تصور استاندارد جهانی بر آن است که یک خودرو جدید در مقایسه با نسلهای پیشین، بدون تردید با پیشرفت و ارتقا و به عبارت کلی، با بهبود همراه است. تجربه نشان میدهد که این مهم الزاما جهت مثبتی به همراه ندارد. به عبارت دیگر، بسیاری از خودروهای جدید بنا به دلایل مختلف، در نسلهای جدیدتر خود با افول مواجه شدهاند و شاید همانند نسلهای قدیمیتر خود، به عنوان یک مجموعه شسته و رفته و کامل شناخته نشوند.
در این مقاله اما به معرفی هشت خودرو برتر جهان میپردازیم که تغییرات آنها از یک نسل به نسل جدید، بیشتر به مانند یک تغییر ژنتیکی یا یک انقلاب صنعتی، محسوس، گسترده و سازنده بوده است.
۱. ولوو XC90/ نسل دوم
مردم ایران به واسطه واردات نسبتا محدود اما محسوس مدل XC90 ولوو، با این برند و شاسی بلند سایز متوسط این شرکت سوئدی آشنا هستند. باقی آشنایی مردم ایران همانند سایر مردم جهان، از شهرت جهانی برند ولوو در زمینه کیفیت و ایمنی بسیار بالا (حتی فراتر از مرسدس بنز و کادیلاک) نشات میگیرد که بر هیچ کس پوشیده نیست.
زمانی که نسل اول ولوو XC90 در ابتدای قرن ۲۱ (سال ۲۰۰۲) روانه بازار جهانی شد، این کراساوور سایز متوسط، صرفا به عنوان یک خودرو باکیفیت و ایمن ایفای نقش میکرد. طراحی آن دوران ولوو چندان جذاب نبود و با حداکثر قدرت ۳۱۰ اسب بخاری و گشتاور ۴۴۰ نیوتون.متری، چندان چنگی به دل نمیزد.
ارائه نسل دوم این خودرو در سال ۲۰۱۵، با آنچنان تغییرات اساسی همراه بود که جهان را شگفت زده کرد. طراحی نسل دوم XC90 بر اساس زبان طراحی نوین ولوو انجام گرفت که در تمامی مدلهای تولیدی این برند پیادهسازی شده بود. XC90 (و سایر مدلهای ولوو) دیگر کسل کننده و به اصطلاح خبرنگاران خودرویی، «پیرمردی» نبود. ظاهر محصولات این برند و مخصوصا XC90، بسیار جذاب، جسور، مدرن و خیره کننده شده بود و حالا مقدار زیادی از لوکسگرایی داخلی را نیز در سبک طراحی خارجی خود فریاد میزد.
با وجود تکیه بر پیشرانههای کوچک ۲.۰ لیتری چهار سیلندر، XC90 جدید میتواند با استفاده از سیستم تویینشارژر (استفاده از دو سیستم سوپرشارژر و توربوشارژر به صورت همزمان)، در نسخه تمام بنزینی قدرتی برابر با ۳۱۵ اسب بخاری و گشتاور ۴۰۰ نیوتون.متری تولید کند، در حالی که با شتاب اولیه ۶.۵ ثانیهای، مصرف سوخت متوسطی برابر حدود ۱۰ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر همراه است. به این ترتیب XC90 نسل دوم به نوعی به نماد پیشرفت و ارتقا کیفیت این برند سوئدی مشهور شد.
۲. شورولت ایمپالا/ نسل دهم
نامی به درازای بیش از نیم قرن و شهرتی به اندازه ۶۴ سال. اولین ایمپالا درسال ۱۹۶۷ میلادی از خط تولید شورولت از زیرمجموعههای جنرال موتورز خارج شد تا با تولید پیوسته در ۱۰ نسل مختلف، یکی از قدیمیترین نامهای صنعت خودرو جهان باشد که تا به امروز همچنان بر خط تولید قرار دارد.
