یک سال است که ویروس کرونا از هر جهت به رفتارهای روزمره اجتماعی ما انسانها لطمه میزند. قرنطینه و کنسل شدن تفریحات اجتماعی از یک سو و جدی گرفتن کرونا از سوی بسیاری از مردم باعث شده است مدت زمان خانهنشینی جامعه از حد استاندارد فراتر رفته و به طبع تاب تحمل این شرایط برای همه دشوار شود. به هر حال لازم است به نحوی از این شرایط دشوار و نامطلوب به نفع خود استفاده کنیم تا زمانی که دوباره به زندگی عادی خود بازگردیم. این شرایط برای خودرو دوستان علاقهمند به سینما، فرصت بسیار مناسبی است تا به تماشای تعداد برتری از آثار سینمایی گره خورده به صنعت خودرو بپردازند. اگرچه بیشتر خودرو دوستان این فیلمها را بارها و بارها دیدهاند اما دیدن دوباره و دوباره این دست فیلمهای سینمایی خوش ساخت یا فیلمهایی که احتمالا از دستتان در رفته است به هیچ عنوان خالی از لطف نیست.
در ادامه این مقاله از “خودرو45” همراه باشید تا به 10 عنوان فیلم برتر سینمایی جهان بپردازیم که به شکل غیر قابل انکار با صنعت خودرو گره خوردهاند.
Vanishing Point/ محصول 1971-1997
نقطه تلاقی یا نقطه مبهم نام فیلم سینمایی هالیوودی است که نسخه اصلی آن در سال 1971 و نسخه بازسازی شده آن در سال 1997 روی پرده سینماهای جهان رفت. این فیلم داستان یک رنجر سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا و راننده حرفهای سابق مسابقات نسکار و SCCA به نام جیم کوالسکی (ویگوو مورتنسن) را روایت میکند که برای گذران زندگی و تامین زندگی همسر پا به ماه خود، به جابجایی جادهای خودروهای ماسل و پونی آمریکایی مشغول است.
جیم زمانی که در حال انتقال یک دستگاه داج چلنجر R/T سفید رنگ مدل 1970 به یک ایالت دیگر است متوجه میشود وضعیت جسمانی همسر و نوزاد متولد نشدهاش بسیار وخیم است. در حالی که زمان زیادی برای بازگشت به منزل ندارد، با سرعت غیر مجاز به سمت فرودگاه حرکت میکند اما در مسیر با پلیسهای بداخلاق و عصبانی اتوبان مواجه میشود که بدون توجه به شرایط جیم، به دلیل سرعت بسیار زیاد میخواهند او را روانه بازداشتگاه کنند. جیم که نمیتواند این شرایط را بپذیرد، پا بر پدال گاز گذاشته و با 425 اسب بخار قدرت و 650 نیوتون.متر گشتاور پیشرانه 7.0 لیتری HEMI (پیشرانه 7.4 لیتری 440 V8 در نسخه 1971 فیلم) چلنجر سفید رنگ خود پا به فرار میگذارد. این فرار خیره کننده، نفسگیر و پرهیجان به بزرگترین و طولانی ترین تعقیب و گریز سرعت بالا در تاریخ ایالات متحده آمریکا میانجامد که به دلیل رانندگی حرفهای و هوش نظامی جیم، پلیس قادر به توقف آن نیست.
بسیاری نسخه اصلی فیلم (1971) را بهترین نسخه آن میدانند اما در عین حال نسخه تولید 1997 با بازی بسیار جذاب و گیرای ویگو مورتنسن و کارگردانی بسیار پویاتر به همراه جلوههای ویژه زیباتر، مخصوصا در صحنه تعقیب و گریز این چلنجر با چارجر R/T مدل 1968، به نسخه محبوبتری بدل شد. محبوبیت خودرو داج چلنجر سفید رنگ مجهز به پیشرانه 426 HEMI و 440 Wedge در پس این دو فیلم به شکل غیر قابل باوری افزایش یافت و امروزه بسیاری از خودرو دوستان داج چلنجر سفید رنگ مدل 1970 را “کوالسکی چلنجر” خطاب میکنند.
