فهرست مطالب
کرهایها در چند سال اخیر تلاش بسیار زیادی در طراحی و تولید خودروهای لوکس کردهاند تا از بازار این خودروهای پرفروش و محبوب عقب نمانند. اگرچه محصولاتی چون هیوندای آزرا و کیا اپتیما به عنوان سدانهای لوکس کرهای به بازار ایران راه یافتند و با بازار بسیار داغی مواجه شدند اما این خودروها درزمره سدانهای معمولی این دو برند برادر کرهای قرار دارند و برای بازار آمریکای شمالی به هیچ عنوان لوکس به حساب نمیآیند. در حقیقت لوکس بودن در صنعت خودرو مستلزم داشتن یک سری به خصوص از ویژگیهای صنعتی است که ابعاد خودرو یکی از مهمترین آنها است.
به بیان بهتر، سگمنت خودروهای لوکس بیشتر در برگیرنده خودروهایی هستند که از بزرگترین پیشرانهها بهره میگیرند و از دیدگاه ابعادی در بزرگترین سگمنت ممکن دسته بندی میشوند که این مهم شامل حال آزرا و اپتیما نمیشود. دو خودرو مورد بررسی این مقایسه دو سدان فول سایز کرهای هستند که هر دو در بازه زمانی بسیار کوتاه (حدود 2010 تا 2013) و تعداد بسیار محدودی به بازار کشور راه یافتند. هیوندای جنسیس (سدان) و کیا کَدِنزا (یا K7/در ایران با نام کادنزا) از سدانهای لوکس دو برند برادر هیوندای و کیا هستند که محدود بودن واردات آنها باعث شد حضور آنها در بازار خودرویی ایران کمی چالش برانگیز باشد.
هیوندای جنسیس نسل اول با کد شناسایی BH از سال 2007 تا 2014 در بازار جهانی حضور داشت و از سوی وارد کننده رسمی محصولات هیوندا، یعنی شرکت آسان موتور و کیا کادنزا نسل اول که از سال 2009 تا 2016 تجربه حضور در بازار جهانی را یافت، از طرف وارد کننده رسمی محصولات کیا به کشور، یعنی اطلس خودرو در ابتدای دهه گذشته به بازار ایران عرضه شدند. این دو خودرو آغازگر واردات طیف متفاوتی از سگمنتهای خودرویی بازار ایران بودند که شاید پیش از آن تنها گزینههایی چون سری 7 ب ام و و کلاس S مرسدس بنز از این سگمنت در بازار کشور حضور داشتند.
طراحی: کلاس اولیها
از دیدگاه طراحی و ورود به بازار، نسل اول هر دو خودرو کادنزا و جنسیس تقریبا در بازه زمانی یکسان (جنسیس 2007 و کدنزا 2009) وارد بازار جهانی شدند و از این رو باید ایدهپردازی و زبان طراحی آنها را متعلق به یک بازه زمانی دانست. با وجود همزمانی نسبی طراحی دو خودرو، ظاهر خارجی جنسیس طراحی متفاوت با طبع رایج هیوندای برای آن دوره از زمان را به نمایش میگذارد. گویا هیوندای از همان دوران فکر جداسازی برند جنسیس به عنوان برند مستقل لوکسساز از زیرمجموعههای خود بوده است و از این دو، دور از انتظار نیست که طراحی این خودرو با سایر محصولات هیوندای در آن بازه زمانی اندکی متفاوت باشد.
هیوندا جنسیس، زاده زمانی است که هیوندای تکانی به خود داد و تلاش کرد تا سطح کیفی خود در بازار جهانی را یک پله بالاتر برده و تعریف متفاوتی از برند خود بازتاب دهد. نتیجه آن بود که در آن دوران دو خودرو مهم تحت نام جنسیس به تولید رسید که یکی همین نسخه سدان لوکس و دیگری نسخه کوپه (جنسیس کوپه) بود که یکی در سگمنت خودروهای لوکس شخصی و دیگری اولین تجربه واقعی هیوندای در تولید خودرویی از کلاس اسپرت کوپه بود.
نسل اول جنسیس در طراحی نمای خارجی تنها یک لوگو هیوندای بر روی صندوق عقب دارد و از جلوپنجرهای کاملا متفاوت بهره میگیرد که فاقد لوگو است. این طراحی ساده و میانهرو هیچ بوی خاص از نمای خارجی خودرویی متعلق به کلاس فول سایزهای لوکس ندارد و شاید دلیل آن طراحی است که از سوی جان کرستسکی پیاده شده است. این طراح نوظهور آمریکایی که تجربه جهانی چندانی در زمینه طراحی خودرو ندارد بیشتر مسئولیت طراحی خودروهای مفهومی هیوندای را برعهده داشته است، از زمان بنیانگذاری برند انحصاری جنسیس، مدیریت بخش طراحی این برند را بر عهده گرفت.
