ترکیب دو خودروسازی هیوندا و کیا در سال 1998 یکی از بزرگترین ادغامها در صنعت خودروسازی جهانی در دوران خود بود که به تشکیل یکی از بزرگترین گروههای خودروسازی جهان با نام “گروه خودروسازی هیوندای-کیا” انجامید. پس از این ادغام، تقریبا تمامی محصولات تولیدی هر دو برند خودروساز کرهای با اشتراکات فنی بسیار زیاد انجام شد که این رویه هم چنان ادامه دارد. این گروه خودروسازی در سال 2017 رکورد دارد رده سوم پرفروشترین خودروساز جهان از دیدگاه تیراژ تولید پس از دو گروه خودروسازی بزرگ تویوتا و فولکس واگن را در اختیار داشت.
خوشبختانه به لطف واردات نسبتا گسترده خودرو به بازار ایران محصولات متنوع و مشابهی از هر دو برند مشترک خودروساز به بازار کشور وارد و هر دو برند با اقبال بسیار خوبی مواجه شدند. آنچه در ادامه این مقایسه میخوانید تقابل دو محصول نسبتا همسان از دو برند کره ای هیوندای و کیا، دو مدل توسان LM (نسل دوم) و کیا اسپورتیج SL (نسل نسل سوم) است که هر دو در نمونههای کارکرده دست دوم در بازار کشور یافت میشوند. لازم به تاکید است که محصولات هیوندای از سوی نماینده رسمی این برند در ایران یعنی شرکت آسان موتور و محصولات کیا از سوی نماینده رسمی این برند در کشور یعنی اطلس خودرو به بازار کشور عرضه شدند. خالی از لطف نیست که اشاره کنیم هیوندای توسان در برخی از بازارهای جهانی از جمله ایران در برخی موارد با نام بین المللی ix35 نیز شناخته میشود.
زندگی مشترک
پیش از ادغام دو برند هیوندای و کیا، خودروساز قدیمیتر کیا به تاسیس 1944 که تجربه و سابقه بیشتری در تولید خودرو دارد، نسل اول اسپورتیج (با تلفظ صحیحی اسپورتِج) را در سال 1993 و در کلاس شاسی بلند کامپکت روانه بازار کرد که ضمن داشتن ظاهری خشن و آفرودی، قابلیتهای آفرودی بیشتری نسبت به نمونههای جدیدتر خود داشت. با آغاز ادغام و همکاری هیوندای و کیا و همچنین ورود بازار جهانی به کلاس کراس اوورها (شاسی بلندهای کوچک شهری)، هر دو خودروساز به تولید کراس اوور روی آوردند. به این ترتیب نسل دوم اسپورتیج با کاهش ابعاد و تغییر در طراحی فنی در نسل دوم (JE/KM) به کراس اووری کوچک تر بدل شد و هیوندای نیز در اقدامی مشابه نسل اول توسان (JM) را روانه بازار کرد تا هر دو برادر ناتنی از کلاس کراس اوورهای کامپکت به بازار جهانی عرضه شوند.
هر دو خودرو هیوندا توسان نسل اول (JM) و اسپورتیج نسل دوم (JE/KM) نیز به بازار ایران راه یافتند و تنها نسل موجود از این دو خودرو بودند که به لطف نبود قانون منع واردات خودروهای حجیم تر از 2.4 لیتر، از مزیت پیشرانههای قدرتمندتر 2.7 لیتری Delta V6 گروه هیوندای-کیا بهره میبرندند. طراحی ظاهری و همچنین نمای داخلی این دو خودرو نیز شباهت بسیاری به یکدیگر داشتند و در زمان خود بسیار محبوب بودند اما با عرضه نسل بعدی از هر دو خودرو، سیر رشد و بلوغ طراحی این مجموعه خودروساز کره ای به سرعت بر همگان عیان شد. از آن جایی که این دو خودرو در بازار کشور در بازار دست دوم های کارکرده درست در مقابل یک دیگر قرار می گیرند، رویارویی این دو خودرو نیز می تواند موضوع جالبی برای یکی دیگر از مقایسههای ما باشد.
طراحی: یکسان ولی متفاوت!
طراحی کیا اسپورتیج نسل سوم زیر نظر پیتر شرایر (طراحی آلمانی وقت کیا/ طراح سابق آئودی) انجام گرفت در حالی که طراحی هیوندای توسان نسل دوم را توماس برکل (طراح آلمانی وقت هیوندای/ طراح سابق ب ام و) عهده دار شد. به همین دلیل شباهتهای ظاهری بسیار زیادی بین طراحی خارجی هر دو خودرو دیده میشود که مهمترین آنها فاصله محورهای کاملا یکسان است که نشان دهنده اشتراک پلتفرم میان دو خودرو است.
