رقابتی که دو محصول مونتاژی مزدا 3 نیو هاچ بک و رنو اسکالا در بازار دارند، تلاشی برای کسب اعتبار در حوزه برنا و قیمت نهایی است.
بازار خودروهای یک کشور به خصوص بر اساس بسیاری از فاکتورهای ملموس، نهان، منطقی یا غیر منطقی در گذر زمان دستخوش تغییراتی میشود که در نهایت ظاهر و باطن بازار خودرو آن کشور را رقم میزند. ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست. برای درک این مهم کافی است تا بازار خودرو ایران را در دوران پیش از انقلاب و پس از آن مقایسه کنید.
پیش از انقلاب با وجود تنوع بسیار بالا، بیشتر خودروهای موجود در بازار ایران را غالبا خودروهای آمریکایی بزرگ و قدرتمند تشکیل میدادند اما با پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن آغاز شدن تحریمها، شرکای تجاری و صنعتی ایران از آمریکایی به ژاپنی و اروپایی (فرانسوی) تغییر یافتند و در نتیجه آن محصولات وارداتی و تولیدی کشور در بازه 40 ساله پس از آن دیگر نه بزرگ بود و نه الزاما قدرتمند.
این مهم برای افراد 30 ساله امروزی به معنای عدم تجربه دوران تردد گسترده خودروهای آمریکایی در بازار کشور است. آنچه 30 سالههای امروزی میبینند دسته بزرگی از خودروهای چینی کراس اوور و فرانسوی و ژاپنیهای ریز اندام است. پس جای تعجب ندارد که در مواجهه با یک کلاسیک قدیمی غول پیکر بلافاصله از ابعاد بزرگ، سواری دشوار و مصرف سوخت آن ناله کنند.
داستان پارهای از خودروهای تولیدی و وارداتی بازار ایران نیز به همین گونه است. مردم ایران معمولا شیفته ابعاد جمع و جور خودروهای هاچبک و عملکرد خودروها کوپه هستند. با دیدن خودروهای شوتینگ بریک (Shooting Brake/نخسه اسپرت استیشن واگن) به وجد میآیند و فضای بسیار بزرگ و جادار ونهای خانوادگی را دوست دارند اما زمانی که پای خرید به میان میآید، حاضر نیستند برای فانتزیهای خود پول خرج کنند و معمولا خودروهای کلاس سدان را به عنوان ترکیب منطقی از زیبایی، جاداری و عملکرد به عنوان انتخاب اول و آخر خود انتخاب میکنند.
هاچبکها در این میان با اندکی پارتی بازی در لیست مشتریان ایرانی گنجانده شده است اما روایت در خصوص هاچبکهای وارداتی یا گرانقیمت همچنان بدون تغییر باقی خواهد ماند. دو هاچبک کمیاب و نادر مزدا 3 نیو پنج در و رنو اسکالا وارداتی از جمله هاچبکهایی هستند که در بازار ایران موفقیت چندانی را تجربه نکردند چراکه در دیدگان مشتریان ایرانی نتوانستند به عنوان خودرویی معقول و منطقی جا باز کنند.
ریشه شناسی مزدا 3 و اسکالا؛ هاچ بک های آشنا
مزدا 3 برای ایرانیان به هیچ عنوان خودرو غریبی نیست. این خودرو در حقیقت جانشین سری فامیلیا (Familia) بود که از دهه 1960 میلادی بر خط تولید مزدا قرار داشت. این خودرو در دو مدل 323 و 323FL سالها قبل بر خط تولید بهمن موتور قرار گرفت و به بازار کشور عرضه شد. جای تعجب نداشت که نسخه جانشین سری فامیلیا با نام مزدا 3 نیز به بازار ایران راه پیدا کند. مزدا 3 جدید در دو نسل اول و دوم به ترتیب با کدهای شناسایی BK و BL از سوی بهمن موتور مونتاژ و به بازار ایران عرضه شد که نسل دوم در ایران با نام مزدا 3 نیو شناخته میشود. مزدا 3 به عنوان سدان جمع و جور شهری کلاس کامپکت شرکت مزدا؛ یکی از موفقترین و پرفروشترین نسخههای تولیدی این شرکت است که خوشبختانه حضور آن در بازار ایران برای مشتریان سختپسند ایرانی به مانند یک نعمت الهی بود.