اما از سوی دیگر کیا کادنزا، با نام شناسایی جهانی K7 (K5 برای اپتیما)، از طرف طراح سرشناس کیا، پیتر شرایر، طراح سابق آئودی قلم خورده است. از این رو هیچ حای تعجب ندارد که شرایر برای طراحی کادنزا از مهمترین المانهای طراحی معاصر کیا بهره گرفته باشد. در نتیجه درصورت آگاهی و شناخت خودروهای تولیدی و زبان طراحی مورد استفاده کیا در سالهای پیرامون 2010، با یک نگاه میتوان طراحی کادنزا را به کیا نسبت داد. در حقیقت طراحی کادنزا به اندازهای شبیه به دیگر محصولات کیا است که شاید در یک نگاه سریع موجب اشتباه شدن آن با اپتیما شود اما بدون شک ظاهر یک کیا حقیقی را به نمایش میگذارد.
هر دو خودرو به تعبیر کرهایها از سگمنت خودروهای فول سایز هستند اما با طولی کمتر از 5 متر، همچنان از خودروهای سایز متوسط آمریکایی و برخی از آلمانیهای سوپرلوکس نیز کوتاهتر هستند. جنسیس در سال 2012 مورد بازنگری طراحی و فیس لیفت مینور (تغییر ظاهری جزئی) قرار گرفت اما در طول اندکی نسبت به نسخه قبل از فیس لیفت بزرگتر و در ارتفاع کمی کوچکتر شد. مقایسه ابعاد خارجی جنسیس پس از فیس لیفت و کادنزا، نشان دهنده کشیدگی بیشتر 20 میلیتری، عرض بیشتر 40 میلیتری و ارتفاع یکسان میان جنسیس و کادنزا است. این درحالی است که جنسیس از دیدگاه فاصله محور هم به اندازه قابل توجه 90 میلیمتر بیشتر از کادنزا است. از این رو جای تعجب ندارد که جنسیس سدان از نمای خارجی با داشتن ابعاد قلدرتر و استایلی سنگینتر، به سگمنت خودروهای لوکس نزدیکتر و شباهت کمتری با سایر محصولات هیوندای داشته باشد.
نمای داخلی: آغاز لوکسگرایی
نمای داخلی هیچ یک از دو خودرو الزاما نشان بارزی از لوکس بودن ندارند. طراحی نمای داخلی جنسیس همانند سایر محصولات هیوندای بسیار ساده و بیش از حد بیآلایش است. اگرچه طراحی نمای داخلی به لطف استفاده از تریم چرمی دو رنگ و روکش چوبی بر روی داشبرد، کنسول میانی و اجزا داخل کابین متفاوت از سایر محصولات جلوه میکند اما همچنان المان سادهگرایی در خودروهای لوکس را بیش از حد جدی گرفته است.
نمای داخلی کادنزا هم درست همانند هیوندای، نام کیا را دائم به سرنشینان یادآوری میکند. زبان طراحی کیا و محصولات آن در نمای داخلی کادنزا جاری است اما به لطف استفاده از تریم طرح چوب (یا متریال متفاوت) بر کنسول میانی گویا کیا اندکی تلاش در متمایز نشان دادن نمای داخلی کادنزا با سایر محصولات تولیدی خود داشت. جلوه داخلی کیا اگرچه مانند سایر محصولات این برند است اما این نکته برای کادنزا در برابر جنسیس یک امتیاز مثبت به شمار میآید چراکه حداقل نمای داخلی کادنزا از دیدگاه المانهای طراحی، جلوه اسپرتتری دارد چشمان و سرنشینان را بیشتر با خود درگیر میکند.
مقایسه نمای داخلی این دو خودرو تنها برخی المانهای جزئی را به چشمان خریداران تیزبین القا میکند و اگرچه این موضوعی کاملا سلیقهای است اما استفاده از شیفتر دنده ساده پوشیده از چوب و نشانگرهای ساده هیوندای، باعث میشود جنسیس در برابر کادنزا با طراحی شیفتر اسپرت، نشانگرهای سهگانه با نورپردازی قرمز و سفید، کمی پیرمرد گونه به نظر برسد. این حقیقت که طراحی کیا همواره اندکی اسپرتتر و جوان پسندانهتر از محصولات هیوندای بوده است در مقایسه همزمان طراحی و آپشنهای رفاهی ارائه شده در این دو خودرو به خوبی قابل مشاهده است. به عنوان مثال جنسیس از سیستم تعلیق پیچیده با قابلیت تنظیم ارتفاه و کادنزا از شیفترهای تعویض سریع دنده پشت فرمان (کوئیک شیفتر) بهره میگیرد که همین دو آپشن نشان دهنده ماهیت نسبتا متفاوت این دو خودرو است.
با توجه به اندک طول بیشتر جنسیس اما فاصله محوری بسیار بلندتر آن در مقایسه با کادنزا انتظار میرود که سرنشینان ردیف دوم از فضای نشیمن بزرگتری برخوردار باشند که در عمل نیز دقیقا همینگونه است. اگرچه طراحی نمای خارجی و داخلی جنسیس چندان لوکس به نظر نمیرسد اما ابعاد خارجی و داخلی آن بدون شک با استانداردهای سگمنت فول سایزهای لوکس همخوانی بیشتری دارد.
