بدون هیچ ترتیبی، به معرفی رایج‌ترین واژگان و کلماتی می‌پردازیم که به صورت روتین و کاملا رایج در جامعه تعمیرکاران خودرو استفاده می‌شود، اما یا در زمینه تلفظ یا از نظر معنا، اشتباه بیان می‌شوند. تصحیح این گفتار عمومی و به اصطلاح تعمیرگاهی، هم می‌تواند نشان‌دهنده تسلط بیشتر فرد متخصص باشد و هم در جست‌وجو و تحقیقات شخصی در راستای بهبود اطلاعات تخصصی در فضای انگلیسی اینترنت مفید واقع شود.

رینگ

یک نمونه ریم دو تکه قدیمی خودرو تجاری سنگین.

شاید یکی از رایج‌ترین اشتباهات تلفظی و صد البته معنایی در اصطلاحات خودرویی، کلمه رینگ باشد که حتی از سوی رسانه‌های تخصصی خودرویی نیز به اشتباه استفاده می‌شود. رینگ (Ring) به معنای حلقه، قطعه آهنی یا آلیاژی مخصوص دوچرخه، موتورسیکلت، سه‌چرخه و وسایل نقلیه مشابه است که تایر روی آن سوار می‌شود. رینگ هرچقدر هم که پهن باشد، از نمونه مشابه در صنعت خودروسازی باریک‌تر است. از این رو آن را با نام رینگ خطاب می‌کنند. در مقابل، نسخه مشابه در خودرو را ریم (Rim) می‌نامند. تفاوت رینگ و ریم در عرض این قطعه است، اما در نوع کاربری و عملکرد مشترک هستند. متاسفانه در ایران هر دو قطعه را تحت عنوان رینگ می‌شناسند.

لاستیک

آنچه به صورت عمومی در ایران لاستیک خطاب می‌کنند، در حقیقت تایر (Tyre/Tire) نام دارد. لاستیک (Lastic) یک کلمه عمومی برای مورد خطاب قرار دادن پلاستیک‌های نرم و منعطف است که البته تایر را نیز شامل می‌شود. اما تایر نام تخصصی و انحصاری قطعه‌ای است که بر روی ریم یا رینگ وسیله نقلیه سوار شده و با سطح زمین اتصال برقرار می‌کند.

رینگ و لاستیک

به صورت عمومی این واژه در فهرست اصطلاحات خودرویی ایراددار به نظر نمی‌رسد. اما در حقیقت ترکیب این دو بخش با یکدیگر را در واژگان تخصصی حوزه خودرو تحت عنوان چرخ (Wheel/مخفف Wheel & Tyre) خطاب می‌کنند. بنابراین واژه تک‌کلمه‌ای چرخ، دربرگیرنده ترکیب ریم/رینگ و تایر است.

والف

نمونه‌ای از یک ولو فلزی مدرن

قطعه‌ای که فشار باد از طریق آن درون تایرها تزریق می‌شود، در پارسی والف می‌نامند. اما این واژه در حقیقت وَلو (Vlave) به معنای شیر، دریچه یا سوپاپ تلفظ می‌شود.

دیکس

یکی دیگر از تلفظ‌های رایج و کاملا اشتباه که بر اساس خطای طبیعی زبانی به وجود آمده، کلمه دیکس است. این واژه به صورت صحیح دیسک (Disc) به معنای قرص (دایره) یا صفحه گرد تلفظ می‌شود. کاربرد این کلمه در دیسک کلاچ و دیسک ترمز کاملا مشهود است.

گاردون

گاردون یا میل گاردون وظیفه انتقال نیرو از گیربکس به محور خودروهای RWD را بر عهده دارد. تلفظ صحیح این کلمه گاردان، یا به عبارت دقیق‌تر، کاردان (Cardan) است که از نام دانشمند و مخترع ایتالیایی قرن ۱۶ میلادی به نام گیرولامو کاردانو الهام گرفته شده است. این کلمه در ایران با استفاده رایج‌تر از حرف انحصاری گ در زبان پارسی، به گاردان تغییر شکل پیدا کرده است.