مونتاژ مزدا 3 نیو در سال 1389 در دو نسخه سدان و هاچبک در ایران آغاز شد. با وجود برتریهای بسیار در مقایسه با رقبایی چون هیوندای I30، مزدا 3 نیو هاچبک موفقیت چندانی در بازار ایران کسب نکرد چراکه تیراژ تولید این نسخه بسیار اندک و قیمت نهایی آن بالاتر از نسخه کاربردیتر سدان بود. در نتیجه حجم فروش آن بسیار محدود بود. زمانی که مونتاز مزدا3 نیو که در بازهای دو ساله (1392 تا 1394) در ایران متوقف شده بود؛ بار دیگر در سال 1395 از سر گرفته شد، تولید نسخه هاچبک از دستور کار شرکت بهمن موتور خارج شده بود و این مدل دیگر به تولید نرسید. در نتیجه به ندرت میتوان در خیابانهای کشور نسخه هاچبک مزدا 3 نیو را دید.
رنو اسکالا نسخه هاچبک رنو فلوئنس است که هر دو مدل به عنوان محصولات وارداتی رنو از سوی نماینده رسمی واردات این برند در ایران، یعنی شرکت نگین خودرو به بازار ایران روانه شد. اسکالا در حقیقت نسل سوم رنو مگان است که با نام رسمی مگان 3 شناخته میشود. نسل دوم مگان با نام رسمی مگان 2 در نسخه سدان از سوی پارس خودرو در کشور مونتاژ شد در نتیجه نسخه وارداتی شرکت نگین خودرو با نام دوم اسکالا به بازار ایران راه یافت که تا جای ممکن خود را از نسخه تولیدی پارس خودرو جدا کند.
طراحی، زیبایی به سبک فرانسوی یا ژاپنی
مزدا 3 نیو با وجود این که نسل جدیدی به حساب میآمد اما از دیدگاه طراحی در مقایسه با نسل اول بیشتر شبیه نسخه فیس لیفت جلوه میکرد. تغییرات طراحی در مزدا 3 در حقیقت از تغییر زبان طراحی مزدا در آن دوران نشات گرفت. نسل دوم مزدا 3 (نیو) از سال 2008 تا 2013 بر خط تولید شرکت مزدا ژاپن قرار گرفت و با تغییر در زبان طراحی حالا به صورت کلی از گرافیک کاملا متمایز سپرها، جلوپنجره و چراغهای جلو و عقب بهره میگرفت.
جلو پنجره با افزایش چشمگیر در عرض و ارتفاع و زاویهای قرینه از مرکز رو به بالا درست همانند لبخندی بر صورت محصولات جدیدی مزدا از جمله مدل 3 نقش بسته بود که به مذاق بسیاری از علاقهمندان برند مزدا در ایران و جهان خوش نیامد. ظاهر جلو مزدا 3 طوری بود که گویی لبخندی از سر تمسخر بر لب دارد. استفاده از خطوط و زوایای تیز در نسخه نیو (نسل دوم) اغراق شد تا با نسل اول تفاوت فاحشی پیدا کند. گلگیرهای جلو برجسته و بیرون زدگی بیشتری پیدا کردند و خط دامن جانبی خودرو با زاویهای ملایم در جهت عقب رو به بالا منحرف شد تا نسل دوم مزدا 3 تقریبا هیچ شباهت بارزی به نسل اول نداشته باشد.
رنو اسکالا در دو نسخه پیش و پس از فیس لیفت در بازار ایران عرضه شد. بدون تردید نسخه فیس لیفت زیباییهای بصری بسیار بیشتری با خود به همراه داشت. نسخه قبل از فیس لیفت اسکالا موجود در ایران در حقیقت نسخه فیس لیفت اول این خودرو (2013-2014) به حساب میآید. در نتیجه آن مدلی که در ایران به عنوان نسخه فیس لیفت از آن یاد میکنیم فیس لیفت دوم اسکالا (2015-2016) به حساب میآید.
نسخه مورد بررسی این مقایسه نمونه فیس لیفت دوم اسکالا است که از دیدگاه طراحی نمای خارجی در مقایسه با نمونههای قبلی تنها تغییرات بسیار جزئی در جلوپنجره، جابهجایی سیستم روشنایی در روز LED از داخل قاب چراغهای جلو به کنار مهشکنها و طراحی مجدد سپر و جلو پنجره بود و سایر قسمتهای این خودرو تغییرات خاصی به خود ندید. با این حال فیس لیفت دوم اسکالا به مراتب بهتر از دو نسخه تولیدی قبل از آن است.
