در اقتصاد تعریف مشخصی برای حاشیه بازار وجود دارد؛ اینکه به جای دخالت دولت در قیمتگذاری خودرو، قیمتها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین شوند. برای مثال یک خودرو مانند هر کالای دیگری در فرآیند تولید ارزش افزودهای برایش ایجاد میشود که در نهایت میتواند هزینه تمام شده را مشخص کند.
در ایران حاشیه بازار هیچگاه به معنی واقعی اجرا نشد. در اینباره دلایل مختلفی از سوی کارشناسان مطرح میشود. اما آنچه همه صاحبنظران اقتصادی روی آن به اتفاق نظر رسیدهاند آن است که سلطه دلالان بر بازار خودرو، عدم شفافیت اقتصادی، دخالت دولت در قیمتگذاری و مهمتر از همه این موارد، انحصاری بودن صنعت خودرو در ایران موجب شده حاشیه بازار هیچگاه فرصتی برای ظهور پیدا نکند.
در عین حال، صحبت از بازار خودرو در ایران با قیمتگذاری دستوری گره خورده است. وقتی صحبت از بازار خودرو میشود، بسیاری از کارشناسان اذعان میکنند که سیستم قیمتگذاری آنطور که باید منطبق بر منطق بازار نیست. هرچند که ناگفته هم پیداست که قیمتگذاری کاملا به صورت دستوری و برخلاف حاشیه بازار صورت میگیرد. البته صحبت تازهای نیست؛ مساله قیمتگذاری دستوری حتی قبل از ورود شورای رقابت به عرصه بازار خودرو هم بسیار چشمگیر بود. سیاستگذاران بازار خودرو به جای رها کردن این بازار، هر بار با یک دستور تازه به سراغ آن میروند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که بازار خودرو مانند بسیاری از بازارهای دیگر، باید بر اساس حاشیه بازار یعنی طبق یک روال منطقی و طبق عرضه و تقاضا انجام شود. حتی اخیرا یکی از فعالان بازار خرید و فروش خودرو، پیشنهاد قیمتگذاری بر اساس هوش مصنوعی را مطرح کرده بود. همین مساله به خوبی نشان میدهد که صحبت کارشناسان بازار آنطور که باید به گوش نمیرسد و متولیان بازار خودرو تمایلی به حرکت در جهت قیمتگذاری بر اساس حاشیه بازار ندارند.
تلاش برای آزادسازی
نکتهای که باید به آن توجه داشت، تلاش برای آزادسازی قیمت خودرو در طول سالهای گذشته است. هر بار صحبتهای مختلفی از سوی کارشناسان بیان میشود اما خروجی همه صحبتها آن چیزی نیست که انتظار میرود.
سیاستگذاران از جمله دولت و شورای رقابت هر بار فرمول یا تصمیم تازهای را بیان میکنند تا بازار خودرو را از آشفتگی نجات دهند اما شاید چیزی که به آن توجه نمیشود همین مساله باشد که بازار خودرو باید قدری به حال خود رها شود و اینقدر در تار و پود آن، دستورات دولتی تنیده نشود.
مساله ورود خودرو به بورس هم از همینجا آغاز شد. پیشنهادکنندههای این طرح معتقد بودند که ورود خودرو به بورس باعث قیمتگذاری منطقی آن خواهد شد. هرچند که مخالفان این طرح عنوان میکنند که ورود خودرو به بورس تنها به لوکس شدن این کالا منجر شده و هیچ فایدهای برای بازار خودرو نخواهد داشت. از طرفی برخی هم معتقدند که این کار عملی نیست چون سیستم شفاف و مشخصی برای آن در داخل کشور وجود ندارد.
زیان انباشته خودروسازان
اما نکته دیگری که شاید بیارتباط به مساله قیمتگذاری دستوری بازار خودرو نباشد، بحث زیان انباشته خودروسازان است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که زیان انباشته خودروسازان باعث شده تا حتی اگر قرار باشد قیمتگذاری درستی در این حوزه صورت گیرد، راهی برای نجات این بازار نباشد چرا که نبود برنامه مشخص و شفاف برای صنعت خودرو باعث شده تا این صنعت روز به روز بیشتر از قبل وارد زیان شود.
حاشیه بازار و اقتصاد رانتی
اما نکتهای که در این میان باید به آن توجه کرد، مساله اقتصاد رانتی ایران است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که حاشیه بازار و قیمتگذاری بر اساس منطق عرضه و تقاضا هرچقدر هم که بهجا و درست باشد، در اقتصاد رانتی ایران قدری بعید و سخت خواهد بود. آنچه که بازار خودرو به آن نیاز دارد، خارج شدن فساد و دلالی از این بازار است که در این صورت، رسیدن به یک بازار با منطق عرضه و تقاضا مسالهای دور از دسترس نخواهد بود.
نویسنده: سپیده اشرفی