فرایول / فرایویل

تمایز میان فلایویل (راست) و فلکس پلیت چپ به روایت تصویر

واژه فرایوِل یا فرایویل در حقیقت معادل اشتباه کلمه فلایویل (Flywheel) یا همان چرخ طیار است. قطعه فلایویل مخصوص به خودروهای مجهز به گیربکس دستی (در اتصال مستقیم با دیسک و صفحه کلاچ) است. نمونه سبک‌تر سوراخ‌دار مشابه آن که در خودروهای اتوماتیک به کار می‌رود، با نام فِلِکس پِلِیت (Flexplate) یا صفحه منعطف شناخته می‌شود.

بربرینگ / بلبورینگ

این کلمه تلفظ بسیار بد و درهم‌تنیده کلمه بال‌بِرینگ (Ball Bearing) یا یاتاقان توپی (یاتاقان ساچمه‌ای) است. تلفظ صحیح ایرانی‌شده این کلمه به صورت بالبِرینگ (یا حداقل به صورت بُلبِرینگ) است.

دفرنسیال

این کلمه تلفظ تغییر‌یافته کلمه دیفرانسیِل است که در انگلیسی به صورت دیفِرِنشال (Differential) و به صورت مختصر به صورت دیف (Diff) خطاب می‌شود. صحیح‌ترین تلفظ این واژه در زبان پارسی به صورت دیفرانسیل است. این واژه در اصطلاحات ماشین، بعضا به صورت کاملا تغییریافته کله گاوی نیز خطاب می‌شود.

مانیفول / منیفول / منیوفیلد

نمایی از منیفولد هوا (اینتیک) زیبا و جذاب داج وایپر نسل اول

کلمه منیفولد (Manifold) در زبان انگلیسی به معنای چندراهی است و به‌عنوان یکی از اصطلاحات خودرو به صورت مَنی-فولد تلفظ می‌شود. منیفولد می‌تواند برای ورودی هوا (اینتیک منیفولد) یا برای خروجی اگزوز (اگزوز منیفولد) با نام تخصصی هدرز (Headers) باشد.

مهک

در فهرست کلمات خودرویی، مَهَک با این سبک تلفظ کمتر شنیده می‌شود، اما خوانش درست آن به صورت ماهَک است. ماهک (ماه کوچک) نام قطعات نیم‌هلالی داخل گیربکس است که با جابجایی شیفتر (اهرم) دنده، وظیفه درگیر و خلاص کردن دنده‌ها را بر عهده دارد. نیم‌هلال بودن شکل این قطعات منجر به نام‌گذاری بر اساس شباهت آن به هلال ماه شد.

لور

اهرم دنده یا شیفتر دنده، ممکن است گاهی به صورت لِوِر دنده تلفظ شود. تلفظ درست این کلمه انگلیسی در اصطلاحات خودرویی به صورت لیوِر (Lever/لی-وِر) به معنای اهرم است.

فولی

قطعه دورانی قرارگرفته در سر تجهیزات و دورچین اطراف پیشرانه در حقیقت باید به صورت پولی (Pully) تلفظ شود. این کلمه هیچ حرفی که صدای F یا Ph تولید کند، به همراه ندارد، اما مشخص نیست که چرا از ابتدا با حرف ف و به صورت فولی بیان شد.

کالیپر

آنچه به صورت کالیپر (با تلفظ ساکن حرف پ) خطاب می‌شود، در حقیقت باید به صورت کَلیپِر (Caliper) به معنای گیره یا گازانبر یا در پارسی به صورت کالیپِر تلفظ شود. این کلمه صرفا برای خطاب قرار دادن سیلندر ترمز در سیستم ترمز نوع دیسکی به کار می‌رود.

سندل بورد

در مرکز دسته فنر‌های سیستم تعلیق نوع شمش، یک پین یا پیچ و مهره وجود دارد که وظیفه آن حفظ مرکزیت تمامی فنرها نسبت به یکدیگر و جلوگیری از جابجا شدن آنها بر روی هم یا روی محور است. این پین یا پیچ و مهره با نام سِنتر بولت (Center Bolt) به معنای پیچ مرکزی شناخته می‌شود، اما در اصطلاحات خودرویی ایرانی به سِندِل بورد معروف است.

