زمانی که قوانین منع کننده واردات خودرو به کشور دست و پای بخش خصوصی برای واردات انواع خودرو بسته نشده بود، کراس اوورهای سایز متوسط شهری در بازار ایران با استقبال بسیار خوبی مواجه شده بودند. در حقیقت واردات این دست خودروها به کشور تا حد بسیار زیادی سلیقه ایرانیان را با سلیقه خودرویی مردم جهان همگام ساخت و جاپای بسیار محکمی برای انواع کراس اوورهای چینی باز کرد که در سالهای پس از منع واردات خودروهای فراتر از ۲.۴ لیتر، به خطوط مونتاژی خودروسازان ایران افزوده شدند.
آن زمان دور، دور کیا و هیوندای بود تا با محصولات مشترک خود (گروه خودروسازی هیوندا کیا) بخش بزرگی از بازار داخلی کشور را قبضه کنند. قیمت رقابتی، کیفیت قابل قبول و توان فنی درخور توجه مهمترین فاکتورهایی بودند که اوجگیری محصولات کرهای در بازار خودرو ایران را رقم زدند. در این میان دو کراس اوور سایز متوسط شهری هیوندای سانتافه نسل دوم با کد شناسایی CM و کیا سورنتو نسل اول با کد شناسایی BL دو برادر از دو برند متفاوت بودند که تقریبا در یک بازه زمانی نزدیک به هم در بازار جهانی به تولید رسیدند.
سانتافه از سوی آسان موتور، نماینده رسمی محصولات وارداتی هیوندای در ایران و سورنتو از جانب اطلس خودرو، نماینده رسمی محصولات کیا در کشور به بازار عرضه شدند. اما از همان ابتدا سانتافه خود را به عنوان رقیبی پسندیده و پرفروشتر نشان داد و حجم فروشی به مراتب بیشتر از سورنتو را رقم زد. البته لازم به تاکید است که با واردات نسل دوم سورنتو به ایران، اگر چه این محصول فاصله خود در بخش فروش را با سانتافه بسیار کمتر کرد، اما هرگز نتوانست محبوبیت سانتافه تکرار کند.
تفاوت های طراحی ظاهری
هیوندا سانتافه (Santa Fe نام منطقهای در بازار آمریکای شمالی) نسل اول با کد شناسایی SM اولین بار بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ ویژه بازار آمریکای شمالی پا به بازار جهانی گذاشت اما جا افتادن این محصول تا نسل دوم به طول انجامید که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳ به تولید رسید. نسل دوم سانتافه در سال ۲۰۱۰ با اعمال تغییرات طراحی و البته فنی مورد فیس لیفت قرار گرفت و ضمن داشتن ظاهری به روزتر، سیستم محرکه قدرتمندتری را به کار گرفت که موجب شد محبوبیت آن در بازار جهانی و البته ایران نیز همچنان حفظ شود. خوشبختانه هر دو نسخه پیش و پس از فیس لیفت این خودرو به بازار کشور عرضه شد که باعث میشود دست خریدار برای انتخاب میان مدلهای متنوع این محصول باز باشد.
کیا سورنتو اما ابتدا بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ بر خط تولید قرار گرفت که در مقایسه با رقیب مورد بررسی خود در این مقاله، کمی قدیمیتر است. نسل اول سورنتو اولین تجربه هیوندای در تولید این محصول بود و زمانی که سانتافه از طراحی کلی جدیدتر خود لذت فروش بیشتر را میبرد، سورنتو در حال تجربه کردن اولین نسل جهانی خود بود.