از دیدگاه ابعاد خارجی با وجود نزدیکی بسیار زیاد به یکدیگر، توسان اندکی بلندتر و کشیده تر است در حالی که اسپورتیج تنها به مقدار بسیار جزئی پهن تر است. نمای ظاهری اسپورتیج کمی اسپرت تر و جسورتر به نظر میآید اما توسان ظاهری آرام تر و متین تر دارد که از طراحی نرم و خطوط قوس دار بدنه آن نشات میگیرد. در نتیجه چندان دور از حقیقت نیست که بگوییم بیشتر مشتریهای اسپورتیج را جوانان و عمده خریداران توسان را افراد میان سال تشکیل میدهند.
هر دو خودرو توسان نسل دوم و اسپورتیج نسل سوم یک بار دستخوش باز طراحی و فیس لیفت ظاهری قرار گرفتند اما این فیس لیفت در هر دو خودرو به اندازه ای سطحی و جزئی بود که شاید بسیاری از افراد غیرخودرویی نتوانند نسخههای پیش و پس از فیس لیفت آنها را از یکدیگر تشخیص دهند. خوشبختانه هر دو خودرو در نمونههای پیش و پس از فیس لیفت در بازار ایران موجود هستند.
نمای داخلی: سواریهای بلند قامت
طراحی نمای داخلی هر دو خودرو همانند نمای خارجی آن ها نیز به شدت به یکدیگر نزدیک هستند. شاید نتوان به صراحت اسپورتیج را اسپرتتر و جسورتر خطاب کرد اما استفاده از المانهای اسپرتی چون پایه اهرم دنده دوار، غربیلک فرمان چهارشاخه طرح اسپرت، استفاده از نورپردازی رنگ قرمز نشانگرها در اسپورتج درست برخلاف پایه اهرم دنده ساده و نورپردازی رنگ آبی نشانگرها در هیوندای به وضوح جلوه گرم تر و هیجان انگیز تری به نمای داخلی اسپورتیج هدیه می دهد. این مقایسه به معنای بد بودن توسان یا خوب بودن اسپورتیج نیست چرا که بدون شک هر یک از سبکهای طراحی در این دو خودرو مشتری به خصوص خود را طلب می کنند. نقطه قوت آن جا است که هر خودرو توازن و همراهی طراحی نمای خارجی و نمای داخلی خود را حفظ کرده و از سیاست طراحی تخطی نکرده است.
با توجه به اینکه هر دو خودرو (همانند تقریبا تمامی کراس اوورها) بر پلتفرم خودروهای سواری شکل گرفتهاند ارتفاع کف اتاق به نسبت نشیمن بسیار کوتاه هست و ضعیت قرار گیری سرنشینان در خودرو کاملا مانند یک خودرو سواری است. این مهم به تنهایی نکته منفی به حساب نمیآید اما برای آن دسته از افراد که به منظور کسب سواری راحت تر و فضای نشیمن بازتر به سراغ سگمنت کراس اوورهای شهری میآیند نکته خوشحال کنندهای نخواهد بود چرا که از نظر شرایط نشیمن سرنشینان تفاوت چندانی بین توسان و اسپورتیج و سایر سدان های سایز متوسط تولید این برندها دیده نمی شود.
متریال داخلی به کار رفته در هر دو خودرو تا اندازه بسیار زیادی از جنس پلاستیک خشک است که جذاب جلوه نمی کند. اگرچه دلسردکنندگی این متریال زیر پوسته طراحی نسبتا مدرن فضای داخلی هر دو خودرو پوشانده می شود اما قطعا دلربا و جذاب به نظر نمی رسد. این نکته منفی می تواند تحت پوشش قطعات پلاستیکی با طرح و رنگ متفاوت و تودوزی های متضاد رودری ها و صندلی ها بیشتر محو شود.
البته باید تاکید کرد که از دوران آغاز تولید این دو خودرو تاکنون نزدیک به 10 سال میگذرد و این طراحی به چشمان امروزی ما بسیار از مد افتاده و قدیمی به نظر میرسد اما نسلهای امروزی این خودروها بدون شک طراحی و استفاده از متریال بهتری را به نمایش می گذارند.
مشخصات فنی: دو روح و یک بدن
در ادامه شباهتهای بارز میان دو خودرو مورد مقایسه باید بخش فنی را به عنوان یکی دیگر از تشابهات بارز به متن اضافه کرد. هر دو خودرو از پیشرانه های تنفس طبیعی چهار سیلندر دو میل سوپاپ (DOHC) 16 سوپاپ به حجم 2.4 لیتر همسان بهره می گیرند. از این رو باید گفت که پیشرانه هر دو خودرو قادر به تولید 177 اسب بخار قدرت در دور 6000 و 228 نیوتون.متر گشتاور در دور 4000 هستند.
با در نظر گرفتن وجود گزینه شش سیلندر در نسل پیشین هر دو خودرو، نمونه 4 سیلندر خطی 2.4 لیتری چندان جالب توجه به نظر نمی رسد اما خوشبختانه این پیشرانه قدرتمندترین نمونه استاندارد ارائه شده از سوی هر دو خودروساز بود که برای بازار ایران انتخاب شد.