استرس بار

نمایی از یک استرات بار افترمارکت

آنچه در بازار افترمارکت ایران با نام استرس بار شناخته می‌شود، در حقیقت استرات بار (Strut Bar) به معنای میله استرات نام دارد. به مجموعه کمک و فنر به‌کاررفته در سیستم تعلیق مکفرسون نوع فرمان‌پذیر (مکفرسون در محور جلو خودروهای رایج)، استرات می‌گویند. به همین دلیل این سیستم تعلیق با نام کامل مکفرسون استرات شناخته می‌شود. میله استرات یا استرات بار، وظیفه اتصال دو سر ستون استرات (سمت راننده و شاگرد) به یکدیگر را بر عهده دارد تا در فشار و تنش زیادی که در سرعت بالا به هنگام پیچیدن به سیتم تعلیق خودرو وارد می‌شود، از میزان کشش تایرها بر اثر تابیدن شاسی جلوگیری به عمل آید.

جلو آمپر / جلو داشبرد

در اصطلاحات ماشینی ایران به مجموعه نشانگرهای سرعت، دور موتور و سایر اطلاعات فنی قرار گرفته در مقابل راننده و پشت فرمان جلو آمپر می‌گویند. این واژه در زبان انگلیسی به صورت گیج کلاستر (Guage Cluster) به معنای مجموعه نشانگرها یا به صورت مختصر کلاستر خطاب می‌شود. نسخه دیجیتالی و مدرن امروزی این بخش دیجیتال کلاستر نام گرفته است.

دینام

آنچه در خودرو به نام دینام می‌شناسیم، تلفظ پارسی‌شده کلمه داینامو (Dynamo)، یک وسیله تولیدکننده برق مستقیم (DC) است. اما این قطعه از حدود دهه ۱۹۶۰ میلادی به دلیل فاکتورهایی چون بازده، دوام، هزینه تولید، وزن و توان شارژدهی با آلترناتور (Alternator)، تولیدکننده برق متناوب (AC)، جایگزین شد. در نتیجه استفاده از کلمه ژنراتور برای مورد خطاب قرار دادن آنچه در خودروهای تولیدی دهه‌های اخیر استفاده می‌شود، به مراتب مناسب‌تر از دینام است.

ترمز دستی

در تاریخ صنعت خودروسازی جهان، ترمز دستی الزاما همواره با دست فعال و غیر فعال نمی‌شود. از این رو خطاب کردن این سیستم با نام ترمز دستی آن هم در خودروهایی که دارای مکانیزم پایی یا برقی است، کمی گیج‌کننده و خنده‌دار به نظر می‌رسد. این سیستم در حقیقت تحت عنوان ترمز اضطراری (Emergency Brake) یا به اختصار E-Brake شناخته می‌شود. در نتیجه خطاب کردن آن تحت عنوان ترمز اضطراری به مراتب درخور و مناسب‌تر است.

پاناروما

سقف شیشه‌ای یا سقف پانوراما (Panoramic Roof) از واژه Panorama به معنای دید باز، زاویه دید کامل و گسترده گرفته شده است. بسیار رایج است که این واژه در ایران به اشتباه پاناروما تلفظ شود، اما این تلفظ کاملا اشتباه است.

بی توربو

نمایی از نوشته بای توربو بر روی بدنه یک مرسدس بنز

زمانی که یک خودرو دارای دو توربوشارژر مجزا باشد، آن را Bi-Turbo خطاب می‌کنند. این کلمه در ایران به صورت کاملا اشتباه و به صورت بی توربو (فاقد توربو) خطاب می‌شود، در حالی که تلفظ صحیح کلمه لاتین Bi به صورت بای به معنای دو یا دوگانه است. در نتیجه زمانی که به‌جای بای توربو (دارای دو توربوشارژر) از تلفظ بی توربو (فاقد توربوشارژر) استفاد می‌کنیم، مفهوم موضوع را به کلی دگرگون کرده‌ایم.