این خودرو یکی از برترین محصولات تولیدی تاریخ شورولت است تا این که نسل نهم این خودرو افولی را تجربه کرد که در حقیقت از آغاز تولید نسل هشتم در ابتدای قرن بیست و یکم رقم خورده بود. نسل نهم از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ بر خط تولید قرار گرفت و از دیدگاه طراحی، هیچ ویژگی ظاهری که نشان دهنده تعلق آن به نام ایمپالا باشد را نداشت. از داخل و از خارج، نه زیبا بود و نه جذاب. با این وجود نسخه ویژه نیروهای پلیس آن با همان کد همیشگی9C1 و 9C3 به تولید رسید و قدرتمندترین نسخه یعنی مدل SS، به پیشرانه ۵.۳ لیتری LS4 V8 مجهز بود که برای این خودرو شتاب اولیه بسیار قابل احترام ۵.۶ ثانیهای به همراه میآورد.
اما زمانی که نسل دهم در سال ۲۰۱۴ به بازار جهانی معرفی شد، ایمپالا بار دیگر از نظر ابعاد خارجی رشد کرد و سبک طراحی خارجی آن رو به ظاهری عضلانی و عامهپسندتر گذاشت. طراحی نمای داخلی همزمان با رشد چشمگیر و ناگهانی خودروسازان آمریکایی در زمینه بهبود طراحی، کیفیت تولید و متریال داخلی، پیشرفت چشمگیری به خود دید. اینجا بود که ایمپالا بار دیگر پس از سالهای طولانی، هم از نظر ابعادی و طراحی و هم از نظر کیفیت ساخت، بار دیگر به اوج رسید.
۳. هیوندای جنسیس G80/ نسل دوم (RG3)
از نظر تغییرات ژنتیکی در میان خودروسازان کره جنوبی، چه مثالی بهتر و ملموستر از جنسیس. جنسیس محصول لوکس/اسپرت برند هیوندای بود که در سال ۲۰۰۸ روانه بازار جهانی شد. سدان فول سایز و اسپرت کوپه GT بر اساس دو پیشرانه Lambda V6 و TAU V8 شکل گرفته بودند. هیوندای در زمینه طراحی و ساخت سدان لوکس بیتجربه نبود، اما مدل جنسیس سدان اولین تجربه جدی این خودروساز در راستای پیوستن به جرگه لوکسسازان مطرح بازار جهانی محسوب میشد. جنسیس سدان در دو نسل تا سال ۲۰۱۶ تولید شد تا این که از این سال به بعد، هیوندای مدل جنسیس را به عنوان برند لوکسساز زیرمجموعه خود، از سبد محصولات جدا کرد تا بتواند با جدیت هر چه تمامتر به سراغ رقبای لاکچری بازار جهانی برود.
جانشین مدل جنسیس سدان در خانواده محصولات نوین برند جنسیس، مدل G80 بود که در کلاس خودروهای فول سایز پریمیوم/لوکس (همانند کادیلاک، بنز، بی ام و و لکسوس) تولید. G80 سری اول، به نوعی ادامه تولید نسل دوم جنسیس سدان بود، اما این خودرو در نسل دوم از سال ۲۰۲۰، با سبک طراحی نوین و طراحی انقلابی و سطح کیفی باور نکردنی روانه بازار شد.
خودرویی که در نسل اول و دوم تحت نام جنسیس سدان و نسل اول جنسیس G80 در بازار خودروهای لوکس چندان جدی تلقی نمیشد، از سال ۲۰۲۰ و با ارائه مدل جدید چنان انقلابی به پا کرد که دیگر نادیده گرفتن آن غیر ممکن شد. این نسل با وجود تکیه بر پیشرانههای چهار و شش سیلندر و سیستم انتقال نیرو هیبرید، همچنان بسیار قدرتمند عمل میکند و توانسته است با شتاب اولیه ۴.۹ ثانیهای، به خوبی جای خالی پیشرانههای ۴.۶ و ۵.۰ لیتری Tau V8 نسلهای پیشین را پر کند.
۴. داج رام/ نسل دوم (BR-BE)
شرکت داج از زیرمجموعه کرایسلر، مدل رام (RAM) را کمی دیرتر از رقبا و در سال ۱۹۸۰ میلادی به منظور جدال با فورد سری F و شورولت سیلورادو روانه بازار کرد. رام جانشین رسمی وانتهای سری D داج بود. در نتیجه سری جدید با نام رام آمده بود تا ویژگیهای بهروزتر و رقابتیتری را در دنیای مدرن/کلاسیک به نمایش بگذارد.