مقایسه این دو هاچبک خانوادگی شهری کلاس کامپکت از دیدگاه ابعاد خارجی نشان میدهد که مزدا 3 هاچبک در طول به اندازه 210 میلیمتر کشیدهتر و در عرض 50 میلیمتر باریکتر از اسکالا است در حالی که از دیدگاه ارتفاع و فاصله محورها تقریبا هیچ تفاوتی بین این دو خودرو دیده نمیشود. این مهم نشان میدهد که اسکالا تنها با داشتن طراحی اندکی جذاب و گیراتر میتوانست از دیدگاه زیبایی بصری مزدا 3 را به سادگی پشت سر بگذارد.
نمای داخلی، تناسب مزدا، ساده گرایی رنو
در جهان صنعت خودرو رنو فرانسه دست کمی از تویوتا ژاپن ندارد. رنو نیز همانند تویوتا یکی از مهمترین اقتصادسازان صنعت خودرو است که خوشبختانه توانسته است نمونههای اقتصادی خود را از نسخههای بازار جهانی جدا نگه دارد. با این وجود تا پیش از تغییر انقلابی زبان طراحی رنو در سال 2016، این خودروساز در نسخههای تولیدی بازار جهانی خود نیز حرف چندانی از دیدگاه طراحی داخلی نداشت و اسکالا نیز از این موضوع مستثنی نشد.
نمای داخلی اسکالا از داشبردی تقریبا قرینه با طراحی بسیار ساده مملو از پلاستیک فشرده با کیفیت قابل قبول تشکیل شده است. ترکیبی که از خودروسازان اقتصادی این کلاس از جمله تویوتا و البته مزدا نیز دیده میشود. اما ایراد کار اسکالا در نوع متریال نیست. تنها با یک نگاه جزئی میتوان طراحی نمای داخلی مگان 2 (رنو مگان تولید پارس خودرو) را در نمای داخلی اسکالا دید که گویی تنها اندکی مورد فیس لیفت قرار گرفته است. بخش برجسته بالای داشبرد در برگیرنده نمایشگر لمسی سیستم مولتی مدیا است که در اتصالی نه چندان جذاب تا کنسول میانی ادامه یافته و ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و سیستم مولتی مدیا به صورت طبقاتی روی یکدیگر قرار گرفتهاند. این بخش از طراحی نمای داخلی اسکالا را شاید بتوان به شکل محسوسی به محصولات بی ام و نزدیک دانست اما این کجا و آن کجا.
غربیلک فرمان اسکالا از نوع سه شاخه است اما نمیتوان برای آن حس اسپرتگرایی تعریف کرد. نشانگرهای پشت فرمان از یک نشانگر آنالوگ دور موتور و دو نشانگر LCD نشان دهنده اطلاعات حیاتی و سرعت سنج تشکیل شده است که بدون شک جلوهای کاملا منحصر به فرد و تکرار نشده در بازار ایران دارد اما واقعا نمیتوان آن را زیبا خطاب کرد.
پس از کوبیدن نمای داخلی اسکالا تصور نکنید که برای تعریف و تمجید از مزدا 3 نیو آماده شدهایم. مزدا 3 نیو هم داستانی مشابه با اسکالا دارد. هاچبکی اقتصادی از خودروساز اقتصادی از کشور ژاپن. نمای داخلی مزدا 3 نیو ظاهری کاملا غیر قرینه دارد اما کنسول میانی در شیبی ملایم به مرکز داشبرد متصل و از آنجا در قوسی نرم به سمت راننده سوق پیدا کرده است. این سبک طراحی شاید چندان راننده محور تصور نشود اما تلاش مزدا برای جداسازی راننده از سرنشین کناری با این سبک طراحی به خوبی پاسخ داده است.
استفاده مزدا از سیستمهای کنترلی گردشی دستی با ابعاد بزرگ برای سیستم تهویه مطبوع کمی بر سبک طراحی قدیمی این خودرو ژاپنی تاکید میکند. نشانگرهای پشت فرمان سه شاخه؛ از دو دایره بزرگ با طراحی سه بعدی و نورپردازی قرمز رنگ در تناسب با نمای داخلی تشکیل شده است که تلاش دارد اندکی بر جنبه اسپرت این خودرو بیافزاید.
استفاده از تریمهای تزئینی رنگ متضاد نقرهای مات در نمای داخلی هر دو خودرو بسیار مینیمال است و از این رو به واقع نمیتوان یکی از آنها را اسپرتتر از دیگری خطاب کرد. در بخش طراحی نمای داخلی بدون شک اختیار انتخاب مستقیما با سلیقه شخص خریدار در ارتباط است.