نیمه انژکتور

پیش از آن که سیستم سوخت‌رسانی انژکتوری چند نقطه‌ای (MPFI یا MPI/دارای یک سوزن انژکتور به ازای هر سیلندر) در دهه ۱۹۹۰ میلادی رواج یابد، نوع ساده‌تری از سیستم سوخت‌رسانی انژکتوری تحت عنوان سیستم TBI (سوخت‌رسانی انژکتوری دریچه گاز) در دهه ۱۹۸۰ میلادی روانه بازار شد. این سیستم بر اساس طراحی همانند یک کاربراتور پیشرفته مجهز به یک تا چهار سوزن انژکتور بود که مستقیما همانند کاربراتور، بر روی ورودی اینتیک (منیفولد هوا) نصب می‌شد.

همچنین پاره‌ای از خودروها نظیر دوو سیلو، اسپرو، ریسر و برخی انواع پراید در نیمه اول دهه ۱۳۸۰، دارای سیستم انژکتوری MPFI بودند، اما سیستم جرقه آن‌ها از نوع قدیمی (دلکویی) بود. این دو گروه از خودروها معمولا با نام خودروهای نیمه انژکتور شناخته می‌شوند که از نظر فنی کاملا اشتباه است. سیستم سوخت رسانی این دو گروه خودرو از دو نوع متفاوت انژکتوری تشکیل شده است و نیمه انژکتور خواندن آن‌ها درست نیست.

فول انژکتور

نوشته فیول اینجکشن بر روی بدنه یک شورولت کوروت C2

پس از گسترش سیستم سوخت‌رسانی انژکتوری MPFI در ایران، همانند خلق واژه اشتباه نیمه انژکتور، حالا شاهد استفاده از کلمه فول انژکتور بودیم. شکل‌گیری این کلمه اشتباه دو احتمال دارد. اول آن که با وجود سیستم سابق (نیمه انژکتور) و ورود نسخه پیشرفته‌تر با سیستم جرقه‌زنی کامپیوتری، واژه فول انژکتور برای بیان برتری و پیشرفته‌تر بودن سیستم جدید درست شد. احتمال دوم بروز تلفظ اشتباه از نوشته تزئیناتی روی بدنه برخی از خودروهای داخل بازار تحت عنوان Fuel Injection با تلفظ فیول اینجکشن، به معنای تزریق سوخت انژکتوری است که در کلمه های خودرویی در زبان فارسی به‌جای تلفظ صحیح فیول (Fuel/سوخت) از تلفظ فول (Full/به معنای کامل، تمام و کمال) استفاده شد. در هر دو صورت، واژه تمام انژکتوری همانند اصطلاح نیمه انژکتوری، به هیچ عنوان صحیحی نیست.

دوش

گاهی شنیده می‌شود که به سوزن انژکتور برخی از خودروها، مخصوصا نمونه‌های TBI، دوش می‌گویند. سوزن انژکتور سیستم TBI نسبت به نمونه مدرن‌تر MPFI، بزرگ‌تر و سنگین‌تر است، اما در هر صورت مکانیزم مشابهی دارد و وظیفه آن پودر کردن بنزین پیش از ورود به سیلندر است. برخی از نسخه‌های قدیمی‌تر این سوزن‌ها فاقد مکانیزم پاششی منقطع بودند و به صورت پیوسته بنزین را درون منیفولد هوا (اینتیک) تزریق می‌کردند. با این وجود استفاده از کلمه دوش برای سوزن سیستم سوخت‌رسانی انژکتوری TBI کلمه صحیحی نیست.

آفتامات

برای تنظیم ولتاژ خروجی ژنراتور (دینام) خودرو از قطعه‌ای تحت عنوان آفتامات استفاده می‌شود. این قطعه در حقیقت یک تنظیم‌کننده یا همان رگلاتور است و نام آفتامات برای آن مناسب نیست. معلوم نیست که کلمه آفتامات از کجا به زبان فارسی راه یافته است، اما این کلمه معادل تلفظ روسی کلمه اتوماتیک یا اتومات است که به صورت آفتومات تلفظ می‌شود. احتمال دارد که تلفظ روسی کلمه اتوماتیک (آفتومات) بر اساس رفتار دقیق و هوشمندانه رگلاتور دینام برای این قطعه انتخاب شده باشد.