اما داج نسل دوم رام را در سال ۱۹۹۴ با طراحی ظاهری و فنی کاملا پیشرفته و بسیار متمایز تولید کرد. سبک طراحی نسل دوم رام به اندازهای متمایز و خاص بود که از آن پس الهام بخش سایر طراحیهای محصولات داج، مخصوصا خانواده وانتهای برند انحصاری رام تا به امروز شد.
جلوپنجره بزرگ، چراغهای باریک، گلگیرهای بیرون زده و طیف مختلفی از پیشرانههای قدرتمند بنزینی و دیزلی بسیار حجیم از مهم ترین برگ برندههای وانت رام نسل دوم بود که نسخه بنزینی V8 سری مگنوم آن به حجم ۸.۰ لیتر، در صدر جدول قرار داشت. این پیشرانه در حقیقت همان پیشرانه مشهور سری مگنوم (Magnum) بود که در برترین نسخه (نمونه ۵.۹ لیتری) بر شاسی بلند بزرگ سایز جیپ ZJ (نسل دوم چروکی/گرند واگونییر) به کار گرفته شد. اما شهرت این سری پیشرانه به نسخه ۸.۰ لیتری باز میگردد که به دلیل داشتن طراحی مهندسی بسیار عالی، دوام مثال زدنی و توان فنی قابل توجه، با همکاری مستقیم کرایسلر و لامبورگینی (زیرمجموعه وقت کرایسلر)، در نسخه تمام آلومینیومی ویژه مدل افسانهای وایپر تولید شد تا یکی از برترین سوپرکارهای جهان را خلق کند.
تمایز فنی، ظاهری و هدفی که داج در سری وانتهای رام نسل دوم دنبال میکرد، باعث شد این محصول از سال ۲۰۱۰ به بعد، به عنوان برند انحصاری وانتساز از زیرمجموعه مستقیم کرایسلر، به برند رام تراک (RAM Truks) تغییر ماهیت دهد. برند امروزی رام موفقیت خود را مدیون تحولاتی است که نسل دوم داج رام به ارمغان آورد.
۵. مزدا میاتا/ نسل چهارم (ND)
ریز نقش دو نفره سقف تاشو، ارزان قیمت و توانمند. این واژهها خلاصهترین تعریف برای توصیف تاثیرگذارترین خودرو سقف تاشو دو نفره در جهان، یعنی مزدا میاتا یا همان MX-5 است. این GT کوچک سایز ژاپنی را باید در کنار خانواده اسپرت کوپههای موتور دورانی (موتور وانکل) RX، از شاهکارهای تاریخ شرکت برند مزدا دانست.
نسل اول میاتا (MX-5) در سال ۱۹۸۹ روانه خط تولید شد و از همان ابتدا به دلیل ارائه مجموعهای از ویژگیهای اسپرت برتر در قالبی اقتصادی، به یکی از خودروهای محبوب جهان بدل شد. نسل سوم میاتا در سال ۲۰۰۵ میلادی بر خط تولید قرار گرفت. این خودرو برای اولین بار از سقف جمع شونده اتوماتیک الکترونیکی بهره گرفت که هنگام باز بودن، تداخلی در محفظه بار (صندوق عقب) خودرو ایجاد نمیکرد. طراحی ظاهری و فنی این خودرو در هر نسل رو به بهبود گذاشت که خود نشاندهنده پیشرفت برند مزدا در زمینه طراحی و تولید محصول از چنین کلاس نادری بود.
انقلاب طراحی میاتا اما در نسل چهارم با عرضه در سال ۲۰۱۵ صورت گرفت. نسل چهارم با کد شناسایی ND، نه تنها از نظر طراحی ظاهری منطبق بر زبان طراحی نوین مزدا بود، بلکه از دیدگاه توان فنی، کیفیت ساخت، کیفیت متریال و توان مانورپذیری در صدر تاریخ خود قرار گرفت. با داشتن ابعادی بسیار جمع و جور، وزنی در حدود ۹۵۰ تا ۱۰۵۰ کیلوگرم، این خودرو نیازی به پیشرانهای قدرتمندتر از نمونه ۲.۰ لیتری توربو ۱۸۱ اسب بخاری نداشت.
