انگار که نامش رمز گذر از تحریم است؛ هر بار که صحبت از چین و همکاری با این کشور میشود، اطمینان از ماندگاری آن در قراردادهای اقتصادی هم بیشتر میشود. البته نمیتوان فراموش کرد که همین چینیها بودند که فاز 11 پارس جنوبی را نیمهکاره رها کردند و به کشورشان بازگشتند. با این حال، انگار همیشه رفیق شفیق ایران بوده و در بیشتر همکاریهای بخش صنعت، رویش حساب میکردند.
البته وزیر نفت در اوایل کار خود در این وزارتخانه گفته بود که عقد اخوت با چینیها نبستیم و با هر کشوری که کار کنیم، طبیعی است که طرف مقابل دنبال منافع خود باشد. این صحبت در شرایطی بود که تصور همکاری بیشتر صنعت نفت با چینیها بیشتر احساس میشد. با این حال، چه قبول کنیم و چه نه، چین یک شریک دیرینه در صنعت ایران بوده است.
در این میان، بخش خودرو هم از این قائده مستثنی نیست. هرچند که چینیها تازه در یک دهه گذشته است که توانستند کیفیت خود را در بازار خودرو به اثبات برساند. با این حال، به نظر میرسد که در شرایط نامشخصی که اقتصاد ایران از جهت همکاری با کشورهای غربی دارد، هنوز هم چین گزینه خوبی برای همکاری است چرا که شراکت ایران و چین در حوزه اقتصاد و تبادلات مالی، حتی در زمان تحریم هم ادامه داشت؛ هرچند که کیفیت و چگونگی این همکاری هنوز هم محل پرسشهای فراوان است.
ماجرای قرارداد 25 ساله چه بود؟
اما مسالهای که باعث شده تا چین در مدت اخیر بیشتر از قبل بر سر زبانها بیافتد، قرارداد 25 ساله همکاری ایران و چین بود. بر اساس این قرارداد که جزئیات زیادی از آن منتشر نشده، امکان همکاریهای خودرویی ایران و چین هم بیشتراز قبل وجود دارد. البته این مساله هم عنوان شده که چینیها قصد دارند شهرک صنعتی تولید خودرو در ایران راهاندازی کنند.
برخی صحبتهای حاشیهای هم نشان میدهد که ممکن است چین با برخی شرکتهای خودروسازی ایرانی همکاری مشترکی داشته باشد تا یک برند یا خودروی تازه متولد شود. البته فعلا همه این صحبتها در حد حدس و گمان است و به نظر میرسد تا زمانی که به مرحله عمل نرسد، نتوان نظر قطعی در مورد آن داد.
پیشینه همکاری ایران و چین در صنعت خودروسازی
اما بد نیست نگاهی هم به سابقه همکاریهای ایران و چین در صنعت خودروسازی داشته باشیم. تلاش برای همکاری میان ایران و چین در صنعت خودرو صحبت امروز و دیروز نیست. چینیها ابتدا تلاش کردند همکاری مستقیمی با خودروسازان دولتی داشته باشند. اما بعد از اینکه همکاری آنها با دو برند دولتی و پرتیراژ داخلی نتیجه نداد، تصمیم گرفتند همکاریهایی با بخش خصوصی داشته باشند و از این طریق، شراکت خودرویی خود با ایران را تثبیت کنند.
آن چیزی که بازار چین را به عنوان یک بازار قابل بررسی بر سر زبانها انداخت و به مرور به یک رقیب جدی تبدیل کرد، قیمت رقابتی بود. اولین تلاش چینیها این بود که قیمت خودرورا پایین ارائه کنند. هرچند که بعدها و با پیدا شدن سرو کله مشتری و هواداران، قیمتها بالا رفت و حالا دیگر نمیتوان گفت که خودروهای چینی الزاما خودروهای ارزانی هستند.