در نتیجه چندان دور از انتظار نیست که نظر عموم خریداران بین دو خودرو مورد بررسی بیشتر معطوف به طراحی جدیدتر و مدرنتر سانتافه باشد. طراحی که مملو از قوسها و برجستگیهای بزرگ و نرم در سراسر بدنه نشان دهنده قدم بزرگ هیوندای در راستای تغییر از ظاهری قدیمی به سبک و سیاق طراحی مدرن روز است. سورنتو نیز خودرو زشتی به حساب نمیآید. طراحی نمای خارجی سورنتو بدون شک قدیمیتر بودن ایدههای طراحی آن را فریاد میزنند اما این خودرو ظاهر شاسی بلند مانند بیشتری در برابر سانتافه دارد. به عبارت دیگر، شاید بتوان سورنتو را با دید یک SUV حقیقی نگاه کرد حتی اگر در کلاس کراس اوورهای سایز متوسط شهری دسته بندی شده باشد. طراحی خشنتر که با ارتفاع بیشتر کف اتاق از سطح زمین همراه است حتی میتواند این موضوع را در عمل نیز ثابت کند.
با این حال اگرچه ظاهر کلی نمای خارجی سانتافه مدرنتر و شاید زیباتر به نظر برسد اما در عین حال سورنتو نیز ظاهری خشنتر و شاسی بلند طور دارد که میتواند برای پارهای از مشتریان جذاب و گیرا جلوه کند. ابعاد خارجی دو خودرو بسیار به یکدیگر نزدیک هستند. با این تفاوت که طول کلی سانتافه به اندازه ۸۵ میلیمتر کشیدهتر از سورنتو است اما فاصله محورهای آن تنها به اندازه ۱۰ میلیمتر از سورنتو کوتاهتر است. سایر ابعاد خارجی در راستای عرض و ارتفاع نیز با اختلاف بسیار کم تقریبا با یکدیگر برابر هستند.
مقایسه نمای داخلی
طراحی فضای داخلی کابین سورنتو و سانتافه با وجود اختلاف زمانی در بازه تولید بسیار به یکدیگر شبیه هستند. هر دو خودرو از غربیلک فرمان چهار نقطه اتصالی بهره میبرند و تمام نمای داخلی از پلاستیک فشرده با کیفیت متوسط پوشیده شده است. اگرچه در سانتافه شاهد استفاده از ترینمهای کوچک طرح چوب بر داشبرد و کنسول میانی هستیم که جلوه بصری بهتری در برابر سورنتو ارائه میدهد اما حتی با استفاده از تریم دو رنگ رودریها و تودوزی در برخی از نمونههای عرضه شده هر دو خودرو شاید همچنان نتوان از حجم پلاستیک استفاده شده در کابین چشمپوشی کرد. در هر صورت استفاده از پلاستیک در نمای داخلی خودروهای رده متوسط موضوعی کاملا طبیعی است که باید با آن کنار آمد. مهمترین نقطه تمایز در نمای داخلی هر دو خودرو حقیقت استفاده از سیستم مولتی مدیا با نمایشگر لمسی است که وابسته به مدل تولیدی و سطح آپشنهای ارائه شده ممکن است هر دو خودرو فاقد چنین ویژگی مهمی باشند.
فضای داخلی در هر دو خودرو بسیار جادار است که با توجه به کلاس متوسط این دو کراس اوور میتواند در ردیف دوم صندلیها نیز همچنان رضایت بخش باشد که باعث میشود هر دو خودرو گزینه های مناسبی برای استفاده خانوادههای ۴ نفره یا مسافرتهای بین شهری باشند. فضای بار در بخش عقب در نمونههای بدون صندلی ردیف سوم برای سانتافه برابر با ۹۶۸ لیتر و برای سورنتو برابر با ۸۹۷ لیتر است که برتری اندک سانتافه در برابر سورنتو در این زمینه را نشان میدهد که از اتاق کشیدهتر آن نشات میگیرد. همچنین در صورت تاه کردن صندلیهای ردیف دوم میتوان فضای بار سانتافه را تا ۲۲۱۴ لیتر افزایش داد که این مقدار در سورنتو به اندازه چشمگری کمتر و تنها برابر با ۱۸۸۰ لیتر است.