دلکو

نام حک شده شرکت دلکو رمی بر روی در تقسیم کننده جرقه (در دلکو)

سیستم تقسیم جرقه خودروهای قدیمی از یک چکش برق و یک درپوش (معمولا دایره شکل) تشکیل می‌شد. این بخش را در ایران تحت عنوان دلکو می‌شناسند. اما نام دلکو از سازنده این قطعه یعنی شرکت دلکو رمی (Delco Remy/سازنده تجهیزات برقی صنعت خودرو از زیرشاخه‌های جنرال موتورز) آمریکا الهام گرفته شده است. به دلیل فراوانی واردات و مونتاژ خودروهای آمریکایی در بازار ایران، نام دلکو برای این بخش الکترومکانیکی انتخاب شد. اما نام صحیح این بخش در حقیقت تقسیم‌کننده یا (Distributor) است.

کوئل

کوئل مستقیما تلفظ اشتباه واژه کویل (Coil) به معنای سیم‌پیچ است. کویل ترکیبی از دو سیم پیچ درهم ادغام‌شده است که وظیفه آن دریافت ولتاژ ورودی (۱۲ تا ۱۵ ولت دینام) و تقویت آن (تا حدود ۱۵ تا ۵۰ کیلوولت) برای تامین جرقه قدرتمند بر سر شمع است.

سیت و گیت

سوپاپ‌ها در داخل سرسیلندر، درون یک شفت صیقلی تحت عنوان گیت بالا و پایین می‌روند. زمانی که سوپاپ بسته است، محیط سوپاپ بر روی بخشی از سرسیلندر تحت عنوان سیت قرار می‌گیرد تا با آب‌بندی کامل محفظه احتراق، از فرار تراکم جلوگیری کند. اگرچه واژه سیت (Seat) به معنای نشیمن کاملا درست تلفظ می‌شود، اما واژه گیت حاصل تغییر شدید در تلفظ کلمه گاید (Guide) به معنای غلاف است. بنابراین در اصطلاحات خودرویی این واژه ترکیبی به صورت سیت و گاید تلفظ می‌شود.

شافت

در زبان انگلیسی به یک میله، محور، ستون یا استوانه، شَفت (Shaft) گفته می‌شود. اما این کلمه در زبان پارسی بعضا به صورت شافت بیان می‌شود که تلفظی اشتباه است.

منبع اگزوز

منبع اگزوز یا خفه‌کن اگزوز نامی است که برای سیستم کاهنده صدای اگزوز پیشرانه در وسایل نقلیه استفاده می‌شود. اما سیستم اگزوز معمولا از دو نوع منبع مختلف بهره می‌گیرد. منبع اول (نزدیک‌تر به پیشرانه با ابعاد کوچک‌تر) با نام رزوناتور (Resonator) شناخته می‌شود که وظیفه آن حذف صداهای ناهنجار احتراق پیشرانه است. منبع دوم (دور‌تر از پیشرانه با ابعاد بزرگ‌تر) با نام مافلر (Muffler) یا همان خفه‌کن، وظیفه کاستن از شدت صدای خروجی اگزوز را بر عهده دارد. در نتیجه استفاده از یک نام واحد برای این دو سیستم متمایز چندان درست به نظر نمی‌رسد.

منبع تراش

تصویر یک رزوناتور تِرَش افترمارکت، در آمریکا معروف به بمب گیلاس

نوع بخصوصی از رزوناتورهای افترمارکت وجود دارد که از عمد به گونه‌ای طراحی شده‌اند تا کمترین فشار معکوس را بر سیستم اگزوز اعمال کنند، در نتیجه صدای خروجی اگزوز در زمان تجهیز به این رزوناتورها بسیار زیاد است و بیشتر در خودروهای اسپرت استفاده می‌شود. در ایران این رزوناتور را با نام تراش می‌شناسند، اما تلفظ صحیح آن تِرَش (Trash) به معنای دری وری و بیهوده، بر اساس صدای ناهنجار تولیدی آن انتخاب شده است.

فروش فوری خودرو

نویسنده: شهاب انیسی