تب داغ کراس اوور سواری در دوران پیش از ممنوعیت واردات خودرو، بازار ایران را نیز فرا گرفته بود. در نتیجه عجیب نبود که تقریبا بیش از یک سوم سبد محصولات همه شرکتهای وارد کننده خودرو به کشور را محصولات کراس اوور تشکیل میدادند.
شرکت آرین موتور پویا، وارد کننده محصولات برند میتسوبیشی (آرین موتور تابان: DS فرانسه) به ایران نیز دو محصول محبوب میتسوبیشی ژاپن یعنی دو کراس اوور ASX و اوتلندر را در سبد محصولات خود داشت. از سوی دیگر شرکت آسان موتور، وارد کننده محصولات برند هیوندای کره جنوبی نیز با مدلهای محبوبی چون توسان، سانتافه و وراکروز (ix45) در بازار ایران حضور قدیمیتری داشت.
مقایسه پیش رو به بررسی رو در رو نسل آخر دو کراس اوور سایز متوسط هیوندای سانتافه و میتسوبیشی اوتلندر موجود در بازار ایران میپردازد که هر دو از نسل سوم هستند.
ریشه شناسی
اگرچه سابقه حضور برند میتسوبیشی همانند سایر برندهای ژاپنی در بازار جهانی به مراتب بیشتر و قدرتمندتر از برندهای کرهای است اما هر دو خودرو اوتلندر و سانتافه در آغاز قرن بیست و یکم روانه بازار جهانی شدند.
سانتافه حضور خود را در نسل اول از سال 2000 به عنوان یک کراس اوور سایز کوچک آغاز کرد که در بازار ایران حضور نداشت. اما با ورود نسل دوم (CM) به بازار در سال 2005 و همچنین افزایش ابعاد به کلاس کراس اوورهای سایز متوسط، شانس به هیوندای رو کرد و سانتافه در بازار جهانی از جمله ایران، به یکی از پرفروشترین محصولات این برند کرهای بدل شد. موفقیت جهانی نسل دوم در سال 2012 به تولید نسل سوم با کد شناسایی DM منجر شد. در برخورد با قانون منع واردات خودروهای لوکس و مجهز به پیشرانههای حجیمتر از 2.5 لیتر، سانتافه نیز شانس حضور پیشرانههای V6 محبوب سری لامبدا 2 خود را در بازار ایران از دست داد و از این رو تنها با پیشرانههای چهار سیلندر عرضه شد. با این وجود از محبوبیت این مدل در بازار ایران کاسته نشد.
اوتلندر در نسل اول بین سالهای 2001 تا 2008 روانه خط تولید شد که هیچ گاه به بازار ایران وارد نشد. نسل دوم نیز بین سالهای 2006 تا 2012 بر خط تولید قرار گرفت که در ایران سرنوشتی مشابه به نسل اول داشت. اما با ورود نسل سوم اوتلندر و پیدایش شرکت آرین موتور پویا، این نسل موفق شد در مدلها و فیس لیفتهای مختلف در بازار خودرو کشور حضور یابد. گرچه این خودرو با پیشرانه 3.0 لیتری V6 در بازار جهانی عرضه شد اما قوانین محدود کننده کشور باعث شد اوتلندر تنها در نمونههای چهار سیلندر در بازار کشورمان حاضر شود.
هیوندای سانتافه و میتسوبیشی اوتلندر هر دو در نسل سوم و مدلهای 2016 تا 2018 آخرین حضور خود در بازار ایران را تجربه کردند. تعلق این دو خودرو به یک کلاس یکسان در یک بازار مشابه باعث شد تقابل جذابی در بازار صفر کیلومتر و حالا دست دوم این دو خودرو در ایران شکل بگیرد. هم اکنون هر دو خودرو فروش نسل چهارم خود را در بازار جهانی تجربه میکنند و در این میان فقط بازار ایران است که از نعمت حضور آنها محروم شده است.
طراحی داخلی سانتافه یا اوتلندر
بر حسب اتفاق، نسل سوم هر دو خودرو نیز تقریبا در بازه زمانی یکسان (سانتافه 2012، اوتلندر 2013) روانه بازار جهانی شدند اما از دیدگاه ذوق و سلیقه طراحی، همانطور که انتظار میرفت، هیوندای دقت و توجه بیشتری به المانهای زیبایی در سانتافه به خرج داد. در نتیجه زمانی که نسخه فیس لیفت سانتافه نسل سوم در سال 2016 روانه بازار شد، تمایزهای طراحی آن با نسخه پیش از فیس لیفت بسیار مینیمال و در حد جراحیهای کوچک و جزئی زیبایی بود.