میاتا نسل چهارم حضور خود را در حالی در بازار جهانی تجربه میکند که رقبای دیگر از برندهای ژاپنی، آمریکایی، آلمانی و استرالیایی نظیر هوندا S2000، پونتیاک سولستیس، اپل GT و سَتِرن اِسکای، دیگر روی خط تولید قرار ندارند و میاتا به تنهایی یکهتاز کلاس اسپرت رودسترهای دونفره جهان محسوب میشود؛ خودرویی که بارها برنده جایزههای متعدد صنعتی شده و در زمینه فروش، رکورد خیره کنندهای از خود برجای گذاشته است.
نسل چهارم میاتا (MX-5) از دیدگاه تکامل مجموعه فنی اسپرت، قیمت اقتصادی، کیفیت ساخت و همچنین از دیدگاه مناسب بودن پلتفرم برای ارتقا فنی، بدون تردید برترین نسل تاریخ این مدل و مصداق بارز ضربالمثل “فلفل نبین چه ریزه” است.
۶. کادیلاک اسکالید/ نسل دوم (GMT800)
اِسکالِید (Escalade) در فرهنگ واژگان، نامی است به معنای صعود و بالا رفتن، نامی که امروزه در صنعت خودرو جهانی، شانه به شانه یا حتی بالاتر از برترین شاسی بلندهای فول سایز لوکس جهان، نظیر مرسدس بنز GLS و بی ام و X7 میایستد.
نسل اول اسکالید اما سوار بر پلتفرم GMT400 مشترک با وانت شورولت سیلورادو و شاسی بلندهای شورولت تاهو، سابربن و جیامسی یوکان، روانه بازار شد. محصولی که تنها در بازه دو سالهای که بر خط تولید قرار داشت، تنها هدفش رقابت سریع با شاسی بلند لوکس لینکلن نویگِیتِر (Navigator) شرکت فورد بود. این عجله اما به ضرر جنرال موتورز و کادیلاک تمام شد، چرا که نسل اول اسکالید با شباهت بسیار زیاد به جیامسی یوکان، حرف خاصی برای زدن و توجیه حضور خود در بازار جهانی نداشت.
کادیلاک اما برای جبران این اشتباه، نسل دوم را سوار بر پلتفرم جدیدتر GMT800 (مشترک با شورولت سابربن، تاهو و وانت اولانش) در سال ۲۰۰۱ روانه بازار کرد. جنرال موتورز این بار فرصت بسیار بیشتری برای طراحی این مدل جدید و تجهیز آن به آپشنهای رفاهی لوکس داشت. در نتیجه نسخه نسل دوم اسکالید با پیشرانههای جدیدتر، قدرتمندتر و پیشرفتهتر بلوک کوچک ۵.۳ لیتری و ۶.۰ لیتری V8 معروف به خانواده پیشرانههای سری وُرتِک (Vortec/پیشرانههای مشترک با تکنولوژی سری پیشرانههای LS) به تولید رسید.
توان فنی بسیار بالاتر، سطح لوکسگرایی خیره کننده، پرستیژ برند و کیفیت بالای تولید، باعث شد نسل دوم اسکالید با شتاب بسیار زیاد در جامعه مردم آمریکایی و سلبرتیهای ثروتمند نفوذ کرده و در یک چشم بر هم زدن، جای نویگیتر را در بازار آمریکای شمالی بگیرد. اسکالید حالا نه تنها حرفهای بسیار برای زدن داشت، بلکه برای حضور خود در بازار جهانی دلایل بسیار محکم و مدرکی بسیار قوی داشت که همان سهم فروش بسیار بالای آن بود.
مدل اسکالید کادیلاک امروز حضور بسیار پررنگ نسل چهارم خود در بازار جهانی را تجربه میکند، اما این حضور را بدون تردید مدیون پیشرفتهای چشمگیر نسل دوم خود است که بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ تولید شد.