اما نکتهای که در ارتباط با همکاری خودرویی با چین وجود دارد، درست همان چیزی است که محافظهکاران در مورد تمامی حوزههای اقتصادی آن را مطرح میکردند. چین هم مانند بسیاری از کشورها حاضر نبود دانش فنی خود را انتقال دهد و تنها پیشنهادی که داشت، ورود به بازار یک کشور و همکاری بدون انتقال دانش فنی بود. حتی هیچ وقت تمایلی نشان نمیداد که خودرویی تازه در داخل کشور و با همکاری دوجانبه ساخته شود. البته برخی جزئیات از سند همکاری 25 ساله ایران و چین نشان میدهد که بخشهایی از این همکاری در حوزه خودرو مربوط به انتقال دانش فنی است.
چین چگونه در خودروسازی موفق شد؟
اما چین چطور توانست صنعتی قوی در حوزه خودرو برجای بگذارد؟ بسیاری معتقدند که نکته مهم موفقیت این کشور، جذب سرمایهگذاری در بازار خودرو بود. مسیری که باعث شد چین بتواند خود را بالا بکشد و صنعتی قوی در حوزه خودرو داشته باشد، بیشک به استقبال از سرمایهگذاری بازمیگردد. میتوان اینطور گفت که چین ابتدا یک کپیکار در صنعت خودرو بود و به مرور توانست با خلاقیت و برنامهریزی، به جایگاه فعلی برسد.
البته چین تلاش کرد تا برنامههای خود را روی یک سند مدون و با اتکا به صنعت خودرو بچیند. همین مساله توانست کشوری که روزگاری کسی صنعت خودرویش را باور نداشت، به یک رقیب در بازار جهانی تبدیل کند. به طوری که طبق آمار، میزان تولید خودرو در چین در سال 2009 از کل تولید خودرو در اتحادیه اروپا هم فراتر رفته بود.
چرا شراکت با چین؟
این روزها که بیشتر از قبل صحبت از احتمال همکاری ایران و چین شده، این پرسش مطرح میشود که اصلا چرا ایران باید روی شریکی مثل چین سرمایهگذاری کند و چرا به صورت مستقیم با کشورهای غربی همکاری نکند که یک سر و گردن در خودروسازی بالاتر هستند؟
پاسخ روشن در وضعیت اقتصادی ایران و منگنهای به نام تحریم است که روشن نیست تا کجا قرار است ادامه داشته باشد. چین عملا در حال تبدیل شدن به شریکی جایگزین غربیهاست. از طرفی، هر بار که صحبت از بازگشت آمریکا به برجام و شراکت دوباره با غربیها مطرح میشود، اما و اگرهای بسیاری مطرح میشود که کل مساله را با ابهام روبرو میکند.
تلاش ایران برای همکاری با چین به منزله راهی است تا کارشکنی کشورهای دیگر کمتر بتواند روی آن تاثیر بگذارد. البته ناگفته نماند که چین همان رشدی را تجربه کرده که اگر ایران زودتر سراغ آن میرفت تاکنون به آن رسیده بود. مساله جذب سرمایهگذاری، توجه به نیاز بازار و ایجاد یک برنامه مدون و راهبردی، درست همان چیزی است که بسیاری معتقدند ایران باید به آن توجه میکرد تا بتواند بازار خودروی خود را پویا کند.
همکاری با چین در حین امنیتهای بیشتری که نسبت به همکاری با دیگر کشورها دارد، میتواند درسهای بزرگی برای اقتصاد و صنعت خودروی ایران داشته باشد. در وضعیتی که هر روز صدای یک نهاد بلند میشود و آییننامه و دستور تازهای برای قیمت خودرو اعلام میکنند، لزوم شنیده شدن صدای واحد در این صنعت بیشتر از قبل ضروری است. چیزی که شاید بتوان در همکاری با چین آموخت و به سمت یک توسعه همهجانبه حرکت کرد.
نویسنده: سپیده اشرفی