با مد نظر قرار دادن سبک طراحی خودروهای هاچبک معمولا اینطور انتظار میرود که فضای صندوق آنها باید از نسخههای سدان حجم کمتری داشته باشند اما روایت برای مزدا 3 نیو هاچبک بسیار متفاوت است. این خودرو به دلیل داشتن سقف بلند در بخش انتهایی (بر خلاف بیشتر هاچبکهای جهان) بیشتر به خودروهای MPV (ونهای کوچک) یا استیشن واگن شباهت دارد و درنتیجه فضای صندوق عقب آن برابر با 480 لیتر است که بسیار خیره کننده به حساب میآید. اما اسکالا با داشتن شیبی با محور رو به پایین در بخش انتهایی تنها در حدود 400 لیتر فضا در اختیار سرنشینان قرار میدهد که اختلاف آن با مزدا 3 نیو هاچبک بسیار فاحش و قابل توجه است.
مشخصات فنی، چشم در برابر چشم
هر دو خودرو مورد بررسی این مقایسه در تریمهای متفاوت به بازار ایران راه یافتند که عمده تمایز آنها در سطح آپشنهای مورد استفاده بود. اما اسکالا با پیشرانه 1.6 لیتری نیز به بازار ایران عرضه شد که طبیعتا استقبال گرمی را تجربه نکرد. در نتیجه نسخههای مورد بررسی این مقاله هر دو از پیشرانه 2.0 لیتری چهار سیلندر 16 سوپاپ تنفس طبیعی بهره میگیرند.
پیشرانه مزدا 3 میتواند قدرتی برابر با 145 اسب بخار در دور 6500 و گشتاوری معادل با 190 نیوتن.متر در دور 4000 به تولید برساند. اما اسکالا در اختلافی قابل چشمپوشی قدرتی برابر با 143 اسب بخار در دور 6000 و گشتاوری در حدود 195 نیوتن.متر در دور 3750 به تولید میرساند.
با وجود داشتن ویژگیهای مشترک میان پیشرانه این دو خودرو؛ وجود اندکی تمایز همچنان طبیعی است. هر دو خودرو وزن تقریبی در حدود 1.3 تن دارند اما تمایز اصلی در بخش سیستم انتقال نیرو است. مزدا 3 از گیربکس اتوماتیک 5 سرعت سنتی با قابلیت تیپ ترونیک (انتخاب دستی دندهها) بهره میگیرد اما اسکالا از گیربک اتوماتیک ضریب متغیر (CVT) استفاده میکند که معمولا به مذاق ایرانیها چندان خوش نمیآید.
با توجه به رفتار نه چندان دلچسب گیربکسهای CVT مخصوصا در شتابگیریهای ناگهانی، چندان جای تعجب ندارد که اسکالا برای دستیابی به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت از حالت سکون به حدد 10.5 ثانیه زمان نیاز دارد درحالی که مزدا تنها در حدود 9.5 ثانیه زمان به این مهم دست مییابد. همانقدر که کندی و تنبلی در شتابگیری از ویژگیهای بارز گیربکسهای CVT است، در مقابل ارائه مصرف سوخت میانگین بهتر نیز از ویژگیهای این دست گیربکسها است. در نتیجه مصرف سوخت متوسط رنو اسکالا برابر با 7.5 لیتر در هر 100 کیلومتر اعلام شده است در حالی که این رقم برای مدا 3 برابر با حدود 8.5 لیتر در هر صد کیلومتر است.
سخن نهایی
تفاوتهای فنی میان مزدا 3 هاچ بک و رنو اسکالا در قالب اعداد و ارقام به واقع قابل فراموشی است و نمیتوان از آنها به عنوان فاکتوری تعیین کننده در بازار دست دوم یاد کرد. اما نکات مهمی که در انتخاب میان مزدا 3 هاچ بک و رنو اسکالا اهمیت دارد محبوبیت برند و سهولت تعمیرات است که از این دیدگاه مزدا 3 به راحتی اسکالا را یک لقمه چپ میکند. احترام و عزتی که در خصوص برند ژاپنی مونتاژ داخلی مزدا در ایران وجود دارد را رنوهای وارداتی نتوانستند به دست آورند. اختلاف قیمتی کاملا مشهود میان رنو وارداتی و مزدا 3 تولید داخل نیز یکی دیگر از مهمترین فاکتورهای تاثیرگذار در بازار دست دوم این دو گزینه است که مشتری را به سمت مزدا سوق میدهد.
نویسنده: شهاب انیسی