هر دو خودرو در زمینه سیستم انتقال نیرو از گیربکس اتوماتیک 6 سرعت و سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل AWD بهره می گیرند تا بیش از پیش به یکدیگر نزدیک باشند. با مد نظر قرار دادن وزن تقریبی 1.6 تنی هر دو خودرو پر واضح است که پیشرانه به کار رفته در این خودروها هرگونه خلق و خو اسپرت را از وجود این دو کراس اوور شهری می رباید اما در عوض مصرف سوخت متوسطی که برای این سواری های بلند قامت به ارمغان می آورد در حدود 9.2 لیتر برای اسپورتیج و 10.7 لیتر برای توسان اعلام شده است.
ضمن داشتن شباهتهای بسیار این میزان تفاوت در مصرف سوخت میتواند از ضریب درگ متفاوت به دلیل طراحی های متفاوت نمای خارجی، نحوه تنظیم پیشرانه و گیربکس شامل شود که اختلافی به واقع جزئی و قابل چشم پوشی است. این مهم در حالی است که شتاب 0 تا 100 کیلومتر بر ساعت این دو خودرو نیز با اختلافی بسیار اندک معادل 9.8 ثانیه برای اسپورتیج و 10 ثانیه برای توسان اعلام شده است که نه تنها به شکل قابل اغماضی کاملا یکسان است بلکه قرارگیری خودروهایی در این ابعاد و این رده وزنی در بازه شتاب های 10 ثانیه ای قابل احترام است. هیچ کس از این کلاس از خودروها انتظار رانندگی پرشتاب و تند و تیز ندارد با این حال چنین شتابی میتواند ایرانیهای تیز و بز طلب را اندکی قانع نگه دارد.
نتیجه گیری
انتخاب بین دو خودرو هیوندای توسان و کیا اسپورتیج مورد بررسی و مقایسه این مقاله تا حدود بسیار زیادی به انتخاب و سلیقه مشتری و علاقه او به یکی از این دو برند باز میگردد چرا که شباهتهای فنی، ظاهری و باطنی این دو خودرو در این نسل بخصوص تا حدود بسیار عجیبی به یکدیگر نزدیک است به شکلی که می توان این دو خودرو را کپی های بَزَک شده ای از یکدیگر دانست که تنها تحت دو نام و برند متفاوت ویژه بازارهای مختلف و تامین نیاز سلیقه های متنوع تولید شده اند.
اگر قرار باشد در این کلاس از خودروها و درست بین این دو گزینه مورد بررسی یکی را انتخاب کنید باید بدانید که خودرو مورد انتخاب شما در حقیقت یک خودرو سواری بلند قامت به همراه محفظه بار بزرگ تر و پایداری بهتر در آب و هوای نامطلوب است که آن هم از برخی ویژگی های ذاتی کراس اوورها سر چشمه می گیرد. به عبارت بهتر این خودروها به هیچ عنوان تاب و توان حرکت در مسیرهای ناهوار و خارج جاده ای را ندارند و هدف آن ها از ابتدای داستان نیز چنین نبوده است. بر خلاف آنچه بسیاری از ایرانیان در ذهن دارند، کراس اوورها الزاما “شاسی بلند” نیستند. به این معنا که صرفا ارتفاع بیشتر این خودروها از سطح زمین نباید موجب افزایش سطح توقعاتتان از این کلاس خودروها شود. طراحی سیستم های فنی این نوع خودروها (از جمله پلتفرم و سیستم تعلیق) کاملا بر اساس خودروهای سواری و صرفا به منظور تامین حس قدرت طلبی در قامت کشیده تر یک خودرو سواری و تجهیز آن به یک سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل به منظور کسب فرمانپذیری و پایداری بهتر در مناطق نامطلوب از دیدگاه آب و هوایی به اجرا در آمده است و نه برای استفاده آخرهفته ای در مسیرهای خارج از جاده ای.
توسان و اسپورتیج هر یک در نوع خود به خوبی از پس وظیفه ای که بر آن ها محول شده است بر آمدند و هر دو مدل تجربه فروش قابل توجهی را در بازار ایران به دست آوردند و به همین دلیل همچنان از بازار خدمات پس از فروش قابل قبولی برخوردار هستند. باتوجه به کیفیت رو به رشد برندهای کره ای و البته هزینه خرید آن ها در ایران مخصوصا در نمونه های دست دوم، آن ها را به یکی از بهترین گزینه های خرید درست میان ژاپنی های گران قیمت تر و البته با کیفیت تر و چینیهای بی کیفیت بازار تبدیل می کند. بسیاری از خریداران هنوز خرید یک دستگاه کراس اوور کره ای باکیفیت اما کارکرده را به خرید یک کراس اوور بی کیفیت چینی ترجیح میدهند و این نقطه دقیقا همان مرزی است که توسان و اسپورتیج در نقش منجی و نجات بخش ایفای نقش میکنند.
نویسنده: شهاب انیسی