Gone in 60 Seconds/1974- محصول 2000
سرقت در 60 ثانیه همانند نقطه تلاقی در دو نسخه به تولید رسید که نسخه اصلی در سال 1974 و نسخه بازسازی شده در سال 2000 درسینماهای جهان اکران شد. این فیلم هم در نسخه دوم با هیجان بیشتر و جلوههای ویژه سینمایی قویتر، بیشتر از نسخه اولیه مورد استقبال قرار گرفت. نسخه تولید سال 2000 با بازی بازیگران مطرحی چون نیکولاس کِیج، آنجلینا جولی، جیووانی ریبیسی، رابرت دووال، دلروی لیندو، وینی جونز و ویل پَتِن، داستان سارق حرفهای خودروهای خاص با نام ممفیس رِینز (نیکولاس کیج) را روایت میکند که حالا در دوران بازنشستگی به سر میبرد. برادر کوچکتر او با نام کیپ رینز (جیووانی ریبیسی) اما پا در مسیر اشتباه برادر بزرگتر گذاشته و حالا به نسل دوم حرفهایترین سارق خودرو بدل شده است.
این سارق نوظهور که همانند برادر بزرگترش بینقص و کارکشته نیست، با بروز خطا در فرایند سرقت در دردسر بزرگی میافتد و حالا ممفیس مجبور است برای نجات جان برادر کوچکتر و آسایش خاطر مادرش، پس از مدتها بازنشستگی تنها طی 72 ساعت تعداد 50 دستگاه خودرو خاص را سرقت کند وگرنه با مجازات مرگ مواجه میشود.
فرایند گرد هم آمدن تیم کاملی از سارقان قدیمی که همگی در دوران بازنشستگی خود همچنان در اوج رفاقت با یکدیگر به سر میبرند، یکی از زیباییهای فیلمنامه این فیلم است. اما بدون شک زیباترین بخش داستان تعقیب و گریز نفسگیر ممفیس با یک دستگاه فورد ماستنگ شلبی GT500 مدل 1967 به عنوان آخرین خودرو سرقتی است که با لو رفتن نقشه آنها و آگاهی پلیس از این سرقت بزرگ در روز سوم داستان رقم میخورد. این خودرو در فیلم به اسب تکشاخ و نام دخترانه اِلِنور (Eleanor) مشهور است. این نامگذاری در فیلم باعث شد نمونههای 1967 شلبی GT500 فورد ماستنگ با افزایش چشمگیر قیمت و شهرت به نام النور مواجه شوند. ماستنگ به کار رفته در فیلم تولید سال 2000 ازپیشرانه 5.8 لیتری 351 V8 به قدرت 400 اسب بخار بهره میگرفت درحالی که خودرو اصلی فیلم نسخه 1974، یک فورد ماستنگ 1973 (نسخه 1971 ارتقا یافته برای فیلم) است.
Bullitt/ محصول 1968
غیر ممکن است در این لیست نامی از فیلم بولیت به میان نیاید. بولیت فیلمی پلیسی/جنایی محصول سال 1968 هالیوود با بازی استیو مککوئین در قالب نقش کاراگاه فرانک بولیت است که درگیر حل پرونده پیچیده قتل در دوران اوج کاری گروههای مافیایی ایتالیایی-آمریکایی است. بولیت در فیلم سوار بر یک نسخه فورد ماستنگ سبز یشمی مدل 1968 از نوع فستبک کوپه است. در نقطه اوج فیلم، کاراگاه بولیت متوجه داج چارجر 440 مگنوم مشکی رنگ مدل 1968 میشود که او را تعقیب میکند.