اما در مقابل سری اول نسل سوم اوتلندر بسیار زشت و فاقد هرگونه زیبایی ظاهری بود. فیس لیفتی که میتسوبیشی در سال 2015 برای اوتلندر ترتیب دید باعث شد نمای جلو و عقب این خودرو دگرگون شده و چهرهای پیچیدهتر و جذابتر یابد. چهرهای که از آن به عنوان زبان طراحی جدید محصولات وقت میتسوبیشی یاد میشود. اما مجدد در سال 2018 فیس لیفت دیگری برای اوتلندر روانه بازار جهانی شد که از دیدگاه تغییرات ظاهری دقیقا شبیه به تغییراتی بود که در فیس لیفت 2016 سانتافه انجام شد: مینیمال و در حد زیبایی ظاهری بیشتر. در این فیس لیفتهای ارائه شده هیچ یک از این دو خودرو تقریبا در نمای جانبی خود هیچ تغییری را شاهد نبودند.
در نتیجه سری آخر نسل سومهای اوتلندر و سانتافه در دو نسخه فیس لیفت و پیش از فیس لیفت در بازار ایران وجود دارند که تفاوتهای ظاهری میان آنها قابل چشم پوشی است اما بر حسب سال تولید ممکن است در بخش آپشنها اندکی با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
هر دو خودرو از کلاس کراس اوورهای سایز متوسط هستند اما مقایسه ابعادی آنها نشان میدهد که اوتلندر در طول تنها 5 میلی متر کشیدهتر، در عرض 70 میلیمتر باریکتر و در ارتفاع بین 20 تا 30 میلیمتر کشیدهتر است. فاصله محورهای آن نیز به اندازه 30 میلیمتر از سانتافه کوتاهتر است. با این وجود اوتلندر در ظاهر بزرگتر احساس میشود که دلیل آن طراحی کشیده و جعبه مانند آن در مقایسه با ظاهر اسپرت و جسورتر سانتافه است.
نمای داخلی، ذهن مشترک اوتلندر و سانتافه
هر دو گزینه در نمای داخلی سیاستی مشترک را پیش گرفتند که بر اصول سادگی در طراحی استوار است اما هر دو مدل در شیوه اجرای این سیاست یکسان، بسیار متفاوت عمل کردهاند. میتسوبیشی در نمای داخلی اوتلندر طراحی غیر قرینه و ساختاری راننده محور را ملاک قرار داده است. در نتیجه تمامی ادوات کنترلی در قابی از جنس تریم مشکی پیانویی براق در مرکز داشبرد قرار گرفتهاند اما اتصال این بخش به مجموعه فرمان و مجموعه نشانگرهای پشت غربیلک فرمان سه شاخه مزین به تریم مشکی پیانویی، نوعی اتحاد و انسجام در نمای داخلی با تمرکز اولویت بر راننده به جای سرنشین را به نمایش میگذارد.
در عوض نمای داخلی سانتافه کاملا قرینه طراحی شده است. مجموعه ادوات کنترلی و نمایشگر سیستم مولتی مدیا در چیدمانی از بالا به پایین بر مرکز داشبرد و در اتصال کامل به کنسول میانی انجام شده است. سبک طراحی که تقریبا در تمامی محصولات وقت هیوندای در آن دوران دیده میشد. تنها بخش برهم زننده این تقارن، وجود مجموعه فرمان سه شاخه و نشانگرهای پشت آن است. تریم داخلی سانتافه نیز بسیار میانهرو و با احتیاط از روکش طرح آلومینیوم مات تشکیل شده است که جا داشت تا حجم بیشتری را به خود اختصاص دهد.
تضاد رنگی در نمای داخلی هر خودرویی میتواند بر جذابیت بصری این فضا اضافه کند اما این داستان برای سانتافه الزامی به نظر نمیرسد. با این حال دو رنگ بودن تریم در سانتافه با تمایز رنگ بر رودریها و روکش صندلیها همراه خواهد بود اما در اوتلندر به منظور دیده شدن تمایز میان ترکیببندی تریمهای داخلی، دو رنگ بودن از واجبات است چرا که زیبایی طراحی نمای داخلی اوتلندر در نبود تریم داخلی دو رنگ تقریبا به چشم نمیآید.
اوتلندر در ظاهر اندکی بزرگتر و کشیدهتر از سانتافه احساس میشود که دلیل آن ساختار جعبه مانند بدنه خودرو است. اما اگر این دو خودرو را از دیدگاه فضای بار در قسمت عقب مورد بررسی قرار دهیم، درمییابیم که بر خلاف انتظار سانتافه خودرویی به واقع بزرگ و پهن است.