مقایسه مشخصات فنی
استفاده از پیشرانههای حجیم شش سیلندر در دوران پیش از منبع واردات خودروهای مجهز به پیشرانههای حجیمتر از ۲.۵ لیتر در ایران بسیار رایج بود. خوشبختانه آن زمان به لطف آزادی نسبی واردات، شرکتهای خودرویی غالبا توانمندترین پیشرانههای قابل سفارش را برای نسخههای وارداتی بازار ایران در نظر میگرفتند که سانتافه و سورنتو نیز از این مهم بیبهره نبودند.
پیشرانه پیش از فیس لیفت سانتافه در سال ۲۰۱۰، نمونه شش سیلندر V6 سری MU به حجم ۲.۷ لیتر به قدرت ۱۸۵ اسب بخار و گشتاور ۲۵۰ نیوتون.متر بود در حالی که پیشرانه به کار رفته در سورنتو یک نمونه V6 به حجم ۳.۳ لیتر سری لامبدا به قدرت ۲۴۱ اسب بخار و گشتاور ۳۱۰ نیوتون.متر بود. تا اینجای مقایسه، سورنتو به شکل بسیار فاحشی برتری پیشرانه خود را به رخ سانتافه میکشد. در همان سالهای عرضه هر دو خودرو به بازار ایران، بزرگترین انتقاد وارده به سانتافه مربوط به پیشرانه نسبتا ضعیف و البته گیربکس اتوماتیک ۴ سرعت آن بود. چراکه سانتافه نه تنها پیشرانه ضعیفتری داشت بلکه از گیربکس اتوماتیک ۴ سرعت بهره میبرد که حتی برای آن زمان هم گیربکسی کمدنده به حساب میآمد. سورنتو در عوض ضمن داشتن پیشرانهای توانمندتر از گیربکس بهتر ۵ سرعت اتومات بهره میبرد که نه تنها در حس و لذت سواری تاثیر مثبتی داشت، بلکه کمک میکرد تا مصرف سوخت منطقیتری نیز به همراه داشته باشد.
سورنتو به کمک پیشرانه قویتر خود می تواند در حدود ۹.۵ ثانیه به تندی ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت دست یابد درحالی که این زمان برای سانتافه چیزی در حدود ۱۱ ثانیه به طول میانجامد. همچنین سورنتو قابلیت دستیابی به حداکثر سرعت نهایی بالاتری نسبت به سانتافه دارد. از سوی دیگر نباید فراموش شود که سانتافه در حدود ۱۷۲۵ کیلوگرم و سورنتو با ۱۲۵ کیلوگرم وزن بیشتر، در حدود ۱۸۵۰ کیلوگرم وزن دارد که داشتن یک ضریب دنده بیشتر میتواند به هنگام سواری این اضافه وزن را در مقایسه با سانتافه محو کند. البته باید در نظر داشت که مصرف سوخت سانتافه چیزی در حدود ۱۰.۵ لیتر در هر صد کیلومتر و مصرف سوخت سورنتو برابر با ۱۲ لیتر در هر صد کیلومتر عنوان شده است. اگرچه این ارقام در شرایط حقیقی رانندگی بدون شک فراتر از این مقدار است اما قابل تردید نیست که مصرف سوخت سورنتو به شکل توجیح شده ای بالاتر خواهد بود.
پرواضح است که هیچ یک از این دو خودرو ویژه استفادههای آفرود طراحی نشدهاند اما سیستم دو دیفرانسیل سورنتو از نوع چهار چرخ متحرک موقت انتخابی (4WD) به همراه یک ضریب سنگینتر به پشتوانه گیربکس کمک است در حالی که سانتافه از سیستم انتقال نیرو چهار چرخ متحرک دائم (AWD) به همراه قفل مرکزی دیفرانسیل بهره می برد و فاقد ضریب سنگین گیربکس کمکی است. این مهم به وضوح نشان میدهد که چرا سورنتو نه تنها در ظاهر، بلکه در عمل به همراه داشتن تایرهای پهنتر با قدرت تمام توان آفرودی خود را به رخ سانتافه میکشد. این نعمت بسیار بزرگ که معمولا در کراس اوورهای شهری یافت نمیشود، به خوبی مصرف سوخت بیشتر سورنتو را توجیح میکند چرا که قابلیتی ستودنی برای خودرویی از کلاسی کراس اوور اما با قابلیتهای آفرودی است.