او در اقدامی سریع به عنوان یک راننده حرفهای نیروهای ویژه پلیس، معادله را برهم زده و خود به تعقیب چارجر سیاه رنگ میرود. صحنه نسبتا طولانی تعقیب و گریز ماستنگ و چارجر در این فیلم به یکی از خالصترین و حقیقیترین تعقیب و گریزهای تاریخ سینما آمریکا بدل شد که استانداردهای نوین بسیار زیادی را در صنعت فیلمسازی هالیوود بنیان نهاد.
دو نکته بسیار مهم در فیلم بولیت وجود دارد که بر اهمیت و ارزش این فیلم میافزاید. اول آن که بسیاری از صحنههای بدلکاری از سوی شخص استیو مککوئین به اجرا درآمد که خود رانندهای حرفهای و کارکشته بود. دوم آن که چارجر 440 مگنوم مدل 1968 نسخه فابریک و استاندارد کمپانی داج بود اما برای اینکه ماستنگ 1968 به کار رفته در فیلم بتواند پا به پای غول بی شاخ و دم کلاس ماسل کرایسلر در صحنههای فیلمبرداری پیش آید، ماستنگِ کاراگاه بولیت به شکل نسبتا سنگینی مورد ارتقا فنی قرار گرفته بود که تقویت فنی پیشرانه 6.4 لیتری 390 V8 به قدرت 335 اسب بخار و ارتقا کامل زیربندی و سیستم ترمز را شامل میشد.
پس از تولید این فیلم، ماستنگ فستبک کوپه مدل 1968 به رنگ سبز یشمی به نام بولیت مشهور شد. این شهرت به اندازهای زیاد بود که شرکت فورد از آن زمان تا کنون تریم رسمی Bullitt به رنگ رسمی سبز یشمی را به خط تولید ماستنگهای خود اضافه کرد که از دیدگاه قدرت تنها یک سر و گردن از نسخههای شلبی پایینتر میایستند.
Smokey and the Bandit/ محصول 1977
فیلم اسموکی و بندیت یک محصول اکشن-کمدی تولید سال 1977 با بازی بِرت رینولدز در نقش بندیت (به معنای راهزن) است. به بندیت که راننده مسابقات اتومبیلرانی و قهرمان محلی است پیشنهاد میشود تا در ازای دریافت 80 هزار دلار پول نقد، تعداد 400 بشکه مشروبات الکلی را به صورت غیر قانونی تنها در 28 ساعت از تگزارکانا به آتلانتا منتقل کند در حالی که طول این مسیر برابر با 1100 کیلومتر است.
بندیت با نهایت بیکلهگی این پیشنهاد را پذیرفته و بلافاصله دوست خود را پشت فرمان کامیون نشانده و خود یک دستگاه پونتیاک فایربرد ترنزم (T/Aیا ترنس امریکن) مشکی رنگ مدل 1977 خریداری میکند تا در صورت مشکوک شدن پلیس به محموله کامیون، به عنوان یک راننده خلافکار و پرخطر، نظر پلیسها را به خود جلب کرده و کامیون را ایمن به مقصد برساند. این در حالی است که پلیسها با جدیت تمام در تعقیب بندیت هستند.
پونتیاک ترنزم مدل 1977 با پیشرانه 6.6 لیتری 200 اسب بخاری 400 V8، ضعیفترین اما یکی از خوش چهرهترین پونتیاکهای تاریخ شناخته میشود. پس از ثبت رکورد فروش 300 میلیون دلاری (در برابر بودجه 5 میلیون دلاری ساخت آن) و جایگیری در رتبه دوم پرفروشترین فیلم سال 1977 (یک پله پایینتر از فیلم جنگ ستارگان)، پونتیاک فایربرد ترنزم مدل 1977 مشکی رنگ با تریم طلایی بدنه در بازار جهانی به لقب بندیت مشهور شد. این فیلم باعث شد تا ترنزم 1977 با وجود توان فنی بسیار کم به یکی از پرفروشترین و محبوبترین خودروهای تاریخ پونتیاک تبدیل شود. نسخه دوم این فیلم در سال 1980 و با شرکت یک دستگاه پونتیاک فایربرد توربو ترنزم مشکی رنگ با تریم طلایی رنگ به رانندگی مجدد برت رینولدز ساخته شد اما نسخه شماره یک این فیلم به عنوان برترین نمونه شناخته میشود.