۷. کیا اوپتیما/ نسل سوم (TF)
زمانی که برند هیوندای نسل چهارم آزرا (کد شناسایی فنی TG/با نام جهانی هیوندای گرنجور) را به بازار جهانی عرضه کرد، برادر ناتنی آن یعنی کیا اپتیما، از دیدگاه پرستیژ و اعتبار، در حد و اندازهاش نبود. به موازات آزرا TG، کیا مدل اپتیما نسل دوم (MG) را بر خط تولید داشت که نسخه فیس لیف شده آن (۲۰۰۸ به بعد) در بازار ایران نیز موجود است.
طراحی این سدان سایز متوسط نسبتا ساده و بیآلایش توسط پیتر شِرایِر (طراح مشهور آلمانی/طراح آئودی TT) انجام گرفته بود. نسل سوم اپتیما با کد شناسایی فنی TF، در سال ۲۰۱۰ روانه بازار شد که برای شرایر حکم یک شانس دوباره داشت. اگرچه طراحی نسل سوم، المانهای بسیاری (مخصوصا در نمای جلو) را از نسل دوم الهام گرفته بود، اما از دیدگاه پختگی، آیندهنگری و تمایز، قابل قیاس با نسل دوم نبود. طراحی نسل سوم اپتیما بسیار پویاتر و جسورتر و با القا حس اسپرتگرایی بسیار بیشتر از برادرش (هیوندای آزرا/گرنجور) انجام گرفته بود. همچنین به منظور هماهنگی با این طراحی نوین، کیا پیشرانههای جدیدی را بر اپتیما سوار کرد که در مقایسه با نسل قبل به دلیل استفاده از سیستم پاشش سوخت مستقیم (GDI) و سیستم پرخوران توربوشارژر، به مراتب قویتر بود.
نسل سوم اپتیما با طراحی بسیار برجستهتر خود، الهام بخش خلاقیت پیتر شرایر و بلندپروازیهای بیشتر این برند در نسلهای بعدی اپتیما شد. این بلند پروازیها تاجایی پیش رفت که اگرچه طراحی نسل پنجم اپتیما را شخص پیتر شرایر بر عهده نداشت، اما بازتاب انقلاب نسل سوم در آن به وضوح دیده میشود.
۸. تویوتا پریوس/ نسل دوم (XW20)
پاک، اما زشت، بیروح و دلزننده. این واژگان سادهترین توصیف برای معرفی نسل اول تویوتا پریوس، یکی از معروفترین محصولات برند تویوتا است. در آستانه قرن بیست و یکم و عرضه نسل اول پریوس، جهان هنوز برای حضور خودروهای به اصطلاح پاک یا تمام الکتریکی آماده نبود، حال تصورش را کنید که تویوتا مدل پریوس را در زشتترین حالت ممکن (در مقایسه با سبک طراحی محصولات رایج دوران)، روانه بازار کرد.
این محصول یک خودرو تمام الکتریکی اقتصادی بود که به اکونوباکس (EconoBox/به معنای قوطی یا جعبه اقتصادی) مشهور شد. تویوتا که سعی داشت در زمینه ارائه خودروهای پاک برقی و آیندهنگر پیشرو باشد، با سبک طراحی و سیستمهای رفاهی نسل اول پریوس راه به جایی نبرد. در نتیجه نسل دوم این خودرو در سال ۲۰۰۳ وارد چرخه تولید شد. این مدل هم چندان زیبا و چشمگیر نبود اما در مقایسه با سبک طراحی احمقانه و نامناسب نسل اول، مخصوصا با پیشرفتهای تکنولوژی در زمینه بهبود خودروهای برقی، انقلاب بزرگی به پا کرد.
پریوس در نسلهای سوم و چهارم امروزی نیز همچنان یکی از خودروهای زشت جهان به شمار میآید، اما تمایز ظاهری و استفاده از طراحی اگزاتیک (Exotic/طراحی رادیکال و عجیب و غریب و نه الزاما زیبا)، به عنصر اصلی طراحی خانواده پریوس بدل شد، عنصری که بعدها در خانواده بسیاری دیگر از خودروها از جمله نیسان جوک نیز به کار گرفته شد.
تالیف و نوشته: شهاب انیسی