البته این مهم به قیمت فدا شدن فضای صندوق بار تمام شده است. از این رو صندوق بار جنسیس تنها برابر 450 لیتر حجم دارد و این درحالی است که کادنزا به دلیل داشتن فاصله محور کوتاهتر و البته فضای بستهتر ردیف دوم سرنشینان، برابر با 490 لیتر حجم دارد که اختلاف قابل توجهی است.
مشخصات فنی: تفاوتهای زیرپوستی
اگرچه جنسیس اندکی پیرمرد گونه است اما این مهم تقریبا ذات جداناشدنی خودروهای لوکس است که بیشتر بر ویژگیهای آسایشی و لوکسگرایی تمرکز دارد و نه الزاما طراحی جسور. البته این حقیقت که این دو خودرو قابل مقایسه با خودروهای لوکس آمریکای شمالی و آلمانی نیست، غیر قابل اجتناب است اما به یاد داشته باشید هدف این خودروسازان کرهای رقابت با خودروهای نسبتا لوکس در سگمنتهای ارزانتر و اقتصادیتر ویژه اکثریت افراد جامعه جهانی است که توان خرید سوپر لوکسهای آمریکایی و آلمانی یا ژاپنیهای به ظاهر اقتصادی را ندارند.
یکی دیگر از ویژگیهای حیاتی خودروهای لوکس استفاده از پیشرانههای قدرتمند است حتی اگر در عمل نیازی به آن نباشد. در این میانه استفاده سریعتر هیوندای از پیشرانههای V8 محبوب در بازار آمریکای شمالی و اروپا، نشان دهنده بازار شناسی این خودروساز کرهای در حدود یک دهه پیش است. از این رو در برترین حالت ممکن این خودرو با سری پیشرانههای 5 لیتری Tau V8 مشترک هیوندای/کیا به بازار عرضه شد. اگرچه نمونه 4.6 لیتری آن در کیا موهاوی و سر انجام نسخه 5 لیتری آن در کوریس (K9 یا K900) به کار رفت، اما در نهایت این محصولات هیوندای بود که در نسخههای متعددتری از این پیشرانه بهره برد.
با این حال جنسیسهای بازار ایران تا پیش از وضع قانون منع واردات خودروهای حجیمتر از 2.5 لیتر، با پیشرانه آشنای 3.8 لیتری V6 لامبدا 2 ، مشترک با وراکروز و جنسیس کوپه (و برخی دیگر از محصولات مشترک هیوندای/کیا) به کشور راه یافت. این پیشرانه توان تولید حدود 290 اسب بخار قدرت در دور 6200 و 358 نیوتون.متر گشتاور در دور 4500 را داشت. در مقابل، کادنزا از پیشرانه 3.5 لیتری V6 سری لامبدا به عنوان قدرتمندترین پیشرانه بهره برد که میتوانست در حدود 290 اسب بخار در دور 6400 و گشتاور 338 نیوتون.متری در دور 5200 به تولید برساند.
هر دو خودرو از گیربکس اتوماتیک 6 سرعت بهره میگیرند اما توان دستیابی جنسیس برای دستیابی به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برابر با حدود 6.5 ثانیه و برای کادنزا برابر با 7.2 ثانیه است. این درحالی است که جنسیس با وزن 1912 کیلوگرمی، در حدود 335 کیلوگرم از کادنزا 1575 کیلوگرمی سنگینتر است پس چطور میتواند در موضوع مهم شتابگیری به این اندازه خوب عمل کند؟ پاسخ آن است که جنسیس در کنار داشتن پیشرانهای که اندکی هم قدرتمندتر است، از سیستم انتقال نیرو دیفرانسیل عقب بهره میبرد و در برابر کادنزا دیفرانسیل جلو، میتواند این قدرت را تحت فشار و کشش بهتری به زمین منتقل کند. البته این عملکرد محور و وزن بیشتر برای جنسیس، اندک مصرف سوخت متوسط بیشتر را نیز به همراه دارد که در حدود 10.5 لیتر در هر صد کیلومتر و حدود یک لیتر بیشتر از کادنزا است.
سخن نهایی
قیاس این دو خودرو در سگمنت سدانهای لوکس سایز متوسط کرهای توجیه منطقی بیشتری به همراه دارد تا قیاس آنها در بازار جهانی و در کنار رقبای هیولایی چون کادیلاک، مرسدس بنز، بامو و آئودی. با این وجود هر دو خودرو با ورود به نسلهای بالاتر جلوه لوکستر و پختهتری را تجربه کردند که در هیوندای با سری محصولات برند مجزای جنسیس و در کیا تحت نام مدل کوریس (K9 یا K900 در سایز بازارهای جهانی) به نتیجه رسید. اما انتخاب از میان دو خودرو موجود در بازار کشور (هر دو از نسل اول) برای خریدار به عنوان یک خودرو کارکرده دست دوم اما لوکس و جادار، بدون شک موضوعی چالش برانگیز خواهد بود چرا که هر دو خودرو، مخصوصا جنسیس، هزینه نگهداری به بالایی را طلب میکنند و بازار دست دوم خودروهایی اینچنین در بازار ایران برای خریدار بعدی کمی گنگ و مشکوک است.
نویسنده: شهاب انیسی