لازم به تاکید است در صورتی که خریدار بر انتخاب سانتافه تاکید بورزد در این صورت توصیه میشود که سانتافههای مدل ۲۰۱۰ به بعد را خریداری کند. چرا که نمونههای پس از فیس لیفت دومین نسل سانتافه از پیشرانه قدرتمندتر V6 سری لامبدا به حجم ۳.۵ لیتر بهره میبرند که قادر به تولید ۲۷۶ اسب بخار و ۳۳۵ نیوتون.متر گشتاور تولید میکند و به کمک گیربکس جدیدتر ۶ سرعت اتوماتیک قادر است در جادههای آسفالته سورنتو را به سادگی پشت سر بگذارد. این سری از سانتافهها میتوانند شتاب رضایتبخش بازه ۸ ثانیهای به همراه داشته باشند که برای آن دسته افراد که با کراس اوور شهری خود معمولا از جاده آسفالت خارج نمیشوند امتیاز بزرگی به حساب می آید.
سانتافه بخریم یا سورنتو؟
انتخاب میان سورنتو و سانتافه تنها محدود به گزینش نسخه برتر، قویتر یا زیباتر نیست. با وجود همه شباهتهای میان دو خود مورد بررسی باید پذیرفت که هر یک از این دو گزینه در نوع خود گزینههای برتری به حساب میآیند. سانتافه خودرویی کراس اوور یا شاسی بلند شهری مدرن، جادار و با عملکردی قابل قبول است که سیستم انتقال نیرو آن بر اساس ارائه بهترین میزان پایداری و فرمانپذیری در جادههای برفی، خاکی و بارانی طراحی شده است و نه استفاده های آفرود. از سوی دیگر سورنتو نسل اول خودرویی کراس اوور شهری با قابلیتهای آفرودی در حد و اندازه یک شاسی بلند حقیقی است که میتواند از آزمونهای آخرهفتهای در طبیعت وحشی با سربلندی بیرون آید در حالی که سانتافه در عبور از مسیرهای سنگلاخ جزئی نیز به مشکلات بسیار زیادی برمیخورد.
سانتافه جز در نمونههای پیش از فیس لیفت توان رویارویی با قدرت درخور توجه سورنتو را ندارد اما حتی در نمونه قدرتمندتر از سورنتو نیز همچنان توان رویارویی با قابلیتهای آفرودی این کراس اوور میان رده را نیز نخواهد داشت و در عوض به عنوان خودرویی روزمره از کلاس کراس اوورهای میان رده ایفای نقش خواهد کرد. این در حالی است که در بازارهای جهانی کیتهای مختلف ارتقا سیستم تعلیق و همچنین پیشنهادات متنوعی مبنی بر تغییر تایرهای استاندارد سورنتو به منظور تحمل بهتر مسیرهای آفرودی و ناهموار ارائه میشود که نشان میدهد این خودرو بیشتر به یک SUV شبیه است تا یک کلاس اوور میان رده.