Ford V Ferrari/ محصول 2019
فورد در برابر فراری یکی از بزرگترین نقاط عطف صنعت سینما هالیوود در سال 2019 بود. این فیلم به شکلی نسبتا حقیقی داستان رویارویی دو برند بزرگ فورد و فراری را در مسابقات لومان (Le Mans/دشوارترین و معتبرترین مسابقه اتومبیلرانی جهان) دهه 1960 میلادی مطرح میکند. در این داستان واقعی، کارول شلبی، راننده افسانهای مسابقات اتومبیلرانی، تنها آمریکایی برنده مسابقات اروپایی لومان تا آن زمان، طراح برجسته خودروهای مسابقهای و بنیانگذار برند نامی شلبی (مت دیمِن)، به پیشنهاد مستقیم مدیرعامل شرکت فورد به طراحی و ساخت خودرویی مشغول میشود که بتواند پوزه فراری را به عنوان فاتح مسابقات 24 ساعته استقامت لومان به خاک بمالد.
شلبی با همکاری مستقیم راننده حرفهای، مکانیک و طراح انگلیسی یعنی کِن مایلز (کریستن بِیل) خودرویی خلق میکنند که به دلیل ارتفاع بسیار کم آن (40 اینچ) با سطح زمین، GT40 نام میگیرد. این خودرو در مسابقات با شکستهای متعدد رو به رو میشود اما تلاشهای بیوقفه مایلز و شلبی پاسخ داد و هیولای فورد توانست در سه سال پیاپی (1967 تا 1969)، پیروزی کامل در مسابقات لومان را کسب کند و فراری را به خاک سیاه بنشاند.
فیلمبرداری نفسگیر، جلوههای ویژه منحصر به فرد، بازی خیره کننده و بسیار جذاب دیمِن و بِیل به همراه سیر روایی بسیار زیبای فیلم باعث شد تا فورد در برابر فراری یکی از به یادماندنیترین یادگارهای نوین سینمای هالیوود در زمینه فیلمهای شبه مستند خودرویی دسته بندی شود. فورد مدل GT40 (نسل دوم و سوم با نام GT) از برترین خودروهای مسابقهای دنیا به حساب میآید که نام آن در کنار نامهای دیگری چون شورولت کوروت و داج وایپر در تاریخ صنعت خودرو جهان نوشته شده است.
Rush/محصول 2013
راش به معنای عجله یا حمله، فیلمی هیجان انگیز و نفسگیر و بر اساس داستانی واقعی (همانند Ford v Ferrari) است که در سال 2013 بر پرده سینماهای جهان رفت. داستان این فیلم رقابت تنگاتنگ و دیوانهوار دو راننده مطرح مسابقات فرمول 1 دهه 1970 میلادی، نیکی لائودا (دنیل برول) و جیمز هانت (کریس هِمزوورث) را روایت میکند که رقابت آنها بر اساس چشم و هم چشمی و اثبات برتری و مردانگی دستخوش خویی خطرناک و مرگآور شده است.
هیچ کس جلودار این دو راننده بیکله و بیترمز نبود تا این که لائودا در مسابقات گراند پری سال 1976 آلمان در پیست نوربرگرینگ دچار نقض فنی و تصادفی بسیار سخت میشود و مدت زمانی طولانی در خودرو آتش گرفته خود به دام میافتد. شدت بسیار زیاد جراحات وارده به ریهها و صورت سوخته لائودا چند روز او را روانه کما و مدت زمان طولانی درگیر عملهای بسیار دشوار جراحی میکند. در حالی که پزشکان از او قطع امید کردهاند، لائودا با مرگ میجنگد تا بار دیگر به رقابتهای F1 بازگردد و پوزه هانت را به خاک بمالد.