فضای بار در پشت ردیف سوم صندلیها در نسخه (هفت نفره) در سانتافه برابر با 382 لیتر و برای اوتلندر تنها برابر با 291 لیتر است. فضای بار استاندارد پشت ردیف دوم صندلیها (در نسخههای 5 نفره) در سانتافه معادل 1158 لیتر و در صورت خواباندن تمامی صندلیها این میزان حداکثر تا 2265 لیتر قابل افزایش است. این مقدار در اوتلندر به ترتیب تنها به 968 و 1792 لیتر میرسد که اختلاف قابل توجهی را به نمایش میگذارد. پهن بودن سانتافه به داشتن فضای بار بیشتر در این خودرو کمک شایانی کرده است.
مشخصات فنی
هر دو کراس اوور این مقاله به دلیل محدودیتهای قانونی با پیشرانههای چهار سیلندر خطی 16 سوپاپ 2.4 لیتری روانه بازار شدند. در نتیجه نسل سوم سانتافه در ایران دیگر با پیشرانه محبوب V6 عرضه نشد و مشتریان مجبور بودند به نمونه چهار سیلندر آن رضایت دهند. اما خوشبختانه این پیشرانه یک تکنولوژی خاص با خود به همراه دارد که توان و گشتاور قابل قبولی برای این خودرو دوست داشتنی به ارمغان میآورد.
پیشرانه سفارشی سانتافه با تجهیز به تکنولوژی پاشش سوخت مستقیم (GDI) قادر است با بهینه سازی عملکرد، قدرتی برابر با 188 اسب بخار در دور 6300 و گشتاور 245 نیوتون.متر در دور 4250 به تولید برساند. این رقم در پیشرانه مشابه اوتلندر با سیستم پاشش سوخت معمولی (MPI) به ترتیب به 170 اسب بخار و 232 نیوتون.متر محدود میشود.
با این خروجی، سانتافه 1.7 تنی میتواند در حدود 11.6 ثانیه به تندی 100 کیلومتر بر ساعت دست یابد در حالی که مصرف سوخت متوسطی در حدود 8.5 لیتر در هر 100 کیلومتر از خود بر جای میگذارد. اوتلندر اما با داشتن ابعادی جمع و جورتر و وزنی در حدود 1.5 تن میتواند در 10.5 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد و مصرف سوخت متوسطی معادل حدود 9.5 لیتر در هر 100 کیلومتر را به مالک هدیه دهد.
سیستم انتقال نیرو هر دو خودرو از نوع دو دیفرانسیل هوشمند دائمی با کنترل میزان گشتاور مورد انتقال (AWD) است اما گیربکس سانتافه از نوع شش سرعت اتوماتیک معمولی است در حالی که اوتلندر از گیربکس اتوماتیک ضریب متغیر (CVT) بهره میگیرد که در بازار ایران چندان مورد پسند خریداران نیست اما میتوان آن را نادیده گرفت و در دراز مدت با آن کنار آمد.
لازم به بیان است که تایرهای سانتافه تنها اندکی از تایرهای اوتلندر پهنتر است که با کشش بهتر خودرو در مسیرهای بیراهه همراه خواهد بود اما هیچ یک از این دو گزینه برای تردد درمسیرهای آفرود طراحی نشدهاند. هدف اصلی مهندسی این دست خودروها، ارائه سواری پایدارتر و ایمنتر در مسیرهای آسفالت لغزنده بارانی و برفی است.
نتیجه گیری
با همه خوبیها و بدیها، تقابل سانتافه با اوتلندر همانند سایر مقایسههایی که میان خودروهای ژاپنی و کرهای انجام میشود، رقابت بر سر کیفیت برند ژاپنی یا سطح آپشنهای رفاهی برند کرهای است. سانتافه با پیشرانهای نسبتا برتر بدیهایی منحصر به خود را به همراه دارد. پیشرانههایی که از سیستم تزریق سوخت مستقیم بهره میبرند، توان و گشتاور بیشتری تولید میکنند و مصرف سوخت پایینتری ارائه میدهند اما در دراز مدت دچار آلودگی شدید و تجمع کربن پشت سوپاپ هوا میشوند. این آلودگی در هر کیلومتر مشخص باید از روی سوپاپها زدوده شود که خود کاری دشوار و هزینهبر و در ایران تقریبا غیر ممکن است. در غیر این صورت ورود قطعات خشک شده کربن به داخل پیشرانه میتواند آسیبهای جدی نظیر ساییدگی دیواره سیلندر و فرار کمپرس یا آسیب به سوپاپها را باعث شود که نتیجهای جز تعمیر کامل موتور و صرف هزینههای سنگین به همراه ندارد.
اوتلندر اما به عنوان خودرویی ژاپنی به اعتبار برند و دوام خود مینازد اما در برابر سانتافه از دیدگاه تجهیزات رفاهی و قیمت نهایی قادر به برابری نیست و این دقیقا همان فاکتوری است که سانتافه را در بین کراس اوورهای بازار ایران بسیار محبوب ساخته است.
نویسنده: شهاب انیسی