هرچند سانتافه نسل دوم خودرویی زیباتر، به روزتر و مدرنتر از سورنتو به نظر میآید و رفتار شهری و جادهای آن به مراتب متمدنانهتر از سورنتو است اما برای آن دسته از خریدارانی که در مسیرهای ناهوار یا جادههای شیبدار زندگی می کنند، بدون شک سورنتو به عنوان خودرویی با کاربردهای چندگانه قرارگرفته در یک جسم ایفای نقش خواهد کرد و اختلاف ویژگیهای فنی و ظاهری کلی میان سانتافه و سورنتو به اندازهای بارز است که تکلیف مشتری تا حدود زیادی در زمینه انتخاب یکی از ایندو به عنوان گزینه نهایی تقریبا مشخص است اما در نهایت این کاربرد نهایی و سلیقه خریدار است که گزینه برتر را برخواهد گزید. هر دو خودرو با توجه به سال تولیدی و تریم سفارشی میتوانند از آپشنهای رفاهی و فنی متفاوتی برخوردار باشند. توصیه میشود پیش از اقدام به خرید یکی از این دو خودرو ابتدا مدل دقیق و رده آپشنهای عرضه شده در آن را مورد بررسی قرار دهید.
سانتافه ۲۰۱۰ یا کیا سورنتو ۲۰۱۱
گروه خودروسازی هیوندای/کیا در دو دهه گذشته به خوبی در سطح جهانی جا افتاد و خوشبختانه بازار ایران نیز طی بازه قابل توجهی از زمان از نعمت حضور آنها در بازار داخلی بهرهمند شد. دو مدل هیوندای سانتافه و کیا سورنتو در نسلهای متنوعی به بازار ایران راه یافتند که عدم حضور نمونههای به روز آنها در چند سال اخیر تنها تحت تاثیر وضع قانون منع واردات خودرو به کشور با محدودیت مواجه شد. هر دو مدل از محبوبترین کراس اوورهای وارداتی بازار ایران هستند که در نسلهای مختلف رو در روی هم قرار میگیرند.
این بار هیوندای سانتافه DM را در برابر سورنتو XM بررسی خواهیم کرد که هر دو مدل با توجه به ویژگیهای کلی طراحی، قیمت نهایی و توان فنی مستقیما با هم سرشاخ میشوند.
ریشه شناسی، سورنتو XM در برابر سانتافه
سانتافه و سورنتو هردو بر پایه پلتفرم مشترک ساخت هیوندای/کیا بنا شده و از ویژگیهای مشترک بسیار زیادی بهرهمند هستند. سورنتو XM نسل دوم کراس اوور کیا است که در نسل اول ویژگیهای آفرودی قابل توجهی با خود به همراه داشت. نسل اول این خودرو با نام فنی سورنتو BL در سال ۲۰۰۲ روانه بازار جهانی شد و به ایران نیز راه یافت. در نتیجه XM نسل دوم این خودرو است که از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ بر خط تولید قرار گرفت و در سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ با نسل سوم با کد شناسایی UM جایگزین شد. نسل چهارم این کراس اوور نیز در سال ۲۰۲۰ با کد شناسایی MQ4 روانه بازار جهانی شد و هم اکنون بر خط تولید قرار دارد.
سورنتو با گذر از نسل اول بسیاری از ویژگیهای فنی آفرودی خود را از دست داد و بیشتر به سمت و سوی دسته کراس اوور شهری زاویه گرفت. خوشبختانه سورنتو نسل دوم (XM) همچنان برخی از تواناییهای فنی خود را حفظ کرد و با بهرهگیری از پیشرانهای پرتوان V6 (در بازه پیش از وضع قانون منع واردات خودروهای مجهز به پیشرانههای حجیمتر از ۲.۵ لیتر) و سیستم انتقال نیرو دو دیفرانسیل همچنان یکی از بهترین نمونههای موجود سورنتو در بازار دست دوم است.