این فیلم ترکیبی بسیار زیبا و چشمگیر از واقعیت دردناک و تلاشهای ترحم برانگیز نیکی لائودا برای زنده ماندن و بازگشت به عشق اول و آخرش، یعنی اتوموبیلرانی است که در قالب جلوههای سینمایی بسیار هیجانی پیادهسازی شده است. نکته قابل توجه این فیلم صداگذاری بسیار عالی خودروهای مسابقهای در آن است که از صدای حقیقی خودروهای واقعی تولید همان دوران ضبط شده است. با بازی بسیار جذاب و گیرای برول و همزوورث، راش نامزد دریافت 22 جایزه سینمایی شد.
The Italian Job/ محصول 2003
شغل ایتالیایی ساخت 2003، بازسازی فیلمی انگلیسی به همین نام محصول سال 1969 است که نسخه جدیدتر آن با جلوهای سینمایی و کیفیت ساخت بالاتر محبوبیت بیشتری دارد. فیلم داستان یک گروه تبهکار متشکل از سارقان حرفهای را روایت میکند که در آخرین عملیات سرقت خود به دلیل خیانت یکی از همکاران طمعکار به نام استیو (ادوارد نورتون)، با قتل رهبر گروه مواجه میشوند. برخلاف انتظار استیو، سایر اعضای گروه جان به در برده و یک سال بعد با همکاری دختر رهبر فقید گروه به نام استلا (چارلیز ترون)، که از قضا خود کارشناس گاوصندوق است اما با پلیس کار میکند و خلاف کار هم نیست، به سراغ استیو میآیند تا باقی مانده 35 میلیون شمش طلایی را که سال گذشته از شهر ونیز ربوده بودند را سرقت کرده و پس بگیرند. با آگاهی استیو از نقشه استلا، کار برای اعضای سابق گروه بسیار دشوار میشود.
شغل ایتالیایی مملو از صحنههای تعقیب و گریز موتورسیکلت و هلیکوپتر با سه دستگاه مینی کوپر ارتقا یافته و سرشار از صحنههای پر دوز و کلک و هیجان انگیز جنایی است که آن را به یک بازسازی کامل بدل میکند. در این میان نباید نقش کلیدی سایر بازیگران مطرح این فیلم نظیر مارک والبرگ و جیسن استاتهام را از یاد برد.
Ronin/محصول 1998
رونین در زبان ژاپنی به معنای سامورایی بیارباب ، فیلمی اکشن/جنایی است که ارتباط آن با خودرو بسیار غیر مستقیم است. این فیلم داستان گروهی از نظامیان مزدور را روایت میکند که به منظور کسب درآمد برای دوران بازنشستگی خود مجبور میشوند در حالی که هیچ شناختی از یکدیگر ندارند در قالب یک تیم مشترک گرد هم آیند و نقشه سرقت یک کیف که از محتویات آن آگاه نیستند را بکشند.
اما داستان به این سادگی پیش نمیرود و عدم شناخت اعضای گروه از یکدیگر به خیانتهای متعدد میانجامد که تعقیب و گریزهای بسیار زیبایی را به همراه دارد. نقطه اوج فیلم تعقیب و گریز یک دستگاه مرسدس بنز W116 450SEL مجهز به پیشرانه M100 V8 به حجم 6.9 لیتر و یک آئودی S8 کوآترو (دو دیفرانسیل) در پی دو سدان فرانسوی (پژو و سیتروئن) به منظور سرقت کیف مذکور است. انتخاب هوشمندانه خودروها نشان میدهد این گروه تبهکار بسیار حرفهای به خوبی میداند که برای اجرای نقشه خود به چه چیزیهایی نیاز دارد.