برادر سورنتو XM هیوندای سانتافه CM است که اتفاقا آن هم دومین نسل از مدل سانتافه به حساب میآید. نسل اول سانتافه با کد شناسایی SM از سال ۲۰۰۰؛ کمی زودتر از سورنتو روانه بازار جهانی شد اما به بازار ایران راه نیافت. نسل دوم (CM) در سال ۲۰۰۵ جانشین نسل اول شد تا با ورود به بازار ایران به یکی از پر فروشترین محصولات هیوندای بدل شود. نسل سوم با نام DM در سال ۲۰۱۳ به بازار جهان و ایران تزریق شد اما هم اکنون نسل چهارم این خودرو با نام TM بر خط تولید قرار دارد که از ورود به بازار ایران محروم شد.
سانتافه همانند سایر محصولات دیگر هیوندای از سوی شرکت آسان موتور و سورنتو و سایر محصولات برند کیا از سوی نماینده واردات این برند به بازار ایران یعنی شرکت اطلس خودرو به بازار کشور راه یافتند.
برتری ظاهری سورنتو XM بر سانتافه
کلاس کراس اوور را به بیان ساده میتوان در قالب شاسی بلندهای شهری طراحی شده بر پلتفرم خودروهای سواری توصیف کرد. در نتیجه جای تعجب ندارد که سانتافه و سورنتو نیز بر پلتفرم مشتک با کیا کارنز، کیا اپتیما و هیوندای سوناتا بنا شده باشند. اما زمانی که صحبت طراحی نمای خارجی به میان میآید؛ این دست خودروها تمایز خود با سواریها را به خوبی نشان میدهند مخصوصا اگر همانند سانتافه و سورنتو از دسته خودروهای کراس اوور سایز متوسط و بالاتر باشند.
سانتافه CM بخش بزرگی از محبوبیت خود را چه در نسخه پیش از فیس لیفت یا پس از آن؛ مدیون طراحی نرم و تناسبات هندسی بسیار عالی است. این خودرو تقریبا از هیچ زاویه تیزی در طراحی خود استفاده نکرده است و نه تنها در گرافیک قطعات بدنه، بلکه در طراحی کل ساختار نمای خارجی کاملا با مجموعهای از منحنیهای متعدد شکل گرفته است.
بارزترین المان طراحی نسل دوم سانتافه وفاداری این مدل به طراحی نسل اول و دوری از هرگونه حجمپردازی اغراقآمیز است. چراغهای جلو و عقب از گرافیک مشترکی بهره میبرند و در راستای خط افق بر نمای خارجی خودرو نقش بستهاند. نمای جانبی خودرو نیز بسیار میانهرو طراحی شده است و حتی در نسخه فیس لیفت نیز این ویژگیهای مهم در طراحی سانتافه حفظ شده است تا با پیروی از طراحی محافظکارانه محبوبیت خود در بازار دست دوم را نیز حفظ کند.
سورنتو نسل دوم اما داستان متفاوتی را روایت میکند. این مدل در جلو دقیقا طراحی مشترک با کیا اپتیما نسل سوم (TF) را به همراه دارد که با تغییر فاحش در ساختار طراحی زیرسپرها و چراغهای عقب؛ به هیچ عنوان شباهتی به کلاس سواری اپتیما ندارد. مهمترین المان طراحی این کراس اوور داشتن ساختار جعبه مانند اتاق آن است که بدون شک آن را بسیار بیشتر از ساتافه به کلاس خوروهای شاسی بلند حقیقی (SUVها) نزدیک میکند. نزدیکی بیشتر یک کراس اوور به ساختار طراحی کلاس شاسی بلند برای بسیاری از مشتریان این دسته از خودروها به مانند برگ برندهای مهم ایفای نقش میکند.
سورنتو در مقایسه با سانتافه در نسخه فیس لیفت خود تغییرات بیشتری به خود دید که شامل تغییر در طراحی زیرسپرها و پنل بخش انتهایی خودرو است که تغییر چشمگیر در گرافیک طراحی چراغهای عقب را نیز شامل میشود.
مقایسه ابعاد خارجی نشان میدهد که این دو خودرو با داشتن پلتفرمی مشترک از فاصله محورهای یکسان بهره میبرند اما سورنتو در حدود ۲۰ میلیمتر کشیدهتر، در عرض معادل ۵ میلیمتر باریکتر و در ارتفاع به اندازه ۱۵ میلیمتر کوتاهتر است. با وجود اختلاف بسیار جزئی میان ابعاد خارجی این دو خودرو باید اعتراف کرد که ظاهر ایستای سورنتو مخصوصا با داشتن ظاهر جعبه مانند به مراتب از سانتافه زیباتر است.
مقایسه نمای داخلی
نمای داخلی دو رقیب این مقاله از طراحی قالب کرهایهای یک دهه پیش بهره میگیرند. در نتیجه آن زمان خبری از بلند پروازیهای امروزه این برندهای خودروساز نبود و میانه روی غالبترین سبک طراحی نمای داخلی برندهای خودروسازان کرهای بود. در نتیجه نمای داخلی سانتافه از داشبردی کاملا قرینه تشکیل و با تریمی افقی و یکپارچه تزئین شده است. این تریم که در برخی مدلها از نوع طرح چوب است زیبایی بصری به مراتب بیشتری با خود به همراه داد مخصوصا اگر نمونه مورد انتخاب از نوع تریم داخلی دو رنگ باشد.
این تریم با امتداد یافتن تا کنسول میانی و رودریهای جلو و عقب پیوستگی طراحی نمای داخلی را حفظ میکند اما در هر صورت نمای داخلی سانتافه با استفاده از غربیلک فرمان چهار شاخه رایج میان محصولات هیوندای و طراحی بسیار ساده سه نشانگر پشت فرمان؛ بسیار معمولی جلوه میکند. با این حال بیرون زدگی بخش میانی داشبرد بدون شک برجستهترین وجه تمایز طراحی نمای داخلی سانتافه CM با سایر محصولات موجود در بازار کشور است.
محصولات کیا مخصوصا از نظر طراحی نمای داخلی در مقایسه با هیوندای همواره طراحی اسپرتتری را به همراه دارند. سورنتو نیز با پیروی از این سیاست طراحی از دیدگاه حس اسپرتگرایی و جوان پسندی از سانتافه پیشی میگیرد. سورنتو نیز داشبرد قرینهای دارد و استفاده از تریم دو تکه با متریال متمایز بر میانه داشبرد و بخش میانی دربر گیرنده ادوات کنترلی سیستم تهویه مطبوع و مولتی مدیا در اتصال با کنسول میانی، در آن حالتی معمولیتر از طراحی متمایز سانتافه ایجاد میکند. اما این سبک معمولیتر در ترکیب با نشانگرهای سه قلو با قاب دربرگیرنده سه بعدی عمیق مزین به پوشش کرومی و نورپردازی سفید و قرمز (همانند سایر مدلهای کیا) بدون شک جلوه اسپرتتری با خود به همراه دارد. لازم به تاکید است که نمای داخلی سورنتو در صورت دورنگ بودن تریم داخلی؛ جلوه بصری بسیار زیباتری نسبت به سانتافه با خود به همراه خواهد داشت.
سبک طراحی جعبه مانند سورنتو مسبب نجات این خودرو در بخش مقایسه ابعاد صندوق بار است. این خودرو درحالت استاندارد در پشت ردیف دوم صندلیهای خود فضایی در حدود ۱۰۵۰ لیتر در اختیار سرنشینان قرار می دهد. در صوتی که ردیف دوم صندلیها خوابانده شده و مورد استفاده قرار نگیرد؛ این فضا به ۲۰۵۰ لیتر افزایش خواهد داشت. این اعداد و ارقام در سانتافه به ترتیب برابر با ۹۷۰ لیتر و ۲۲۱۰ لیتر است. دلیل فضای بهتر و بزرگتر سورنتو در بخش بار استفاده این خودرو از سبک طراحی مستطیل شکل بدنه است که موجب میشود از دیدگاه فضای استاندارد داخلی و صندوق بار نیز بهینهتر از سانتافه عمل کند. اگر چه فضای بار سانتافه در صورت عدم استفاده از صندلیهای ردیف دوم بزرگتر از سورنتو است اما مهم فضای استاندارد صندوق است چراکه به مراتب بیشتر از سوی مالکان مورد استفاده قرار میگیرد.