صحنه پایانی تعقیب و گریز این فیلم مشهور با یک دستگاه پژو 406 و یک بی ام و E34 M5 انجام میشود.جدا از بازی بازیگران مطرحی چون رابرت دنیرو، ژان رنو، ناتاشا مکالهون و شان بِن، باید متذکر شویم که صحنههای تعقیب و گریز بینظیر و خیره کننده این فیلم به صورت حقیقی و تا سرعت نزیک به 200 کیلومتر بر ساعت انجام شده است که به سازندگان این فیلم اعتباری بیرقیب میبخشد.
Highwaymen/ محصول 2004
مردان بزرگراه نسخه 2004 (بدون ارتباط با فیلم دیگری به همین نام محصول 2019) داستان مردی به نام جیمز (جیم کاویزل) را روایت میکند که همسر خود را در تصادفی مشکوک از دست داد و بلافاصله پس از آن راننده فراری با نام فارگو (کولم فیور) را تحت تعقیب قرار داد و با کوبیدن خودرو خود به ماشین او، مظنون را به کلی از گردن به پایین فلج کرد.
اما فارگو با داشتن سابقه بیماری روانی چند سال است که در خیابانها به شکار زنهای رهگذر مشغول است و جیمز با آگاهی از این موضوع همچنان درپی شکار این جانی خطرناک است. جیمز سوار بر یک باراکودا مدل 1968 ارتقا یافته نارنجی رنگ مجهز به پیشرانه هیولای 426 HEMI است در حالی که فارگو با علاقهای که به خودروهای لوکس داشت، یک کادیلاک الدورادو یشمی مدل 1972 در اختیار دارد. جیمز با همکاری یکی از طعمههای فارگو با نام مالی (روهانا میترا)، قصد دارد فارگو را برای همیشه به درک واصل کند.
Duel/محصول 1971
دوئل محصول سال 1971 با داشتن تنها یک بازیگر و تعداد بسیار اندک خطوط دیالوگ، شاید عجیب و غریبترین فیلم این لیست باشد که از سوی استیون اسپیلبرگ مشهور به عنوان اولین کار او در سینمای هالیوود کارگردانی شده است. این فیلم داستان یک مرد معمولی و اهل خانواده به نام دیوید مان (دنیس ویوِر) را روایت میکند که در مسیر رسیدن به محل برگزاری یک جلسه در جاده بین شهری، با خودرو پلیموث والیانت 318 V8 خود از کنار یک تانکر حمل سوخت پیتربیلت 281 مدل 1955 سبقت میگیرد.
راننده تانکر زنگزده، قدیمی و مجهز به دهها پلاک شناسایی غیرقانونی از رفتار دیوید آزرده شده و سعی میکند تا او را با ایجاد رفتارهای خطرناک، بازی و در نهایت به کشتن دهد. با وجود آسیبی که در این راستا به ماشین دیوید وارد آمده است، او همچنان تلاش میکند تا از چنگ راننده دیوانه این کامیون قدرتمند فرار کند.
استفاده از حداقل دیالوگ در فیلم، استفاده از صداهای محیط، به کارگیری زوایای فیلمبرداری عجیب و سنت شکن باعث شده است که فیلم دوئل بیشتر به شکل یک فیلم ترسناک و استرسزا به نظر برسد تا یک فیلم هیجانی. دیدن این فیلم ممکن است باعث شود تا مدتها از کامیونهای باری در جادهها واهمه داشته باشید.
در پایان این لیست دوست داشتنی لازم است به نام برخی دیگر از محصولات سینمایی وابسته به صنعت خودرو اشاره کنید که دیدن آنها خالی از لطف نیست.
نام برخی از این فیلم ها شامل The Fastest Indian، Senna، سری فیلمهای تند و خشمگین، Death Race ، Death Proof، Born to Race، Drive، French Connection، سری Bad Boys، Unhinged، Need for Speed است.
نویسنده: شهاب انیسی