مقایسه مشخصات فنی
خوشبختانه در غیاب قانون منع واردات خودروهای مجهز به پیشرانههای حجیمتر از ۲.۵ لیتر پیش از سال ۲۰۱۳، نسل دوم هر دو خودرو سانتافه و سورنتو به پیشرانههای ۳.۵ لیتری V6 سری لامبدا ۲ مجهز هستند. پیشرانهای که به صورت مشترک در بسیاری از مدلهای هیوندای و کیا یافت میشود.
درنتیجه این پیشرانه ۲۴ سوپاپ تنفس طبیعی میتواند قدرتی برابر با ۲۸۰ اسب بخار در دور ۶۵۰۰ و گشتاور ۳۳۵ نیویتون.متر در دور ۵۰۰۰ به تولید برساند که از طریق گیربکس ۶ سرعت اتوماتیک سنتی و سیستم انتقال نیرو ۴ چرخ متحرک هوشمند (AWD) به هر چهار چرخ خودرو منتقل میشود. از قضا هر دو گزینه مورد بررسی به منظور افزایش حجم شباهتهای میان خود، حتی در بازه وزنی نزدیک به یکدیگر (حدود ۱.۷ تن) قرار دادند.
از اینجا به بعد جای تعجب نخواهد داشت که توان دستیابی این دو خودرو به سرعت ۱۰۰ از حالت سکون مشابه با یکدیگر و در حدود ۸ ثانیه و مصرف سوخت متوسط آنها نیز در جدود ۱۰.۵ لیتردر هر صد کیلومتر باشد. در نتیجه این دو خدرو در بخش قوای فنی تمایز چشمگیر و متمایزی با خود به همراه نداردن که برای مشتری بازار دست دوم به عنوان یک ملاک مهم و سرنوشتساز ایفای نقش کند.
باید مد نظر داشته باشید که نسخه پیش از فیس لیفت سانتافه در حقیقت با پیشرانه ۲.۷ لیتر V6 و گیربکس ۴ سرعت اتوماتیک به بازار ایران عرضه شد که به هیچ عنوان توان رقابت با سورنتو ۳.۵ لیتری را ندارد. در نتیجه ملاک معرفی در بخش فنی مدل پس از فیس لیفت سانتافه است.
نسل دوم هر دو خودرو مورد بررسی آخرین نسلهای وارداتی با پیشرانههای توانمند V6 از این دو برند خودروساز کرهای بودند که بازار ایران راه یافتند. با وجود شباهتهای بسیار زیاد میان این دو گزینه، این سانتافه بود که دل مشتریان ایرانی را ربود و سهم فروش بیشتری از بازار داخلی ایران را ازآن خود کرد. یکی از شکایتهای رایجی که از سورنتو مطرح میشد سواری نسبتا سخت و خشک آن بود که البته از ویژگیهای منفی تقریبا تمامی خودروهای وارداتی و حتی برخی نسخههای مونتاژ داخل مخصوصا در میان خودروهای چینی مدرن است.
خوشبختانه هر دو خودرو به صورت رسمی از سوی دو شرکت معتبر و قدرتمند به بازار کشور وارد شدند و از ارائه خدمات پس از فروش بسیار خوبی در سراسر ایران برخوردارند. انتخاب میان این دو خودرو در بازار دست دوم برای مالک بدون شک به قیمت نهایی و سلیقه شخصی مالک وابسته خواهد بود چراکه وجه اشتراک میان این دو گزینه به مراتب فراتر از وجه تمایز آنها است.
نویسنده: شهاب انیسی